وضعیت مخاطره آمیز تهران و 5 استان دیگر
علی بیتاللهیفر: اگر امروز اقدام نکنیم، به نقطه بی بازگشتی خواهیم رسید که دیگر بسیار دیر است
راضیه خوئینی
خبرنگار
زمین در خیابان کارگر جنوبی ناگهان دهان باز کرد؛ البته شانس با رهگذران یار بود و این اتفاق در ساعات کم تردد رخ داد و ماجرا بدون تلفات جانی، ختم به خیر شد.
هشدارها درباره تهران جدی گرفته نشد
محمد درویش، رئیس کمیته محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو با اشاره به گزارش هشداردهنده سازمان زمینشناسی کشور در سال 2005، یعنی حدود 18 سال پیش به «ایران» میگوید: هشدارها داده شد که تهران با پدیده خطرناک فرونشست روبهروست و در برخی مناطق تهران، جنوبغرب، در دشت شهریار، رقم فرونشست به 36 سانتیمتر در سال رسیده است. در معینآباد ورامین با 25سانتیمتر، در ابردژ با 36 سانتیمتر و در سراسر پهنه جنوبی تهران با فرونشست مواجهیم و این پدیده حتی تا استان البرز پیش رفته است. شکافها در این مناطق پیوسته در حال افزایش است. آنچه از سوی سازمان متولی یعنی زمینشناسی کشور اعلام شد ولی توجهی برای پیشگیری نشد.
درویش میگوید: بیش از دو دهه است که همه متخصصان درحال هشدار دادن هستند که بارگذاریها در تهران بیش از ظرفیت زیستی بوده و باید جلوی افزایش جمعیت و ساخت وسازها گرفته شود.
تعذیه آبخوانها
او تغذیه آبخوان دشت تهران را یکی از راهکارهای مؤثر برای مهار فرونشست تهران میداند و میگوید: باید تلاش کنیم فاضلابهای جمعآوری شده را به تغذیه مصنوعی آبخوانها اختصاص دهیم و ضریب نفوذپذیری بخشهایی از تهران را افزایش دهیم. به هیچ وجه مجوز ساخت و ساز به اطراف تهران ندهیم. برجسازیهای منطقه 22 و افزایش جمعیت تهران را متوقف کنیم. به موازات این اقدامات باید امکانات درخور در دیگر مناطق کشور فراهم آورد که مردم برای کسب معیشت پایدار و درخور، فکر نکنند راهی جز رفتن به تهران ندارند. چرا باید بهترین دانشگاهها، بهترین بیمارستانها و مراکز فرهنگی در تهران باشد؟ اگر توزیع عادلانه اتفاق بیفتد بخشی از هجوم بیامان مردم به تهران کاهش مییابد. در درازمدت باید پایتخت سیاسی از تهران منتقل شود و بسیاری از رفتارهای اداری که مردم را لاجرم به تهران میکشاند کاهش یابد.
تنها گیلان از فرونشست جسته است
رئیس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، با اشاره به برآوردهای به عمل آمده درباره میزان فرونشست زمین در استانهای مختلف به «ایران» میگوید: در اثر کاهش آبهای زیرزمینی، بجز در استان گیلان، در تمامی استانها فرونشست زمین را با رقمهای متفاوت شاهد بودهایم و در سطح ردههای اول دنیا از نظر سرعت فرونشست قرار داریم.
او وسعت فرونشست در خراسان رضوی، کرمان، تهران، اصفهان و فارس را به مراتب بیشتر از استانهای دیگر میخواند و بر اساس آخرین برآوردهای خود میگوید: در سطح کشور نزدیک به 49 درصد جمعیت در محدودههای فرونشستی یا مجاور آن زندگی میکنند. این نشاندهنده اهمیت چندبرابری موضوع و ضرورت توجه هرچه بیشتر به این پدیده است.
علی بیتاللهیفر با بیان اینکه ساختمانهای مهمی مثل مدارس، بیمارستانها، خطوط لولههای نفت و گاز و آثار باستانی ما نظیر تخت جمشید، نقش رستم، میدان نقش جهان و آثار تاریخی واقع در یزد و سمنان تحت تأثیر فرونشست زمین قرار گرفتهاند، هشدار میدهد:اگر الان اقدامی نشود به شرایطی بدون بازگشت خواهیم رسید و ممکن است دیگر خیلی دیر شود.
