نگاهی به تبعات انتخابات ترکیه در گفتوگوی «ایران» با ابراهیم فراهانی
فصل تغییر
خبرنگار
انتخابات شهرداریها در ترکیه، از یک سو منعکس کننده تغییرات سیاسی و اجتماعی در آینده نزدیک این کشور بود و از سوی دیگر، با بروز درگیریهایی که در برخی مناطق کردنشین پس از بازپسگیری کرسی شهرداری از احزاب کرد پیروز به وجود آمد، به نظر میرسد جریان حاکم با اینکه شکست را پذیرفته؛ اما از قبول تبعات این زلزله سیاسی اکراه دارد. در این میان کسب رده سوم توسط حزب فاتح اربکان (رفاه نو) نیز نوید ظهور موج اسلامگرایان تازه نفس در آینده ترکیه را میدهد. برای واکاوی تحولات مذکور در سپهر سیاسی ترکیه و علل شکست حزب عدالت و توسعه و پیروزی حزب جمهوری خلق با آقای ابراهیم فراهانی، کارشناس مسائل ترکیه گفتوگو کردیم؛
چشمانداز سیاسی حزب عدالت و توسعه و رجب طیب اردوغان را در نسبت با نتیجه انتخابات شهرداریها چگونه ارزیابی میکنید؟
درمورد وضعیت سیاسی حزب حاکم پس از این انتخابات باید متذکر شد که حزب عدالت و توسعه در این انتخابات شکست خورد و نه شخص رجب طیب اردوغان؛ چون خود اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری 2014، 2018 و 2023 برنده بوده و یکی از دلایل مهمی که خیلی به آن پرداخته نشده است، این است که مردم ترکیه در مواقعی که خود اردوغان شخصاً به صحنه میآید، خصوصاً انتخابات ریاست جمهوری که برای مردم جنبه نمادین دارد، امید به آیندهای [منهای اردوغان] ندارند، یعنی ترکیه بدون اردوغان برای همه هراس انگیز است و یکی از دلایل پیروزیهای پشت سر هم شخص اردوغان در انتخابات همین است.
اما حزب عدالت و توسعه با توجه به همین یکه تازی اردوغان تضعیف شده و پس از انتخابات ریاست جمهوری 2023 حتی با خلأ شخصیتهایی برای تصدی پستهای حساس مثل وزارت خارجه و سازمان اطلاعات مواجه شد؛ برای همین هم مجبور شدند افرادی مانند ابراهیم کالین را که ملاصدرا شناس بود و پیشینه اطلاعاتی نداشت رئیس سازمان اطلاعات ترکیه (میت) کنند و آقای هاکان فیدان که سالها در میت کار کرده و از معتمدان آقای اردوغان بود نیز به وزارت خارجه منصوب شد. به طور کلی معتمدین اندکی اطراف اردوغان ماندهاند و او هم به سنی رسیده که به دیگر اشخاص برجسته چندان اعتمادی نمیکند و کسانی که به نوعی خودشان صاحبنظر بودند از اردوغان جدا شدند؛ افرادی مثل احمد داووداوغلو و علی باباجان هر کدام یک حزب جدید تأسیس کردند.
حزب عدالت و توسعه با اینکه پایگاههای زیادی در سراسر ترکیه دارد و نیروسازی میکند، اما هنوز نتوانسته با توجه به تضعیف ساختار حزبی، نیروهای دستاولی برای وزارتخانهها معرفی کند و ناگزیر مجدداً آقای مهمت [شیمشک] را برای وزارت اقتصاد معرفی کردند که در ادوار گذشته نیز همین سمت را داشت. دیگر اینکه نرخ سود بانکی 8 درصد را برای کاهش تورم و نقدینگی به 50 درصد افزایش دادند، درحالی که هنوز هم لیر ترکیه همچنان روند نزولی را در برابر دلار طی میکند.
در نتیجه باید یادآور شد که حزب عدالت و توسعه در انتخابات شهرداریها شکست خورد، نه آقای اردوغان و اینکه بلافاصله بعد از انتخابات اعلام کرد باید از خودمان انتقاد کنیم، منظورش حزب بود و نه شخص خودش. حزب عدالت و توسعه نیز تا زمانی که اردوغان در قدرت است، بزرگترین و قدرتمندترین حزب در ترکیه خواهد بود و برای خود اعضای عدالت و توسعه هم وجود حزب بدون اردوغان یک کابوس است.
