گشتی در تاریخ ۳۵۰۰ سال پیش تبریز در تنها سایت موزه کشور

گـام زدن با ارواح در عصر آهن

در موزه باز می‌شود و گردشگران در تاریکی فرو می‌روند؛ تونل زمان. کمی زمان می‌برد تا نور لامپ‌‌های تعبیه شده در سایت موزه، جهان خفتگان را برای آنها روشن کند. یک مسیر چوبی گردشگران را به بالای سر مردگانی می‌برد که به خوابی ابدی رفته‌اند. مردگان پشت حفاظ‌های شیشه‌ای مثل کودکی در شکم مادر چمباتمه زده‌اند؛ دست‌ها و پاها کاملاً جمع شده‌اند، درست مثل جنینی در رحم مادر... باستان‌شناسان از این شیوه دفن به شیوه «جنینی» یا «چمباتمه‌ای» یاد می‌کنند

زهرا کشوری
دبیر گروه زیست‌بوم


زیست‌بوم/ سال 76 بود که کلنگ ساخت یک مجتمع تجاری در تبریز و در نزدیکی مسجد کبود که به مسجد جهان‌شاه نیز معروف است به زمین خورد ، غافل از این که محوطه مورد نظر، رازهایی از چندهزار سال پیش در دل دارد. هرچند بخشی از این محوطه
جان به در برد. آن کلنگ باستان‌شناسان را به 3500 سال قبل برد؛ به عصر آهن. در خیابان امام‌ خمینی پشت مسجد کبود یا آن‌طور که مادام ژان دیولافوا، باستان‌شناس فرانسوی در کتاب خود از آن نام می‌برد؛ مسجد آبی، راه‌پله‌ای گردشگران را از تاریخ قراقویونلوها در قرن نهم هجری و رنگ کبود مسجد جهان‌شاه می‌گیرد و پرت می‌کند به دنیای مردگان در 1500 سال قبل از میلاد. در موزه باز می‌شود و گردشگران در تاریکی فرو می‌روند؛ تونل زمان. کمی زمان می‌برد تا نور لامپ‌‌های تعبیه شده در سایت موزه، جهان خفتگان را برای آنها روشن کند. یک مسیر چوبی گردشگران را به بالای سر مردگانی می‌برد که به خوابی ابدی رفته‌اند. مردگان پشت حفاظ‌های شیشه‌ای مثل کودکی در شکم مادر چمباتمه زده‌اند؛ دست‌ها و پاها کاملاً جمع شده‌اند، درست مثل جنینی در رحم مادر... باستان‌شناسان از این شیوه دفن به شیوه «جنینی» یا «چمباتمه‌ای» یاد می‌کنند. به گفته حسن عابدینی، مسئول سایت موزه عصر آهن تبریز، عصرآهنی‌ها اعتقاد داشتند مرگ تولدی دوباره است و پس از پایان زندگی دوباره متولد می‌شوند بنابراین اجساد را به صورت جنینی دفن می‌کردند همان‌گونه که از شکم مادر  زاده شدند.
باستان‌شناسان، باستان‌شناسی را علم احتمالات می‌دانند. احتمال می‌دهند مردمان عصر آهن، مهرپرست (میترائیسم) بودند. چرا؟ چون مردگان را به سمت طلوع یا غروب خورشید دفن می‌کردند. آنانی که پیش از ظهر به خاک سپرده شده‌اند کاسه سرشان به سمت نور خورشید و «طلوع آفتاب» بوده و جهت آنانی (کاسه سر) که بعد از غروب خورشید به خاک سپرده شده‌اند به غرب است.
بازماندگان حتی درون ظروف سفالی غذا و نوشیدنی گرم می‌گذاشتند تا درگذشته، پس از مرگ گرسنه نماند. بیشتر زن‌ها در سایت موزه تبریز به پهلوی چپ خوابیده‌اند و مرد‌ها به پهلوی راست.
گورها غنی از مواد فرهنگی هستند. اطراف خیلی از اسکلت‌ها پر از کاسه‌، کوزه‌ و بشقاب سفالی‌ است. سفال‌ها در دنیای باستان حرف‌های زیادی برای گفتن دارند. همیشه وجود چند سفال در یک محوطه باعث می‌شود باستان‌شناسان کلنگ به دست، دست به‌کار کاوش دنیای رفتگان شوند و لایه به لایه تاریخ را بشکافند. گورستان عمومی‌ است. گور نوزادان به صورت ساده و گور نوجوانان در سازه‌های مربعی با دو ظرف سفالی همراه است. درون برخی از گورهای کودکان اسباب‌بازی‌هایشان نیز گذاشته‌ شده‌اند، لابد تا کودک در دنیای بعدی حوصله‌اش سر نرود. زن‌ها را با جواهرات و مردها را با ابزار جنگی‌شان دفن کرده‌اند.