وضعیت تهران وخیم است
او بنابر اطلاعات فردی خود درباره رتبه فرونشست ایران در جهان میگوید: بعد از ایالتی در کشور هند، که نزدیک به 60 سانتیمتر در سال فرونشست دارد؛ در رفسنجان کرمان، حوالی بهرمان نرخ فرونشست گاهی از 40 سانتیمتر در سال بیشتر شده است.در جنوب استان البرز نزدیک تهران این عدد به بالای 30 سانتیمتر رسیده، در جنوب غربی تهران، میزان فرونشست یک زمانی 25-24 سانتیمتر در سال اندازهگیری شده بود. همین طور در استانهایی مثل یزد با 14 و نیم سانتیمتر و اصفهان بالای 15 سانتیمتر؛ عددهای فرونشست دارای تنوع و نوسان است. اما در مقایسه با آمار جهانی، در کل دنیا حدود 3 تا 5 درصد فرونشستها عددی بالای 10 سانتیمتر در سال دارند. یعنی مقدار فرونشست بالای 10 سانتیمتر در دنیا بسیار کم است؛ اما عددهای ایران را که در استانهای مختلف مقایسه کنیم میبینیم که ما در مقایسه با مقادیر جهانی رکورددار ویژه هستیم.
بیتاللهیفر وجود عددهای بالای 10 سانتیمتر فرونشست در استانهای کشور را دلیل وضعیت فوق بحرانی ایران در جهان میداند و میگوید: این وضعیت نیازمند در پیش گرفتن تمهیدات ویژه است. اما نکته مهم و امیدوارکننده درباره فرونشست، برعکس زلزله این است که استمرار و کنترل فرونشست زمین، دست انسان است. تجربیات و اقدامات موفقی در کشورهای متعدد سراغ داریم که توانسته حتی نرخ فرونشست را به صفر برساند و کاملاً متوقف کند.
بیتاللهی فر با اظهار اینکه این دانش فنی را در داخل کشور داریم و نیازی به وارد کردنش نیست، میگوید: تمامی متخصصان ما توانمند هستند؛ اما آنچه وجود ندارد توجه جدی به پدیده فرونشست و اعتبارگذاری، تخصیص بودجه و جدی گرفتن مسأله از سوی سازمانهای متولی و مرجع برای تخصیص اعتبار است.
حتی واژه فرونشست در برنامه هفتم نیست
او این بیتوجهی را اینگونه شرح میدهد: در بررسی برنامه هفتم توسعه که فایل آن در دسترس و در مجلس اخیراً تمام شده است، حتی یک واژه درباره فرونشست زمین نمیبینید بنابراین تا زمانی که این موضوع بهعنوان یک چالش ملی و ضرورت ملی نزد دستگاههای متولی و مسئولان تصمیمگیر تلقی نشود قطعاً شرایط ما به مرور بدتر خواهد شد زیرا فرونشست زمین امری مستمر و دائمی محسوب میشود.
او عوارض فرونشست را فروریزشهای سطحی، شکافهای عجیب و ترسناک در سطح زمین و ترک خوردگی ساختمانهای مدارس و منازل عنوان میکند و میگوید: در این زمینه عکسها و مستندات زیادی وجود دارد. راهکارهایی که برای کنترل خطر فرونشست زمین وجود دارد یکی در رابطه با جلوگیری از افت سطح آبهای زیرزمینی، مصرف بهینه آبها و مسدود کردن کامل چاههای غیرمجاز است. در نوع آبیاری، کشاورزی و مدل کشت و زرع ما باید بازنگری شود و از کاشت محصولات پرمصرف جلوگیری کنیم. این تجربهای است که در کل دنیا انجام شده است. همین طور تغذیه مصنوعی آبخوان از دیگر تجربیات مؤثر جهان است. بویژه در مواقع بارندگی مثل همین فصل که نیاز به مصرف آب کشاورزی کم است معمولاً آب نزولات جوی را به یکسری گودالها هدایت میکنند که به زیر سطح زمین نفوذ میکند. جلوگیری از افت سطح، محافظت از محدثات و ساختمانها با اقدامات ویژه مهندسی قابل انجام است که میتوان خطرات فرونشست را به حداقل رساند.