صفحات
شماره هشت هزار و سیصد و هجده - ۱۱ آبان ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و سیصد و هجده - ۱۱ آبان ۱۴۰۲ - صفحه ۸

ملت های غرب و شرق از اشغالگران بیزار هستند

مرگ محتوم صهیونیسم

جوزف ماساد | تحلیلگر سیاسی- اجتماعی
وصال روحانی | مترجم

شاید دیدگاه غربی‌ها نسبت به فلسطینی‌ها در گذشته دور قدری نامهربانانه بوده باشد اما با گذشت زمان، مردم در غرب پذیرفتند که این ملت، شریف و شایسته توجه بیشتری است.
«طوفان‌الاقصی» عملیات نظامی حیرت‌انگیزی که سازمان حماس 25 روز پیش آغاز و طی آن رژیم‌صهیونیستی را غافلگیر کرد و بسیاری از مواضع آنها را از خاک، هوا و دریا درهم کوبید، توسط تبلیغات منفی رسانه‌های غربی، حمله فلسطینی‌ها به آزادی توصیف و حماس شروع‌کننده جنگ تازه معرفی شد و این رویداد یک‌بار دیگر غربی‌ها را نسبت به فلسطینی‌ها بدبین کرد. با این حال با گذشت هر روز اضافی از زمان این رویارویی، انعکاس تصاویر قربانی شدن زنان و کودکان بی‌گناه فلسطینی به دست سفاکان رژیم‌صهیونیستی یک‌بار دیگر مسیر خطای تبیین شده توسط دولت‌های غربی را آشکارتر و مظلومیت فلسطینی‌ها را فزون‌تر فریاد کرده است. حالا ملت‌های جهان یک‌بار دیگر فهمیده‌اند که طرف جنگ‌طلب در این مناقشه رژیم غاصب صهیونیستی است و ملتی که 75 سال است رنج می‌برد و به حقوق خود نمی‌رسد و هزاران هزار شهید داده، فلسطین است. ملتی که سرزمین آبا و اجدادی‌اش را توسط اسرائیلی‌ها غصب شده می‌بیند و هر چه منتظر می‌ماند تا بلکه دولت‌های بزرگ حقش را به رسمیت بشناسند، اثری از این تأیید نمی‌یابد و برعکس همسویی شرم‌آور امریکا و شرکای اروپایی‌اش را با رژیم جعلی تل‌آویو به چشم می‌بیند.
 
ابلاغیه‌هایی که تغییر کرد
وقتی در درازای زمان مظلومیت فلسطینی‌ها در مواجهه با قوایی نابرابر آشکار و آشکارتر شد، اگرچه دولت‌های آلمان، فرانسه و انگلیس در قبال آنها سیاست‌های نرم‌تری در پیش نگرفتند، اما ملل این کشورها تجلی غم را در چهره فلسطینی‌ها دیدند و با گذشت هر سال نسبت به آنها مهربان‌تر شدند. شورای امنیت سازمان ملل هم که پس از غصب ناجوانمردانه خاک فلسطین توسط مهاجران یهودی گسیل شده از اروپا و تشکیل یک دولت جعلی توسط آنها نسبت به این مسأله سکوت اختیار کرده بود، پس از وقوع دو جنگ بزرگ بین اسرائیل و فلسطینی‌ها در سال‌های 1967 و 1973 و تلفات فراوانی که به ملت فلسطین تحمیل شد، به آرامی تغییر موضع داد. جنگ سال 1973 البته توسط سوریه و مصر علیه اسرائیل غاصب سازماندهی و اجرا شد ولی نه فلسطینی‌ها طرفی از آن بستند و نه توان نظامی قابل توجه مصر و سوریه، اسرائیلی را که به طور تام و تمام توسط امریکا حمایت می‌شد، بازنده این جنگ کرد. تفاوت بزرگ حاصله فقط در قطعنامه‌هایی بود که سازمان ملل و شورای امنیت صادر می‌کردند و در آن خبری از محکوم شناخته شدن صرف فلسطینی‌ها نبود. مضمون اکثر ابلاغیه‌های این نهادها، تشویق دو طرف به خویشتنداری و زدودن ضایعات جنگ و البته پای فشردن بر لزوم افزایش کمک‌های جهانی به فلسطین بود.
 