 حسن عابدینی، مسئول سایت موزه عصر آهن تبریز می‌گوید:«جنس زیورآلات از مفرغ، عقیق و شیشه است. هر چند به دلیل آنکه وسایل آهنی در این مکان ممکن بود دچار تخریب و خردگی شوند از داخل گورها برداشته شده‌اند و تعدادی از آنها به موزه ملی آذربایجان انتقال یافته، اما سفال‌ها و تدفین‌ها همان‌گونه که بودند باقی مانده‌اند.»
 گورها پر از ظروف سفالی است. عابدینی اعتقاد دارد وجود این همه سفال نشان از رفاه آنها دارد اما به معنای آنکه متوفیان دارای جایگاه اجتماعی و مذهبی خاصی بوده باشند، نیست. 300 متر از گورستان کاوش شده اما وسعت آن بسیار بیشتر از این عدد است. عابدینی بالای محفظه شیشه‌ای گور‌ها و روی مسیری چوبی که گردشگران را در تعداد اندک به دنیای باستان‌ می‌برد، وسعت گورستان را 5 هکتار اعلام می‌کند که زیر ساخت‌و‌سازهای معاصر دفن شده‌اند.
عابدینی می‌گوید:«تدفین‌ها بر اساس سن، جنسیت، موقعیت اجتماعی و… متفاوت است چنانکه بیشتر زنان به پهلوی چپ و مردان به پهلوی راست دفن شده‌اند. بیشتر این تدفین‌ها همراه با هدایای تدفینی از ظروف غذا و نوشیدنی گرفته تا زیورآلات و وسایل روزمره است.»
او نوع سفال‌های موجود در گورها را متفاوت می‌داند و می‌گوید:«میزان آثار و هدایای موجود در قبور نشان از جایگاه اجتماعی و ثروت فرد دارد.»
به گفته عابدینی، باستان‌شناسان رد یک سیل را هم روی دیواره‌های سایت موزه زده‌اند. شواهد نشان می‌دهد نزدیک به 3200 سال پیش سیلاب با لایه‌ای از خاک، روی گورستان را پوشانده است و کم‌کم لایه‌های دیگر روی آن قرار گرفته‌اند. کاوشگران در لایه‌های بالاتر نشانه‌هایی هم از دوره صفوی یافته‌اند و به تنپوشه‌هایی رسیده‌‌اند که برای عبور آب استفاده می‌شده ‌است.
در میان 38 اسکلت موزه، یکی از تدفین‌ها طاق‌باز است. صاحب اسکلت زن است. عابدینی درباره چرایی تفاوت شیوه دفن او با سایر اجساد می‌گوید:«این تدفین میان سایر تدفین‌ها استثناست چراکه بانویی است که طاق‌باز دفن شده و این احتمال را می‌دهیم که با توجه به آنکه این مکان برایشان مقدس بوده و حدود ۴۰۰ سال به‌عنوان گورستان مورد استفاده قرار می‌گرفته برای آرامش این بانو که احتمالاً در جای دیگری فوت کرده بوده، جسد او را به این مکان انتقال داده باشند و با توجه به آنکه احتمالاً مدتی از مرگ آن تا انتقال جسد به این مکان گذشته، جسد خشک شده و دیگر امکان تدفین به صورت جنینی کامل نبوده از این رو طاق‌باز و تا حدودی جنینی دفن شده است.»
عابدینی درباره چرایی انتخاب نام «سایت موزه» برای این گورستان می‌گوید:«همه گورها و اسکلت‌های باستانی و تاریخی کشور در یک گورستان کشف و به موزه‌ای انتقال داده شده‌اند اما این موزه دقیقاً در جایی ایجاد شده است که اجساد در آن کشف شده‌اند؛ در همین گورستان.» اولین کلنگ باستان‌شناسان سال 1376 به گورستان می‌خورد و آخرین آن سال 1382. باستان‌شناسان این فرضیه را اثبات کرده‌اند که همه مردگان این گورستان به مرگ طبیعی مرده‌‌اند.

عشاق تبریز
در میان گورهای سایت موزه تبریز، یک گور دو نفره منحصر‌به‌فرد وجود دارد؛ زن و شوهری که چشم در چشم هم، به خواب ابدی معروف رفته‌اند. این گور مشترک عاشقانه را بعدها در موزه آذربایجان قرار می‌دهند تا داستان عشقی از عصر آهن هر بار برای گردشگران تبریز بازگو شود که به گفته حافظ «قصه عشق از هر زبانی نامکرر است.»

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و بیست و چهار
 - شماره هشت هزار و سیصد و بیست و چهار - ۱۸ آبان ۱۴۰۲