نگاهی به وضعیت رشته آبگینه هنری در ایران
جادوی خاک و آتش
سعیده احسانیراد
خبرنگار
سعید گلکار طراح آثار شیشهگری با تجربه 33 سال طراحی آثار هنری و 28 سال تدریس در دانشگاههای تهران، هنر، اصفهان و سوره و همچنین 14سال مدیریت موزه آبگینه و سفالینه تهران که تحولی بدیع در هنر شیشهگری کشور به وجود آورده است. او در گفتوگو با «ایران» درباره پیشینه هنر آبگینه در ایران میگوید: «شیشهگری در ایران قدمت طولانی دارد و آثار شیشهای از دوران تاریخ ایران باستان و هخامنشی در موزه آبگینه و موزه ایران باستان به چشم میخورد. در دوره اشکانیان شیشهسازی بصورت دم و دمیدن در لوله دم رایج بود و تولید انبوه داشت بهطوری که آبگینه به خانههای اعیان و شاهان راه پیدا کرد. در دوره ساسانیان شیشهگری گستردهتر شد بهطوری که پروفسور «شینجی فوکایی» پژوهشگر برجسته ژاپنی کتابی دارد بعنوان «شیشه ایرانی» که به جزئیات این هنر پرداخته است و نخستین نمونههای یافت شده شیشه در ایران را مربوط به شمال کشور میداند.» گلکار ادامه داد: «در دوره ساسانی نقوش و تراش به شیشه افزوده شد و شیشه تراش خورده و نقوشدار ایرانی به آن سوی مرزها رفت و دوران طلایی شیشه در ایران رقم خورد، بعد از ظهور اسلام در قرن 5 شیشهگری خاص در منطقه نیشابور را شاهد هستیم و در دوره سلجوقی هنر شیشهگری به اوج رسید.»
تغییر شیوه کار شیشهگری
گلکار درباره روشهای هنر شیشهگری در دوران معاصر اینطور توضیح میدهد: «در حال حاضر شیوههای سنتی دمیدن در شیشه هنوز رایج است با این تفاوت که مواد اولیه بهتر در اختیار شیشهگران است، کارگاههایی که در زمینه شیشه هنری دستساز کار میکنند محدود است و بیشتر کارگاههای شیشه لوازم مصرفی برای خانهها تولید میکنند.»
فراموشی و گرایش کم به رشته شیشهگری
به اعتقاد این هنرمند، سختیهای کار شیشهگری در گرایش و فراموشی این رشته تا حدی تأثیر گذاشته است بهطوری که جوانها به رشتههای دیگر هنری که روشهای ساخت راحت و آسان دارند روی میآورند مثل سفالگری که میتوان با یک چرخ در اتاق کار کرد ولی راهاندازی کارگاه شیشه به دلیل آلودگیهای محیط زیستی در داخل شهرها منع دارد و بیشتر کارگاهها در خارج از شهر هستند و سختیهای رفت و آمد و مسائل دیگر باعث شده گرایش به این رشته کم باشد.
گلکار میگوید: «خوشبختانه با تمام سختیها و محدودیتها هنوز هنرمندانی هستند که چراغ کورههای شیشهگریشان روشن است و نگذاشتند شیشهگری به فراموشی سپرده شود.»
دسترسی به مواد اولیه آبگینه، گرانی و مشکلات اقتصادی تأثیر زیادی بر تأمین مواد اولیه رشته شیشهگری نداشته، گلکار در این مورد بیان میکند: «30 درصد مواد اولیه شیشه از خارج کشور تأمین میشود، ماده اصلی شیشه سیلیس و کربنات است که از داخل تأمین میشود، فقط ماده اولیه بعضی رنگها که از خارج تأمین میشود و از بلژیک، چین و اوکراین میآید خیلی گران شده است.»
گرایش دانشجویان هنر به رشته شیشهگری
مدیر سابق موزه آبگینه در توضیح وضعیت آموزش رشته شیشهگری در دانشگاهها، میگوید: «راهاندازی کارگاه شیشه در دانشگاهها سخت است، فرستادن دانشجوها به کارگاههای شیشهگری هم هزینه دارد که دانشگاهها توان تأمین هزینهها را ندارند به خاطر این موضوع آموزش در دانشگاهها باری به هر جهت است، دانشجویی اگر علاقه داشته باشد به کارگاههای شیشهگری میرود و آموزش میبیند. دانشگاهها در این رشته ضعیف هستند و دانشجو تربیت نمیکنند.»
تهران، شهر کارگاههای شیشهگری
بیشتر کارگاههای شیشهگری در تهران متمرکز است، به گفته گلکار تهران فقط کارگاههای شیشه هنری دارد و در اصفهان و شیراز کارگاههای شیشهگری بصورت محدود و پراکنده فعالیت دارند. این استاد شیشهگری با ابراز خرسندی از اضافه شدن رشته آبگینه هنری به جشنواره هنرهای تجسمی، بیان میکند: «حضور هنرمندان شیشهگر به رقابتهای جشنواره هنرهای تجسمی اتفاق خوبی است ولی گذراست و موضوعی که باید به جدیت پیگیری شود آموزش این رشته در دانشگاههاست تا دانشجوهای علاقهمند به ساخت آبگینه هنری درفضای خاص دانشگاهها آموزش ببینند، اصلاً برای شیشه باید دانشگاه اختصاصی ایجاد شود مثل دانشگاه تبریز که رشته شیشه را راهاندازی کرد.»
هنر شیشهگری برای اینکه به سراشیبی سقوط نرسد نیاز به ابداع دارد، گلکار در این باره میگوید: «در کارگاههای شیشهگری هنرمندان ابداعاتی دارند اما امکانات اولیه رشته شیشهگری ضعیف است و برای صادرات حمایت نمیشود، بعد از تحریمها صادرات خیلی محدود شد، ترکیه کشور همسایه ما برای رونق صادرات اشیای شیشهای، کار هنرمندان را به قیمت مناسب میخرد و صادر میکند تا صادرات شیشهگری از رونق نیفتد.»
گلکار در پاسخ به این سؤال که وجود موزههایی مثل آبگینه چقدر میتواند به حفظ این رشته کمک کند، میگوید: «زمانی که مدیر موزه آبگینه بودم کارگاه تراش شیشه را راهاندازی کردم. افراد زیادی بعد از شرکت در این کارگاه به سراغ تراش شیشه رفتند و به کارهای جنبی و تکمیلی این هنر روی آوردند قطعاً وجود موزه آبگینه به حفظ و ماندگاری هنر آبگینه کمک زیادی میکند.»