کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتوگو با «ایران» اهداف سفر جدید وزیر خارجه امریکا به منطقه را بررسی کرد
«بلینکن» در انبار باروت خاورمیانه
وزیر خارجه امریکا باز هم خود را به خاورمیانه رسانده است. سفری که برای چهارمین بار از زمان آغاز جنگ ۷ اکتبر ۲۰۲۳ صورت میگیرد تا بلکه امکانی را برای رفع نگرانی از احتمال تسری جنگ به کل منطقه فراهم سازد. محمد بیات، کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتوگو با «ایران» به بررسی ابعاد و پیامدهای این سفر پرداخته است.
«آنتونی بلینکن» برای چهارمین بار از زمان آغاز جنگ غزه راهی خاورمیانه شده است. این سفر ناظر به چه شرایطی در روند تحولات منطقه صورت میگیرد؟
آنتونی بلینکن وزیر خارجه امریکا در حالی برای چهارمین بار طی سه ماه اخیر راهی کشورهای منطقه همچون ترکیه، اسرائیل و برخی کشورهای عربی (عربستان سعودی، امارات، قطر، مصر و اردن) شده است که بسیاری از تحلیلگران نگران شعلهور شدن آتش جنگ در خاورمیانه عربی هستند. طی چند هفته اخیر مجموعه تحولاتی همچون تشدید تنشها در شمال اقیانوس هند و در عین حال تشدید کمپین ترور تلآویو در سراسر جغرافیای مقاومت، مذاکرات آتشبس و تبادل اسرا را وارد مرحله پیچیدهای کرده است. ترور صالح العاروری، نایب رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در بیروت سبب شد تا مقامات حماس مذاکرات آتشبس را در دوحه به حالت تعلیق درآورند.
تلآویو در جبهه شمالی بدون هیچ اشارهای به تداوم جنگ زمینی در باریکه غزه و حملات پراکنده رژیم به جنوب لبنان از حزبالله خواست تا نیروهای خود را تا شمال رودخانه لیتانی عقب بکشد. مقامات صهیونیست همچون بنیگانتز، گالانت و نتانیاهو با تهدید مکرر اعلام کردند که اگر حزبالله عملیات علیه اسرائیل را متوقف و شرایط را برای بازگشت بیش از 80 هزار صهیونیست فراهم نکند، تلآویو سطح حملات به لبنان را به بیش از 5 برابر افزایش خواهد داد. در جغرافیای عراق و سوریه سطح تنش و درگیریهای هدفمند میان نیروهای مقاومت و پایگاههای امریکایی به بالاترین حد خود در 90 روز اخیر رسیده است. وزیر خارجه امریکا در حالی دور جدید سفر به غرب آسیا را آغاز کرده که منطقه خاورمیانه به مانند انبار باروت آماده تنها یک جرقه برای جنگی فراگیر است.
به نظر میرسد در شرایط کنونی، رژیم صهیونیستی مجموعه اقدامات تروریستی را در هدف قرار دادن فرماندهان جبهه مقاومت و همچنین پشتیبانی از گروههای تروریستی ضد ایرانی در دستور کار قرار داده است. این اقدامات به معنای تزلزل وضعیت این رژیم در صحنه غزه و عدم تحقق منافع نظامی آن است؟
حمله هفت اکتبر دیوار بازدارندگی صهیونیستها در برابر محور مقاومت را فرو ریخته و هماکنون ایران دست برتر را در جریان نبرد پنهان با اسرائیل دارد.
تنها چند ساعت پس از حمله موفقیتآمیز حماس، تلآویو به دلیل فقدان «عمق راهبردی» در منطقه دست کمک به سوی کشورهای غربی دراز کرد. اگر کمکهای استراتژیک واشنگتن، لندن و پاریس نبود؛ امکان فروپاشی ساختارهای نظامی- اطلاعاتی و بازشدن جبهه جدید در شمال سرزمینهای اشغالی وجود داشت. شاید به همین دلیل سید حسن نصرالله در جریان سخنرانی تاریخی «سوم نوامبر» از تجهیز نیروهای مقاومت لبنان به موشکهای مناسب برای هدف قراردادن ناوهای امریکا در مدیترانه شرقی سخن گفت. در جبهه جنوبی نیروهای انصارالله علاوه بر حمله موشکی- پهپادی به شهر بندری ایلات، شبکه کشتیرانی تجار صهیونیست در دریای سرخ و خلیج عدن را هدف قرار داد. همزمان گروههای مقاومت حاضر در جغرافیای عراق و سوریه بیش از 60 بار پایگاههای امریکا را هدف قرار دادند. استراتژی «تهاجمی» مقاومت علیه منافع واشنگتن- تلآویو در سراسر منطقه نشاندهنده تغییر نظم امنیتی خاورمیانه به نفع ایران است. بنابراین مقامهای اسرائیلی در چنین وضعیتی چاره را در ورود به فاز عملیات ترور دیدهاند تا بلکه ظرفیت و توجه جبهه مقاومت را معطوف پاسخدهی به آن نمایند.
