«ایران» راهکار دموکراتیک تهران برای رفع بحران را بررسی می‌کند

امنیت منطقه در گرو همه‌پرسی فلسطین

طرح جمهوری اسلامی ایران برای حل بحران فلسطین که مبتنی بر حق تعیین سرنوشت مردم سرزمین اشغالی و ناظر به تأیید حقوق بین‌الملل است نخستین بار از سوی مقام معظم رهبری در سال 1379 مطرح شد و کلید واژه «همه‌پرسی» را وارد ادبیات سیاسی و دیپلماتیک کرد.

سخنان اخیر مقام معظم رهبری درباره تحولات جاری غزه و تأکید بر راهکار پیشنهادی ایران برای حل مسأله فلسطین، بعد مهم و راهبردی جمهوری اسلامی مبنی بر لزوم اجرای یک رویکرد مردم‌سالارانه ذیل نظرخواهی از مردم فلسطین برای تعیین سرنوشت جغرافیای سیاسی و سرزمینی خود را روشن ساخت؛ ایده‌ای که گزاره‌های مستتر در آن مربوط به سخنرانی اخیر ایشان نیست، بلکه ایشان از سال‌ها پیش ایده همه‌پرسی در فلسطین را در مقابل طرح‌های خائنانه دشمنان از جمله سیستم دو دولتی مطرح کرده است.

یک راه‌حل جهانی
در بخش مهمی از سخنان چند روز پیش رهبری در جمع بسیجیان کشور آمده است: «نظام اسلامی برای حل مسأله فلسطین و از بین رفتن رژیم جعلی که منشأ تروریسم و ناامنی در منطقه است راه‌حلی مشخص و مردم‌سالارانه پیش‌روی جهانیان قرار داده است؛ راه‌حل نظرخواهی از خودِ مردم فلسطین؛ همه کسانی که از فلسطین آواره شده‌اند؛ البته آنهایی که مایلند به سرزمین فلسطین و به خانه خودشان برگردند... و از کسانی که قبل از سال ۱۹۴۸ که سال تشکیل دولت جعلی اسرائیل است، در فلسطین بوده‌اند - چه مسلمان‌شان، چه مسیحی‌شان، چه یهودی‌شان - نظرخواهی شود. اینها در یک نظرخواهی عمومی، رژیم حاکم بر سرزمین فلسطین را تعیین کنند. این دموکراسی است...».
محتوای این سخنان که نشان می‌دهد رهبر انقلاب نظری ایجابی برای حل و فصل بحران تاریخی فلسطین ارائه داده و اختیار امر را کاملاً به مردم فلسطین محول کرده‌اند؛ در حالی است که سیاست‌ها و اقدامات رژیم صهیونیستی ناقض اهداف و اصول منشور سازمان ملل متحد و قوانین حقوق بین‌الملل است که به دلیل ناکامی جامعه بین‌المللی در اتخاذ اقدامات جدی عملی برای حل مسأله فلسطین، روند فزاینده‌ای بویژه در سال‌های اخیر داشته است.
حق تعیین سرنوشت
طرح جمهوری اسلامی برای حل بحران فلسطین که مبتنی بر حق تعیین سرنوشت مردم سرزمین اشغالی و ناظر به تأیید حقوق بین‌الملل است، نخستین بار از سوی مقام معظم رهبری در سال 1379 مطرح شد و کلید واژه «همه‌پرسی» را وارد ادبیات سیاسی و دیپلماتیک کرد. طرح پیشنهادی همه‌پرسی که از منظر ناظران بین‌الملل، وجهه کاربردی و سیاسی دارد، امکانی را برای مواجه کردن کشور‌های منظومه غرب با تناقضات موجود در شعارهای حقوق بشری و دموکراسی‌شان فراهم می‌کرد و گزاره‌هایی همچون واهی بودن انتظار رویکرد مبتنی بر عدالت از سوی رژیم صهیونیستی، تأکید بر نقش این رژیم در ایجاد تفرقه در جهان اسلام و بیهوده بودن مذاکره با آن، مخالفت با روند صلح تحمیلی مد نظر امریکا و تأکید بر بازگشت آوارگان فلسطینی و شرکت آنها در همه‌پرسی به عنوان مرحله نهایی را مورد تأکید و توجه قرار می‌داد. این طرح درحالی در سال 1398 (2019) در سازمان ملل به ثبت رسید که جمهوری اسلامی همچنان موضوع فلسطین را یک مسأله لاینحل می‌خواند که بی‌توجهی جامعه بین‌الملل به آن، اسباب پیچیدگی بیشتر و تندروی‌های بدون مرز رژیم صهیونیستی در توسعه اهداف اشغالگرانه خود در سرزمین فلسطین شده است.

