چالش کار در بسکتبال زنان ایران را دوست دارم
کاپوچیانی:برنده بودن یک فلسفه است
بسکتبال
خبرنگار
النی کاپوچیانی که سابقه قهرمانی در لیگ برتر بسکتبال یونان را در کارنامه دارد از اردیبهشت سالجاری سرمربی تیم ملی بسکتبال زنان ایران شد و توانست این تیم را به فینال دویژن B آسیا برساند و تنها یک امتیاز، صعود را از تیم ملی گرفت تا نتواند دوره بعدی چالشی را برابر تیمهای قدرتمندی چون چین و ژاپن تجربه کند.
این مربی یونانی فعالیت خود را از سال ۲۰۰۷ به عنوان دستیار شروع کرد و سابقه ۱۰ سال سرمربیگری در بالاترین سطح بسکتبال یونان را در کارنامه خود دارد. کاپوچیانی ۵۳ ساله، هدایت تیمهایی نظیر المپیاکوس و پاناتینایکوس را برعهده داشته و پیش از قبول هدایت تیم ملی ایران، با تیم پاناتینایکوس در لیگ زنان یونان حاضر بود.
این مربی در طول چهارماهی که هدایت دختران ایران را برعهده داشت نشان داد که عاشق پیروزی است.او درباره مدت حضورش در ایران میگوید:
«مردم با من کاملاً خوب رفتار میکنند، آنها میهماننواز هستند و هر چیزی را که نیاز داشتم سریع برای من فراهم کردند. غذاهای بسیار خوشمزهای دارید. من هم تلاش کردم خودم را با فرهنگ ایران که با فرهنگ غرب تفاوت دارد تطبیق دهم.»
النی کاپوچیانی به بسکتبال زنان ایران هم اشاره میکند: «زنان ایران، بسکتبال را دوست دارند، بازی تماشا میکنند و فدراسیون تلاش کرده امکانات خوبی در اختیار آنها بگذارد و ما در همان استادیوم تیم ملی مردان تمرین میکنیم. در ایران بسکتبال زنان به اندازه مردان عالی نیست ولی جا برای پیشرفت زیادی دارد.»
این مربی اوبرادویچ را الگوی مربیگری خود میداند: «اوبرادویچ را تحسین میکنم و به او احترام میگذارم. من تحت تأثیر شخصیت او هستم. این مربی برای من متمایز است.برای همین هم چالش مربیگری در ایران را پذیرفتم تا بتوانم این تیم را به جایگاه بالایی برسانم.»
وی همچنین بردن را یک فلسفه میداند: «برنده شدن یک فلسفه است. کسانی که در ورزش فعالیت میکنند، احساس رقابت و برنده شدن را در خود ایجاد کردهاند. من میخواهم برنده شوم. دوست دارم بسازم و وضعیت را بهبود بخشم.اما شکست هم بخشی از بازی است و نیازی نیست بیش از حد با ما بماند. من از آن درس میگیرم.»
اما این مربی فضای خارج از بسکتبال هم دارد: «من در اینترنت زیاد میچرخم، تلویزیون تماشا میکنم، برای غذاخوردن بیرون میروم و تماشای تئاتر، روستا، دریا و ملاقات با مردم دوست داشتنی را دوست دارم.»