آیینهای رمضان در سفرنامههای سیاحان جهان
علیالله سلیمی
نویسنده و منتقد ادبی
فرهنگ شفاهی مردم ایران در گرامیداشت آیینهای ماه مبارک رمضان چنان ریشه عمیق، قوی و مستحکمی دارد که با گذشت قرنهای متمادی هنوز هم بسیاری از این آیینها با صلابت هر چه بیشتر جلوهگری میکند و اگر نگاهی به نحوه اجرای برخی از این آیینها در قرون گذشته بیندازیم و بعد مقایسهای با برپایی این آیینها در زمان حال داشته باشیم، میبینیم اغلب این آیینها نه تنها فراموش نشده بلکه با شکوه به مراتب بیشتری در بین مردم رایج است و گذشت زمان فقط حال و هوای برپایی برخی از این آیینها را تا حدودی متفاوت کرده است.
در این میان، یکی از بهترین قیاسها، مراجعه به سفرنامههای سیاحان معروف جهان است که طی قرون گذشته به هنگام فرارسیدن ماه مبارک رمضان در میان مردم ایران حضور داشته و دیده و شنیدههای خود از آیینهای مردمی این ایام را ثبت و ضبط کردهاند.
با مطالعه برخی از این سفرنامهها، این تصور به مخاطب امروزی دست میدهد که انگار آن سیاحان معروف که در قرون گذشته زیسته و مشاهدات خود را از سفر به ایران نگاشتهاند، همین دیروز بوده که به ایران آمده و درباره فرهنگ رمضان در میان مردم روایتگری کردهاند.
یکی از این سیاحان، انگلبرت کمپفر، پزشک و طبیعیدان و مستشرق آلمانی است که در سال 1683 میلادی و در زمان شاه عباس اول (996-1038هجری) از جانب دولت سوئد به عنوان سفیر به ایران آمد.
او نزدیک به دو سال در ایران اقامت داشت. کمپفر در بخشی از سفرنامه خود درباره مناسبت شبهای قدر مینویسد: «شبهای قدر، یعنی 19، 21 و 23 ماه رمضان است.
مردم در این شبها که شبهای استجابت دعا هستند، در مساجد یا در خانهها به دعا و نیایش میپردازند.» حالا برگزاری آیینهای ویژه شبهای قدر با گستردگی قابل توجه در زمانه اکنون نشان میدهد این آیینهای ویژه در گذر زمان کمرنگ نشده و بلکه به مراتب فراگیرتر هم شده است.
انگلبرت کمپفر در سفرنامه خود ضمن اشاره به روزهداری شاه صفوی، به پایبندی شدید مردم در روزهداری در طول ماه رمضان و مراسمهای افطار و نیایشهای شبهای احیا و رفتن مردم به مساجد اشاره کرده است.
همچنین او به مراسمهای عید فطر، رؤیت ماه جدید، نقارهزنی در میادین و پرداخت فطریه به صورت مرسوم میان مردم اشاره کرده است.
با نگاه به بسیاری از این مراسمها میبینیم که اغلب آنها همچنان در میان مردم رایج است. از دیگر سیاحان معروف که در ایام ماه مبارک رمضان در میان مردم ایران حضور داشته و مشاهدات خود را در سفرنامهاش مکتوب کرده، سر ژان شاردن، جهانگرد و فیلسوف بزرگ فرانسوی است که در سن ۲۲ سالگی تصمیم گرفت نخستین سفر جهانگردی خود را از آسیا و هند شرقی آغاز کند که بیشترین تمایلش از این سفر، عشق به دیدن ایران بود.
شاردن هم به شادی و جشن مردم در پایان ماه رمضان همزمان با پایان روزهداری در سفرنامه خود اشاره کرده است؛ موضوع آشنایی که امروزه هم در پایان ماه رمضان شاهد جشن و شادی مردم هستیم.
در بخشی از سفرنامه شاردن با اشاره به هشتمین روز سفر خود به تاریخ قمری اشاره کرده و در ترسیم رفتار ایرانیها در پایان ماه رمضان مینویسد: «روز هشتم، برابر با ماه شوال، آخرین روز رمضان، ماه دیده شد و مردم به دیدن آن شادمان شدند، زیرا ماه روزهداریشان به پایان رسیده بود.» سایر آیینها و رفتارهای مردم ایران در ماه رمضان هم از چشم سیاحان جهان دور نمانده و «ماساهارو» سیاح ژاپنی که مقارن با عهد ناصرالدین شاه در ایران حضور داشت علاوه بر نخوردن و نیاشامیدن به آداب دیگر مردم ایران در ماه رمضان در سفرنامه خود اشاره کرده است که مربوط به پرهیز از انجام بسیاری از امور مانند پرهیز از دروغگویی و غیبت و نیز پرهیز از کسب و کار غیرحلال میشود؛ رفتارهای آشنایی در این ماه مبارک که اکنون هم شاهد آن هستیم.
همچنین «پیترو دلاواله» سیاح ایتالیایی در سفرنامه خود به شب شهادت حضرت علی(ع) و دستههای عزاداری که مردم در این ایام برگزار کردهاند اشاره دارد که این حرکتهای مردمی در این ایام هم در زمانه ما نیز غریب و ناآشنا نیست.