بازدارندگی و همه‌پرسی
در همین راستا موضوع «همه‌پرسی فلسطین» در سال‌های اخیر به طور متوالی در بیانات رهبر انقلاب تکرار شد و در سخنرانی اخیرشان به عنوان راهکار بی‌بدیل این بحران تاریخی مورد توجه قرار گرفت که همپیمانان غربی تل‌آویو راه چاره‌ای جز پذیرش آن ندارند. برگزاری راهکار «همه‌پرسی» در میان مردم فلسطین شامل همه فلسطینیان برای تعیین سرنوشت و تعیین و تشکیل نوع نظام سیاسی و تصمیم‌گیری درخصوص وضعیت ساکنان غیربومی فلسطین (اشغالگران) توسط نظام سیاسی منتخب اکثریت است. این طرح فراگیر نیازمند نوعی اجماع و اقبال سیاسی از سوی دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی است که در روند اجرای آن، مهم‌ترین مؤلفه به شمار می‌رود. این در حالی است که رهبری در طرح پیشنهادی خود به صراحت بر به کارگیری هرگونه راه حل غیر منطقی و طرح‌های واهی همچون «به دریا انداختن یهودیان» و بی‌اساس بودن اتهامات یهودستیزی ایران خط بطلان کشیده و اجرای آن را در یک فضای رسمی، حقوقی و دیپلماتیک ممکن دانسته‌اند. خاصه آنکه مبنای واهی این اتهامات در پی روایتگری برخی اسرای یهودی مبنی بر رفتار انسان‌دوستانه نیروهای مسلمان حماس تا حدودی واقعیات را از روایات دروغین محافل صهیونیستی روشن ساخت؛ زمانی که جهان دریافت آنچه مسلمانان با آن مشکل دارند یهودیت به‌عنوان دین نیست بلکه رژیم جنایتکار، اشغالگر و نژادپرست صهیونیستی است که به کانون بحران‌سازی و جنایت در منطقه تبدیل شده است.

زمان طرح پیشنهادی
 نکته مهم در تأکید اخیر رهبری بر لزوم انجام «همه‌پرسی» زمان پیشنهادی این طرح است؛ زمانی که جبهه مقاومت فلسطین زیر سایه عقب راندن رژیم صهیونیستی در جنگ اخیر به نوعی قدرت بازدارندگی دست یافته است و زمینه را برای اجرای این ایده از موضع قدرت ممکن می‌کند. نکته حائز اهمیت در این طرح، مخالفت جمهوری اسلامی با طرح امریکا مبنی بر تشکیل دو دولت مستقل است که کارکرد آن جز جنایت بیشتر علیه حقوق مشروع مردم فلسطین و زمینه‌سازی برای افزایش بیشتر بحران در غرب آسیا نبوده است.اما اجرای طرح تهران به تشکیل دولتی با اکثریت جامعه فلسطینی می‌انجامد که دولتمردان آن همگی از فلسطینیان خواهند بود و آنها تصمیم‌گیرنده وضعیت اشغالگرانی خواهند بود که در اقلیت قرار دارند. در حقیقت می‌توان طرح تهران را یک راهکار انسانی و دموکراتیک حل بحران فلسطین دانست که ذیل رویکرد «هر فلسطینی؛ یک رأی»، هر فرد فلسطینی ساکن سرزمین «از نهر تا بحر» می‌تواند درباره سرنوشت سیاسی خود رأی دهد.

شکست عادی‌سازی
قابل انتظار بود که به موازات تلاش‌های همه‌جانبه جمهوری اسلامی در حمایت از مردم فلسطین که بویژه در سال‌های اخیر در قالب حمایت دیپلماتیک در نهادهای منطقه‌ای و بین‌المللی جریان داشته است، همپیمانان غربی رژیم صهیونیستی هم برای بی‌اثر کردن این رویکرد، به اقداماتی همچون تحریف اصول مقاومت و تفرقه‌افکنی در میان کشورهای اسلامی منطقه روی آورند. تلاش برای اجرای توافق «آبراهام» که بر عادی‌سازی رابطه میان رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی تمرکز دارد، از این دست اقدامات بود. بی‌تردید متوقف کردن روند عادی‌سازی، نیازمند هوشیاری سران کشورهای عربی و تقویت اتحاد در صفوف شکل گرفته جاری و تأکید بر حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین از طریق طرح پیشنهادی جمهوری اسلامی است.

تلاش برای بایکوت طرح
تأکید جمهوری اسلامی بر طرح دموکراتیک همه‌پرسی در حالی است که محافل و شبکه‌های رسانه‌ای غربی و صهیونیستی در سال‌های اخیر کوشیده‌اند این ایده و استدلال‌های حقوقی و تاریخی آن و همچنین تناسبش با موازین حقوق بین‌الملل و قطعنامه‌های سازمان ملل را بایکوت کنند و گزاره‌های بنیادین این طرح را زیر سؤال ببرند. این محافل درصدد هستند ابعاد نظامی و امنیتی سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی در مورد فلسطین را برجسته کرده و برگزاری همه‌پرسی با حضور همه ساکنین فلسطین را حربه ایران برای نابودی همه یهودیان و نه رژیم جعلی صهیونیستی تفسیر کنند. اما به نظر می‌رسد این سخن رهبری که گفتند: «محو اسرائیل و از بین رفتن این رژیم کودک‌کش و نژادپرست از موضعی یهودستیزانه نیست. در قضیه رژیم اشغالگر، جمال عبدالناصر، شعار می‌داد که ما یهودی‌ها را می‌ریزیم به دریا... جمهوری اسلامی از روز اول چنین حرفی نزده است و نظر جمهوری اسلامی به دریا ریختن کسی نیست» پایانی بر ادعاهای واهی دشمنانی باشد که همچنان بقای خود را در تداوم بحران در سرزمین‌های اشغالی و نادیده گرفتن طرح‌های بشردوستانه جمهوری اسلامی می‌دانند.