آیا تصویر یوز ایرانی به لباس ملی پوشان باز می گردد؟
یوزپلنگانی که با فوتبالیستها دویدند
زهرا کشوری
دبیر گروه زیستبوم
پای یوزپلنگ ایرانی برای نخستینبار در جام جهانی 2014 به کمپ تیم ملی فوتبال ایران باز شد. حضور تیزپاترین گربهسان جهان بر روی پیراهن های ملی پوشان در برزیل توجه افکار عمومی ایران را به وضعیت آخرین بازماندههای یوز آسیایی در ایران جلب کرد. محیطزیست ایران در صد سال گذشته شاهد انقراض شیر و ببر ایرانی بوده است. یوزپلنگ آسیایی با تعدادی کمتر از 50 فرد یوز در آستانه انقراض ایستاده است. قلمرو یوزپلنگ آسیایی 44 کشور را شامل میشد اما الان تنها به دشتهای ایران محدود شده است.
آن هماورد جهانی باعث شد سرنوشت یوز ایرانی به یکی از دغدغههای مردم ایران تبدیل شود. تنها چند سال بعد از این حضور بینالمللی، جامعه ایرانی یوزهای باقیمانده را به نام شناختند. آنها در یک دهه گذشته بارها نگران کوشکی یوز نر میاندشت و دلبر یوز ماده سمنان شدند؛ دو یوزی که به تهران آورده شدند تا پروژه تکثیر یوز در اسارت را در پردیسان کلید بزنند. طرح موفق نبود. دلبر و کوشکی به توران برگشتند. پس از آن بود که کارشناسان، فیروز و ایران را وارد پروژه کردند. به گفته منتقدان، بیتجربگی کارشناسان پروژه باعث شد بارداری موفق ایران با مرگ سه توله یوز بازهم به شکست پروژه بینجامد. مرگ پیروز؛ آخرین توله بازمانده فیروز و ایران، به واکنشهای بسیاری در فضای مجازی منجر شد و فعالان حوزه محیطزیست را در سوگ نشاند. مسئولان محیطزیست کشوری و استانی وعده بارداری دوباره ایران را در فروردین سال 1402 دادند تا شاید مرهمی بر دل فعالان باشد اما ایران در بهار سال جاری باردار نشد. هرچند مسئولان سازمان حفاظت محیطزیست این موضوع را تأیید نکرده و همچنان امیدوار به دوباره مادر شدن ایران هستند، اما برخی از کارشناسان منتقد اعتقاد دارند سزارین، هم باعث شد سه قلوها زودتر به دنیا بیایند و هم یوز ماده برای همیشه شانس مادر شدن را از دست بدهد. همزمان با این اتفاقات، یک چوپان هم دو یوز ماده را از طبیعت توران در سمنان خارج کرد. خسارت این اتفاق اصلاً قابل مقایسه با نتایج ناموفق بودن پروژه تکثیر در اسارت نیست. تعداد یوزهای ماده در بین یوزهای باقیمانده کم است و گرفتن دو یوز مولد از طبیعت میتواند غیرقابل جبران باشد. پردیسان اسم دو یوز ماده را توران و آذر گذاشت. این دو در سایت محصور توران هستند اما ناموفق بودن پروژه تکثیر در اسارت و با روانه شدن سیل انتقادات به پردیسان، باعث شد کارشناسان اعلام کنند قصد ندارند توران و آذر را وارد پروژه کنند، حداقل در زمانی نزدیک. عمده همین توجه جامعه به آنچه یوز از سر گذراند و تلخ هم گذراند، نتیجه همان عضویت مؤثر یوز ایرانی در تیم ملی فوتبال بود. بررسی وضعیت دیگر گونههای در معرض انقراض این موضوع را به خوبی نشان میدهد. میشمرغ ایرانی -عروس بوکان- هم برای طبیعت ایران به اندازه یوزپلنگ ایرانی اهمیت دارد اما ایرانیهای کمی نگران سرنوشت سنگینوزنترین مرغ پروازی جهان هستند. کاربران ایرانی درباره سرنوشت خرس سیاه بلوچی در آستانه انقراض هم در فضای مجازی هشتگ نمیزنند. شوکا و مرال برخلاف یوزپلنگ، شانس حضور در سریال پرمخاطبی چون «پایتخت» را نیافتند، حتی بهعنوان سیاهیلشکر. موضوع وقتی اهمیت پیدا میکند که به یاد بیاوریم زیستگاه این دو گونه مثل لوکیشن سریال پایتخت، سرزمینهای شمالی و جنگلهای هیرکانی است اما یوزپلنگ در دشتهای استپی و علفزار زندگی میکند؛ گونهای نیست که راهی به جنگل، آنهم جنگلهای هیرکانی پیدا کند. گوزن زرد ایرانی هم در چاله نرزایی افتاده است. گورخر ایرانی هم تنها دو زیستگاه دارد.
دو جام موفق
یوزپلنگ ایرانی پس از جام جهانی برزیل در جام جهانی روسیه هم پا به توپ شد اما از جام جهانی قطر بازماند و تنها نمادی از پوست آن روی پیراهن تیم ملی ایران قرار گرفت.
نورالله مرادی، معاون آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیطزیست ضمن تأکید بر اهمیت نقش ورزشکاران در فرهنگسازی در زمینه محیطزیست از رایزنی برای بازگشت نقش یوز به پیراهن تیم ملی فوتبال خبر میدهد و به ایسنا میگوید: «انتخاب نماد یوزپلنگ به عنوان گونه در حال انقراض برای تیم ملی فوتبال ایران باعث شد توجه زیادی به این گونه نادر و زیبا شود، به گونهای که دنیا اکنون فوتبالیستهای تیم ملی ایران را با این نماد میشناسد و همگان از اهمیت این گونه گربهسان که به نوعی نماد حیاتوحش ایران نیز محسوب میشود، آگاه شدند.»
او میگوید:«در حال حاضر به جای تصویر تنه یوز، نمادی از خالهای آن روی لباس تیم ملی نقش بسته است اما در حال رایزنی با فدراسیون فوتبال برای بازگشت تصویر یوز روی لباس ملیپوشان فوتبال هستیم.»