قدرت گرفتن حزب «جمهوری خلق» چه تأثیراتی میتواند بر معادلات درونی قدرت و سیاست خارجی ترکیه داشته باشد؟
درمورد قدرت گرفتن حزب جمهوری خلق باید این نکته را در نظر داشته باشیم که در انتخابات ریاست جمهوری 2023، آقای قلیچدار اوغلو به عنوان رهبر حزب نتوانست از فرصت سیاسی پیش آمده استفاده کند و بعد از شکست در برابر اردوغان، طی یک انتخابات درون حزبی کنار گذاشته شد. با تغییر رهبری حزب و کنار رفتن آقای قلیچدار اوغلو و آمدن آقای اوزگور اوزل، دست آقای اکرم امام اوغلو (شهردار استانبول) بازتر شد و به نوعی میتوان گفت حتی بدون حمایت حزب [جمهوری خلق] هم آقای امام اوغلو در استانبول چهره محبوبی است و آرای زیادی را برای حزب جمهوری خلق کسب کرده و باعث شد بعد از 50 سال، دوباره به عنوان حزب نخست انتخاب شوند. این اتفاق بسیار حائز اهمیت است؛ چراکه حزب جمهوری خلق توانست ساختار حزبی را حفظ کند؛ یعنی رهبری که نتوانست حزب را پیش ببرد کنار گذاشته شد و شخص جدیدی جای او آمد که با توان امیدوار کنندهای حرکت میکند.
آیا ظهور حزب رفاه جدید (اربکان) را میتوان نوعی تجدید حیات فرهنگی-سیاسی و بازتعریف اسلامگرایی در ترکیه تلقی کرد؟ یا این حزب جدید صرفاً تابعی از عدالت و توسعه است؟
درمورد حزب اربکان باید گفت ما دو حزب داریم؛ البته پیش از توضیح، درمورد جریان آقای اردوغان هم میتوانیم بگوییم که زاده و میراثدار اربکان بوده و هست. دو حزبی که میراث آقای اربکان هستند، یکی حزب «سعادت» است که رأی بسیار کمی را کسب کرد و دیگری حزب آقای فاتح اربکان پسر کوچک مرحوم نجمالدین اربکان یعنی حزب «رفاه نو» است. جریان اربکان یک شاخصهای دارد که اردوغان و نزدیکانش از آن فاصله گرفتند و آن فلسطین مداری است و یکی از دلایل ائتلاف اربکان و اردوغان در انتخابات قبل و عدم ائتلاف در این انتخابات، همین مسأله فلسطین بود و دیگری به وعدههایی درباره سهم اربکان از قدرت باز میگردد که داده نشد.
آقای فاتح اربکان حرفهای زیبایی برای ترکیه زده که متأسفانه قابلیت اجرایی ندارد؛ ترکیه در سال 1959 اولین کشور مسلمانی بود که رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت و روابط اسرائیل و ترکیه در حوزه امنیتی، اقتصادی و سیاسی بسختی مخدوش میشود. حد آقای اربکان همین است و از این فراتر نمیتواند برود و با توجه به آن فلسطین مداری و میراث پدرش رأی آورد و توانست کرسیهایی را به دست بیاورد.
درباره اعتراضات اخیر در برخی مناطق کردنشین، چقدر میتوان این تحرکات را به معادلات درونی و اختلافات حزب حاکم با کردها نسبت داد؟ دامنه تأثیر بازیگران خارجی و محرک کردها مانند رژیم صهیونیستی تا کجا است؟
درمورد کردها بعد از سال 2012 و 2013 و در همان زمان مذاکرات با اوجالان، روابط ترکیه و کردها کم کم به سردی رفت و همواره کردها مورد فشار بودند. با توجه به ساختار فکری و اجتماعی کردها، ایشان همواره تحت فشار سیاسی و امنیتی بودهاند و یک مسأله سنتی درمورد ایشان این است که هر گاه شهرداری یک منطقه را به دست میآورند، معمولاً توسط حزب عدالت و توسعه با یک فرمان، این حق از ایشان سلب میشود.
اخیراً در شهر اورفا نیز همین اتفاق افتاد؛ یک شهرداری برنده شد، اما صندوق آنجا باطل شد و کردها اعتراض میکنند که حقشان ضایع شده است. به طور کلی درمورد شهرداریها همیشه این چرخه تنشها بوده و در یک دهه اخیر برخی از شهرداریهایی که به کردها رسید، توسط عدالت و توسعه و احزابی که با حزب حاکم ائتلاف کردند پس گرفته شدند. به عنوان نمونه، در مواردی پیش آمده که حزب عدالت و توسعه با حمایت حزب ملی گرای افراطی حرکت ملی «م.ه.پ» به رهبری دولت باغچه لی، شهرداری را از کردها پس گرفتند.