امریکا بار دیگر دست به کار شد تا پروژهها و سناریوهایی را به میان آورد که ابرپروژه «خاورمیانه امریکایی» را به بار نشاند و این خاورمیانه با مختصات امریکایی، چند ضلع اصلی داشت؛ 1- داعش با لجستیک امریکایی-صهیونیستی، کار عراق و سوریه را یکسره کند. ۲- حزبالله، انصارالله، حماس و جهاد اسلامی حذف شوند. 3- رژیم صهیونیستی در حاشیه امن ابدی باشد و عادیسازی روابط با کشورهای عربی عملیاتی شود. 4- ایران اسلامی در انزوا قرار بگیرد و با سیطره داعش و کشیدن ناآرامیها تا تهران، مانعی برای خاورمیانه امریکایی نباشد و...
اما کار بزرگ حاج قاسم و همراهان و همرزمان او این بود که با احیای قدرتمندانه مقاومت، خاورمیانه امریکایی را به بایگانی تاریخ سپرد. این روزها و قریب به سه ماه پس از عملیات تاریخی مقاومت فلسطین در طوفانالاقصی، بیش از پیش عیان و نمایان شده است که اسرائیل ضربه فنی شده و ضربه ترمیمناپذیری خورده است.
جمهوری اسلامی از جنس اعتقاد به حکمرانی دینی و «یدالله فوق ایدیهم» است و حاج قاسم در جمهوری اسلامی حاج قاسم شد تا خدا به کارش برکت دهد و اثر شاخص او احیای جبهه مقاومتی باشد که امروز برای اسلام ناب، تولید قدرت کرده است.