فونتانا فقط یک هفته من را دیده بود!

موسوی: دود گلایه ها به چشم من رفت

فائزه زمانی
خبر‌نگار

 

شاهین موسوی، کاپیتان تیم ملی بوکس در اقدامی عجیب به یکباره از اردوهای تیم ملی کنار گذاشته شد. موسوی در جریان مسابقات انتخابی تیم ملی سال قبل به میثم قشلاقی باخت و از لیست فونتانا، سرمربی کوبایی برای اعزام به انتخابی المپیک خط خورد اما این تمام ماجرا نیست.درحالی که اردوهای تیم ملی از اوایل فروردین شروع شده است، خبری از بوکسور باتجربه نیست که این موضوع کمی عجیب به نظر می‌رسد. موسوی درحالی که خود هم از تصمیم فونتانا شوکه شده است، این موضوع را به اعتراضش برای پرداخت مطالبات بوکسورها در جریان اردوی اعزامی به تورنمنت بلغارستان  مربوط می‌داند، جایی که او بابت عدم پرداخت حقوق ملی‌پوشان گلایه کرده و گویا همین موضوع هم باعث کنار گذاشتنش از تیم ملی شده است.
 
اعتراضی که به ضرر کاپیتان تمام شد
تقریباً از اواخر سال پیش بود که همزمان با اعزام ملی‌پوشان به تورنمنت بلغارستان، دیگر به اردوها دعوت نشدم. قبل از آمدن فونتانا فقط در یک انتخابی مغلوب قشلاقی شدم، همه چیز خوب پیش می‌رفت و قرار بود قبل از اعزام به مسابقات انتخابی المپیک یک انتخابی دیگر برگزار شود تا تکلیف فرد اعزامی مشخص شود.
در جریان اردوی بلغارستان بودیم که به اصرار ملی‌پوشان به عنوان کاپیتان تیم ملی، از عدم پرداخت مطالبات گلایه کردم بلکه دم عیدی پولی دست بوکسورها را بگیرد. همچنین از سرمربی درخواست کردم که چند روزی اردوها تعطیل شود تا بچه‌ها استراحت کوتاهی داشته باشند و مجدداً برگردند که البته با این موضوع مخالفت شد. از آنجایی که بچه‌های تهران می‌توانند پنجشنبه به خانه رفته و جمعه صبح خود را به اردو معرفی کنند، به خانه رفتم اما درحالی که با درخواستم مبنی بر استراحت کوتاه مخالفت شده بود، در گروه فضای مجازی اعلام کردند که اردوها 72 ساعتی تعطیل خواهد بود و بعد از آن فقط نفراتی که سرمربی معرفی می‌کند باید خود را به اردو معرفی کنند. لیست اعلام شد، در کمال تعجب اسم همه بود به جز من. علت را که جویا شدم، به من گفتند فونتانا خودش گفته است که دیگر موسوی را نمی‌خواهم، حالا یکی گفت به دلیل بی‌نظمی، یکی گفت به دلیل عملکرد نامناسب و یکی هم به دلیل بالارفتن سن. در صورتی که بی‌نظمی‌ای از من سر نزده بود. از طرفی، هنوز 30 سالم هم نشده است و اگر بخواهیم عملکردها را هم بررسی کنیم، می‌بینیم که در آخرین مسابقه که مسابقات جهانی بود، کل تیم باخت.
 
الان دعوت بشوم هم دیگر فایده‌ای ندارد
درحالی که قرار بود قبل از اعزام به انتخابی المپیک ایتالیا یک انتخابی دیگر برگزار شود، این اتفاق نیفتاد و تیم راهی مسابقات جهانی شد. حسینی رئیس فدراسیون به من گفت با بازگشت تیم از ایتالیا به اردو بیا، یک روز سرزده رفتم و اتفاقاً فونتانا هم حضور داشت. از او علت خط خوردنم را پرسیدم اما هیچ جواب شفافی به من نداد و گفت از ناحیه آرنج دچار مصدومیت هستی، در صورتی که قبل از آن،  از او خواسته بودم که درمانم را از طریق فیزیوتراپی پیگیری کنم اما او به خاطر جا ماندنم از تمرینات مخالفت کرده بود.این وسط من هرچه پیگیر  شدم، به من می‌گفتند نظر سرمربی روی تو نیست و مثل مقصودی و رمضان‌پور دیگر تو را نمی‌خواهد. در صورتی که فونتانا فقط یک هفته من را دیده بود و هنوز که هنوزه این ماجرا برای من عجیب است.
اگر الان هم تصمیم‌شان عوض بشود و بخواهند دعوتم کنند، دیگر فایده‌ای ندارد، چرا که یک ماه و خرده‌ای به مسابقات انتخابی المپیک بیشتر باقی نمانده است و آنقدر ذهنم به هم ریخته است که دیگر فایده ندارد.
 
حسینی نبود به هانگژو هم اعزام نمی‌شدم
قبلاً هم از این اتفاق‌ها برایم زیاد افتاده است و همیشه تا آخرین لحظه باید خودم را ثابت می‌کردم تا به مسابقات اعزام شوم. حتی جالب است بدانید برای حضور در بازی‌های آسیایی با وجود اینکه در دو انتخابی قشلاقی را برده بودم اما خبر موثق دارم که اسم او را برای اعزام به هانگژو رد کرده بودند و حتی ID کارت هم برای او صادر شده بود درصورتی که او تمام فکر و ذکرش مسابقات حرفه‌ای بود و حتی در یک اردو هم حضور نداشت. حتی این را هم می‌دانم که ابراهیم موسوی پول کنسلی بلیت قشلاقی به تایلند را داده بود تا او بتواند در انتخابی اول تیم ملی حضور داشته باشد. می‌خواهم بگویم اگر حسینی رئیس فدراسیون نبود و طرف حق را نمی‌گرفت، من را به بازی‌های آسیایی هم اعزام نمی‌کردند.
 
بقیه به حق‌شان رسیدند، دودش در چشمان من رفت
من حرف بدی نزدم و فقط به نمایندگی از تمامی ملی‌پوشان و به خواست خودشان از حق‌شان دفاع کردم، ملی‌پوشان اعزامی به ایتالیا 12 میلیون دریافت کردند که به گفته خودشان فقط 6 میلیون بابت سفته دادند. آنها به حق‌شان رسیدند اما دودش در چشم من رفت و به قیمت خط خوردن من تمام شد؛ این را هم بگویم که من برخلاف باقی ملی‌پوشان از قبل اعزام به بازی‌های آسیایی یک ریال هم دریافت نکردم. هیچ کدام از این بچه‌هایی که از حق‌شان دفاع کردم هم پای من نایستادند و حالی از من نپرسیدند. من آدمی منطقی هستم و فقط انتظار داشتم که دلیل خط خوردنم را شفاف و واضح اعلام کنند.
همه مدال‌ها و افتخاراتم به لطف خدا بوده است، حالا هم مطمئنم که در جدیدی را برایم باز می‌کند. فعلاً برنامه‌ای ندارم و باید ببینیم خدا چه می‌خواهد، فقط می‌خواهم یک چیز بگویم؛ آقای حسینی اطرافیانش را خوب بشناسد.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و سی و سه
 - شماره هشت هزار و چهارصد و سی و سه - ۱۹ فروردین ۱۴۰۳