فضای مجازی

تداوم حضور ابراهیم حقیقی در سینما
مستانه مهاجر با انتشار تصاویری از حضورش در کنار ابراهیم حقیقی طراح برجسته از کار تازه او در حوزه سینما خبر داده است. طبق اطلاعات منتشر شده توسط این تهیه‌کننده سینما، فیلم مستند «در ستایش زندگی» به کارگردانی ابراهیم حقیقی جلوی دوربین رفته است و با پایان یافتن تصویربرداری، آماده پشت سر گذاشتن مراحل نمایش می‌شود. این مستند به تهیه کنندگی مستانه مهاجر است که در آن حقیقی به بخش‌هایی از زندگی هنری هنرمندانی چون عباس کیارستمی، محمد احصایی و آیدین آغداشلو می‌پردازد. ابراهیم حقیقی پیش از این، مستند «در ستایش هفتاد سالگی» را با حضور این سه هنرمند جهانی، ساخته بود و حالا مستند «در ستایش زندگی» را به‌عنوان فیلمی دیگر به کارنامه هنری خود اضافه کرده است.

راه مهربانی
به موازات گرم بودن تنور واکنش‌ها به بازنمایی خشونت در مدارس در سریال «افعی تهران» اتفاق جالب دیگری درباره معلم یکی از هنرمندان در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفته است. محمد بحرانی در واکنش به پیام معلم عربی‌اش در پیام صوتی گفته است: «معلم عربی گرامی من در مدرسه راهنمایی ولیعصر در شیراز، چقدر شگفت‌زده شدم از این ویدیوی جذاب شما. روزی که این خاطره را در برنامه تعریف کردم و بابت شیطنت بچگی حلالیت طلبیدم هرگز فکر نمی‌کردم در جهان واقعی پاسخی بگیرم. ولی عجب جادویی است این دنیای مجازی. کاش همه ما در همین لحظه هر اتفاقی در گذشته بود ببخشیم چون واقعاً راهی بجز مهربانی وجود ندارد. آقای رفیعی عزیزم شما مهربانی و بزرگواری رو به همه ما آموختید.» آقای رفیعی، معلم عربی سوم راهنمایی محمد بحرانی هفته گذشته نسبت به خاطره‌ای که بحرانی از او در برنامه صداتو تعریف کرده بود و از او حلالیت طلبیده بود، واکنش نشان داد و به او افتخار کرد.

قند مکرر میرفخرایی
سیاوش صفاریان‌پور در شبکه اجتماعی ایکس از تجربه برگزاری نشست نقش «مستند‌سازان» در ایجاد بینش برای حفظ میراث سیاره زمین به بهانه تولد دیوید آتنبرو و تماشای مستند «کاپیتان من» نوشته و ذوق هم‌نشینی با میهمانان این برنامه بویژه اسماعیل میرفخرایی، تهیه‌کننده برنامه‌های علمی تلویزیون را با این عبارات توصیف کرده است: «رامین حیدری فاروقی مثل همیشه ژرف‌نگر ‌و دقیق، حامد شکیبانیا مثل همیشه دانا و بی‌تعصب، عرفان خسروی مثل همیشه بینش‌بخش و جذاب، آقای میرفخرایی هم که قند مکرر است.»

هیاهوی کودکانه در روستای رمین
شرمین نادری نویسنده و مترجم، که بعد از ماجراهای تصرف زمین بازی «کتابخانه بهار»، اواخر فروردین ماه امسال از بازپس‌گیری زمین بازی کتابخانه بهار، خبر داده بود، با انتشار تصاویری از تجربه شادی حضور بچه‌ها در این زمین نوشته است. او در توئیتی آورده: «زمین بازی بهار رمین از دست زمین‌خواران نجات داده شده و در تصاحب بچه‌هاست، فعلاً یک تاب و سرسره نصب شده تا زمین مسطح بشه اما از صبح زود جلوی وسایل صفه‌. آقای بهار میگه گاهی بچه‌ها در می‌زنن و می‌گن از روستای اونوری اومدن سوار تاب ما شدن و ما می‌گیم ۷۰ بار که تاب خوردن، نوبت شماست.» او همچنین در تازه‌ترین توئیت خود نوشته است: «خانم آقای بهار میگه شدم ناظم تاب و سرسره، بچه‌ها می‌یان در میزنن که بیا نوبت بده که دعوامون نشه بتونیم بازی کنیم، بعضیام از محلات دیگه روستای رمین می‌یان تا ده شب بازی می‌کنن. کاش زودتر یه زمین عالی بسازیم.» عبدالحکیم بهار، از مروجان مطرح کتابخوانی اهالی روستای «رمین» شهرستان چابهار سال 84 این کتابخانه را راه‌اندازی کرد. ابتدا یکی از اتاق‌های خانه خودش را به کتابخانه تبدیل کرد اما چند سال بعد کتابخانه به کانکسی در زمینی که دهیاری در اختیارشان گذاشته بود، منتقل شد.

نقالی برای کودکان
منوچهر اکبرلو همزمان با برگزاری سی‌وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران به معرفی مجموعه نقالی برای کودکان پرداخته و نوشته است: «یک اتفاق فرخنده در یک دهه اخیر روی‌آوری کودکان به شاهنامه‌خوانی و نقل و نقالی‌ست. فرخنده‌تر آن‌که تعداد دختران علاقه‌مند بیشتر است. مربیان آموزش نقل، منبعی جز شاهنامه ندارند و نیک می‌دانیم که زبان شاهنامه و نیز داستان‌های آن(مضامین، زمان طولانی، فضاسازی‌های گاه خشن و روابط آدم‌ها) در بسیاری موارد مناسب کودکان نیست. در حال حاضر مربیان معمولاً از تکه‌های اجراهای مرشدان برای بچه‌ها استفاده می‌کنند و مجبورند پشت سر هم کلمات و عبارات را توضیح بدهند. به‌عنوان شروعی برای حل این مشکل و کمبود، اولین مجموعه نقالی برای کودکان را به همراه چند تن از مربیان نقل و شاهنامه برای کودکان، تولید کرده‌ایم. در هر جلد، دو نقل کوتاه به‌عنوان برشی از داستان‌های اصلی با ترکیب شعر و نقل نوشته شده است. ضمیمه هر کتاب، یک پرده پارچه‌ای تصویرگری داستان است که می‌شود به شیوه پرده‌خوانی توسط کودکان اجرا شود. این پرده‌ها جدید تصویرگری شده و از خشونت موجود در پرده‌های سنتی فاصله گرفته است.»

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و شصت و یک
 - شماره هشت هزار و چهارصد و شصت و یک - ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