خواندن رمان حس و حال دیگری دارد. حتی حس میکنم بدم نمیآید دوباره کتابهایی از داستایوفسکی و چارلز دیکنز بخوانم. با این حال به طور کلی نظرم این است که اگر کسی میخواهد کتاب بخواند خوب است یا تاریخ هنر بخواند یا رمان. کتابهای روانشناسی و فلسفی هم خوبند ولی برای عموم، رمان بهتر است بویژه آنکه رمانهای ایرانی خوبی هم داریم؛ البته هر کسی تجربههایی در زندگی دارد و بر اساس سن و سال و نگاهش به زندگی و اجتماع میتواند علاقهمندیهای متفاوتی داشته باشد. مجموعه اینهایی که اشاره کردم برای شخص من انرژیدهنده بوده است، به طوری که قسمتی از روز خود را تاریخ هنر میخوانم و بخشی دیگر را رمان. همچنین خواندن شاهنامه فردوسی را مجدداً شروع کردهام و برایم جالب و عجیب است که در این دوباره خواندن شاهنامه، نوعی دیدگاه هنری به دست آوردهام. فردوسی آنقدر زیبا هنر را تعریف کرده است که توصیه میکند هر چه را با عقلانیت درک نکردی با زبان هنری آن را ببین و این بسیار کارساز است.