نتانیاهو در مقالهای در وال استریت ژورنال، از شرایط خود برای آتشبس گفت
شروط محال بیبی
فائزه سادات یوسفی
خبرنگار
همراستا با فشردگی میدانی نبرد برای ارتش صهیونیستی و اظهارات ناظران سیاسی داخلی اسرائیل مبنی بر عدم دستیابی بنیامین نتانیاهو به اهداف اعلامی، نخستوزیر رژیم صهیونیستی روز گذشته در یادداشتی در نشریه وال استریت ژورنال کوشید تا برای بار چندم، ذهنیتهای خود را با برچسب شرایط آتشبس در رسانهها بازتاب داده و اهداف خود را کانونی کند. او در این مقاله شروطی را بیان کرد که ناممکن هستند. این شروط عبارتند از: نابودی حماس، خلع سلاح غزه و حذف افراطگرایی جامعه فلسطین.
فرامتن این یادداشت، در میان گمانهزنیهای بینالمللی برای چگونگی ایجاد آتشبس، بیشتر به تصفیه حساب سیاسی و اتمام حجت ناامیدانه با طرفهای مقابل میماند، چرا که بسیاری از تحلیلگران غربی و صهیونیستی با رصد وقایع جنگ بر این عقیده استوارند که نتانیاهو به اهداف خود نخواهد رسید و تداوم جنگ در طی زمان، میتواند خطری برای بقای اسرائیل در آینده باشد.
برآوردهای میدانی در دید ناظران نظامی نشان داده که اکنون پروژه حذف حماس به رؤیای حذف حماس مبدل شده و عزم نتانیاهو برای آنچه که هدف جنگی مینامد، از سر ناگزیری است، زیرا وی که به اذعان بسیاری از مفسران غربی و صهیونیستی در آستانه از دست دادن کرسی نخستوزیری در ازای توقف جنگ است، تلاش میکند، با تداوم نبرد این خطر را از خود دور کند. البته به معنای دقیقتر، نتانیاهو تنها نگران از دست دادن رتبه سیاسی نیست بلکه فراتر از آن، دست نیافتن به اهداف جنگیاش موجب میشود که به طور مداوم در شاکله سیاسی به حاشیه رانده شود.
جنگ سخت فرسایشی
در شرایط کنونی رژیم صهیونیستی در وضعیت نامطلوبی به سر میبرد و فارغ از اختلافات درونی سیاسی، در میدان نبرد با مقاومت نیز با چالش مواجهه شده و بهای انسانی و مالی گزافی را متحمل شده است، چرا که نبرد برای ارتش صهیونیستی به مرزهای فرسایشی شدن رسیده و طبق اظهارات مقامات بلندپایه آن، جنگ حداقل تا چند ماه دیگر برقرار خواهد بود. از سویی دیگر ارتش از نظر حجم تجهیزات نظامی به بودجهبندی تسلیحاتی رسیده و از اینرو برای تداوم جنگ خواهان کمکهای بیشتر نظامی از سوی امریکا شده است. ضمن اینکه حجم تلفات ارتش صهیونیستی بسیار فراتر از آمارهای جعلی ارائه شده (کمتر از 200 نفر) است و طبق گفتههای یحیی سنوار، حماس حداقل به پنج هزار سرباز اسرائیلی حمله کرده که در این حملات یک سوم آنها را کشته، یک سوم را به شدت زخمی و یک سوم دیگر را نیز برای همیشه از میدان نبرد خارج کرده است. البته باید توجه کرد که خواسته نهایی نتانیاهو دقیقاً منطبق بر مبنای ایدئولوژیک صهیونیستها است و مخالفت افراد و احزاب صرفاً به تاکتیکهای موجود برمیگردد.
شرکای کاغذی
یادداشت نتانیاهو همچنین در بردارنده دیدگاههای دیگری متناقض با واقعیتها نیز هست. او با نام بردن از امریکا و تروئیکای اروپایی بخوبی فهرست شرکای جنایتکار خود را اعلام و تلاش کرد «بسیاری از کشورها» را در طبقه جانبداری از خود بگنجاند. این در حالی است که طی هفته گذشته دولتهای عربی و در رأس آن سعودیها و اسپانیا و چندین کشور دیگر حاضر نشدند در راستای حمایت از اشغالگران در ائتلاف دریایی امریکا علیه یمن مشارکت کنند.
نتانیاهو در بند دیگری به طور تمسخرآمیزی از رعایت قوانین بینالمللی توسط اسرائیل سخن به میان آورد. در حالی که تل آویو به طور عینی بعد از طوفانالاقصی اثبات کرد که با پشتوانه دولتها و نهادهای غربی به هیچ قانونی پایبند نبوده و با نقض آنها، مسیر دستیابی به اهداف را هموار میکند. این رژیم در طول ۷۵ سال از عمرش نامش با جنایت دردناک چون صبرا و شتیلا، دیر یاسین، قانا و... گره خورده و همچنین سردمدار اشاعه تروریسم در منطقه بوده است. او در ادامه دیگر بار ادعای خود در مورد «سپر انسانی» حماس را مطرح کرد که معنای آن، محدود به بازنمایی دوباره ادله غیرعقلانی و توجیهناپذیر در حجم جنایات صهیونیستها و توجیه ماشین کشتار آن است.
در این متن، آنچه که نتانیاهو برای غیر افراطی کردن مردم غزه بیان میکند همان هویتزدایی فلسطین از آرمان آزادیبخشی آن است که ریشه در نابودی فیزیکی مردم فلسطین و اسکان دادن اسرائیلیهای صهیونیست در این مناطق دارد. فرضیهای که نشان از عدم شناخت جامعه فلسطین براساس سابقه حمایتهای آنها از حماس و جنبشهای آزادیبخش داشته و هزینه آن نیز دوباره به سیکل کشتار صهیونیستها برمیگردد.
او در انتهای متن، تلاش کرد که با لحنی فریبنده صلح را با ارزش افزوده بازسازی غزه و اسکان مردم به تصویر بکشد. این خدعه با عزم نتانیاهو بر کوچ اجباری مردم غزه به خارج از سرزمینهای اشغالی و تحمیل آوارگی و یا به معنایی دقیقتر مرگ تدریجی آنها در تضاد کامل است.