ایالات متحده با توجه به تسری
دامنههای بحران به نقاط دیگر منطقه
چه نگاهی به راهبرد میدانی تل آویو دارد؟
از ابتدای وقوع عملیات طوفانالاقصی، تلآویو و واشنگتن دو نگاه متفاوت نسبت به عملیات جنبش مقاومت اسلامی فلسطین داشتند. در نگاه رژیم صهیونیستی و لابیهای یهودی در امریکا، ایران به عنوان حامی و متحد حماس مقصر «شماره یک» این حمله معرفی شده است. به عبارت دیگر صهیونیستها جنبش حماس را صرفاً «بازوی ایران» در باریکه غزه میدانند. در سوی مقابل اما مقامات سیاسی- امنیتی دولت بایدن با تشکیک در ادعای طرف اسرائیلی معتقد هستند که تهران و حتی حزبالله از عملیات هفتم اکتبر اطلاعی نداشتند، هرچند محور مقاومت نقش پررنگی در تقویت شاخه نظامی حماس ایفا کرده است.
در نگاه نخست تلآویو به دنبال آن است تا با کمک متحدان غربی خود تمام جغرافیای محور مقاومت را هدف قرار دهد. به عبارت دیگر صهیونیستها با دنبال کردن سیاست «سواری مجانی» از غرب به دنبال تغییر موازنه قدرت در منطقه هستند. در سوی مقابل اما ایالات متحده به دلیل درگیری در بحران اوکراین و در عین حال فرارسیدن کارزار انتخابات ریاست جمهوری 2024 تمایلی به جنگ گسترده منطقهای در خاورمیانه ندارد.
منابع دیپلماتیک خبر دادهاند که وزیر خارجه امریکا در سفر به منطقه به دنبال دریافت پاسخ پیامی است که اخیراً به تهران ارسال کرده است. پیامی که به نظر میرسد ذیل نگرانی مقامهای امریکایی درباره واکنش احتمالی ایران به اقدامات تروریستی اسرائیل ارسال شده است. نظر شما چیست؟
دولت بایدن خواهان تشدید تنش در خاورمیانه نیست، برهمین اساس با افزایش اقداماتی که اسرائیل در ترور فرماندهان مقاومت کلید زد، نگرانی واشنگتن نسبت به پاسخی که تهران احتمالاً به این اقدامات خواهد داد، افزایش یافت از این رو مقامهای امریکایی بلافاصله دست به کار شدند و سعی دارند تا با استفاده از کانالهای غیرمستقیم ارتباطی جلوی وقوع جنگی فراگیر میان اسرائیل و محور مقاومت را بگیرند. در همین راستا یکی از مهمترین اهداف سفر بلینکن به منطقه، انتقال پیام واشنگتن به تهران برای جلوگیری از ابعاد پاسخ تلافیجویانه جمهوری اسلامی در روند جنگ جاری است. آنطور که شنیده شده است امریکا در پیام خود به ایران خواستار حل مشکلات در تمام منطقه، نه صرفاً مسائل جزئی شده است. پاسخ ایران این بود: همپیمانان تهران حق تعیین سرنوشت دارند که با آزادی ملتها و استقلال در تصمیمگیریهای سیاسی آنها مرتبط است. ایران نمیتواند به جای آنها تصمیم بگیرد. واشنگتن اگر واقعاً قصد دارد جلوی تشدید تنشها در منطقه را بگیرد، باید با افزایش فشارهای سیاسی- امنیتی بر تلآویو جنگ فرسایشی غزه را متوقف کند. گروههای مقاومت بارها اعلام کرده اند که با آتشبس و پایان جنگ در باریکه غزه، همزمان سلسله عملیات مقاومت علیه منافع امریکا و رژیم صهیونیستی در سراسر منطقه متوقف خواهد شد. چهارمین سفر بلینکن به منطقه نتیجهای برای واشنگتن به همراه نخواهد داشت مگر آنکه تأثیر جدی روی روند میدانی جنگ در غزه داشته باشد.