مبارزان آرمان‌خواه
«طوفان‌الاقصی» با وجود خیل شهدایی که بر جای نهاده و قربانی شدن بیش از 5 هزار و 600 زن و کودک بی‌گناه در معرکه بدکرداری قاتلان صهیونیستی، این پیامد مثبت را هم داشته که غربی‌ها یک‌بار دیگر در گرمای مطبوع خانه‌های مجلل‌شان از صفحه تلویزیون‌های مدرن خود ببینند که مردم بینوای فلسطین در سرمای پاییزی باریکه غزه بدون سوخت و غذا و دارو چه می‌کشند و چگونه مجبورند هر روز صدها شهید جامعه خود را بر دوش بگیرند و در حالی به فکر خاکسپاری عزیزان خود باشند که خود پیکری خونین و مجروح بر اثر بمباران‌های شبانه‌روزی صهیونیست‌ها دارند.
تشکیل نهادها و سازمان‌های مستقل و مبارز فلسطینی هم که در راه مبارزه مسلحانه با رژیم غاصب صهیونیستی صورت پذیرفت، تشکل‌هایی را پیش‌روی اسرائیلی‌ها قرار داد که مشخص است که از تجاوز و اشغال بیزارند.
چون صدای حق‌طلبانه این ارگان روز به روز انعکاس بیشتری یافت، اسرائیل اجباراً از قالب رژیمی که وانمود می‌کرد با تروریسم در منطقه می‌جنگد خارج شد و ماهیت متجاوزش فزون‌تر از گذشته به چشم خورد. مشکل بزرگ جامعه غرب که برآورد فلسطینی‌ها با نگاه ناسالم ترسیم شده توسط دولت‌هایشان بود، همچنان وجود داشت و فلسطینی‌ها در فیلم‌ها و دیگر آثار فرهنگی و هنری، مردمانی توصیف می‌شدند که ذاتاً دردسرسازند و هر مناقشه‌ای در خاورمیانه شکل می‌گیرد، کار آنهاست. در عین حال مسیر رخدادها از سال 1975 به بعد به این سمت و سو رفت که شاید بتوان با تشکیل یک منطقه دوملیتی، فلسطین و اسرائیل را به قبول آتش‌بس و زندگی بدون مناقشه در جوار یکدیگر واداشت. گردهمایی‌های طراحی شده توسط امریکا در کمپ‌دیوید در همین راستا تحقق یافت و اگر چه انورسادات رهبر کج‌کردار و اهل سازش مصر که پای اصلی این مذاکرات بود به وسیله نیروهای مخالف این صلح تحمیلی به هلاکت رسید و در مسیر گفت‌وگوهای بعدی انواع خلل‌ها ایجاد شد، اما فلسطین سرانجام هویتی تازه و بهتر در دیدگاه مردم غرب یافت و ملتی جلوه کرد که جنگ‌طلب نیست و برعکس آرامش را می‌خواهد ولی فقط بر پایه اصولی که تحمیلی نباشد و از صداقت برخیزد.

هیچ خبری از قناعت اسرائیلی‌ها نیست
مسأله‌ای که نیات پلید اسرائیل را رو کرد و دست خالی بودن مردمان شریف فلسطین را آشکار ساخت، انبوه تصاویر خبری و تلویزیونی حملات گاه و بی‌گاه سربازان کاملاً مسلح اسرائیلی به محل‌های استقرار فلسطینی‌ها بود که نشان می‌داد جوانان فلسطینی در زمان تیراندازی صهیونیست‌ها به سمت آنان هیچ سلاح گرمی ندارند و فقط مجبورند با پرتاب سنگ، متجاوزان و قاتلان اسرائیلی را از خود دور کنند. این تصاویر مکرر که دهه‌های 1990 و 2000 را درنوردید، در عین علاقه‌مند کردن مردم عادی در غرب به ملت نجیب فلسطینی این درس را هم به جوانان فلسطینی داد که اگر قیام‌های مسلحانه و هدفمند را در دستور کار خود قرار ندهند، صهیونیست‌ها زیاده‌خواهی‌های خود را استمرار بخشیده و شهرک‌سازی‌های غیرقانونی‌شان در باریکه غزه و کرانه غربی را شدت خواهند بخشید. طوفان الاقصی که 25 روز از آن می‌گذرد، شاید جدیدترین و بزرگ‌ترین قیام رزمنده‌های فلسطینی علیه ظلم و تعدی سربازان رژیم نامشروع تل‌آویو باشد اما یقیناً از اولین رزم‌ها طی تمامی این سال‌های طولانی نیست و نشأت گرفته از ظلم عظیمی است که توسط صهیونیست‌ها به ملت فلسطین روا شده و نه تنها موجب شهادت هزاران هزار فلسطینی شده، بلکه کوچک‌ترین نشانه‌ای از توقف و مماشات هم در این روند مشاهده نمی‌شود. مظلومیت فلسطینی‌ها در این نبرد نابرابر به حدی رسید که حتی آنتونی لوئیس، گزارشگر پیشین روزنامه نیویورک تایمز از استمرار روش‌های ضد انسانی صهیونیست‌ها ابراز انزجار کرد و موقعی که عاصی شدن فلسطینی‌ها از این همه ظلم قیام‌های «انتفاضه» را از جانب آنها موجب شد، لوئیس این اقدام را حق مسلم فلسطینی‌ها دانست و برای آنها در این بپاخیزی منصفانه آرزوی موفقیت کرد. لوئیس به صراحت نوشت که اسحاق شامیر، نخست‌وزیر آن زمان اسرائیل یک قاتل بالفطره است و متذکر شد اگر غربی‌ها مدعی عدالت هستند، باید به جای همراهی صهیونیست‌ها در امر سرکوب ملت فلسطین ابتدا شامیر و ارتش متجاوز وی را تأدیب کنند.
 
یک اصل ثابت شده
امروز بسیاری از معادلات و دیدگاه‌ها در غرب تغییر یافته و مظلومیت فلسطین و متجاوز بودن اسرائیل یک اصل ثابت شده برای مردم در جای جای جهان است و اگر چنین نبود، در هفته‌ها و روزهای اخیر شاهد این همه تظاهرات گسترده ضد صهیونیستی در کشورهای مختلف اروپایی، آسیایی و آفریقایی نبودیم و ورزشکاران و هنرمندان معروف جهان این گونه با آوارگان و جانباخته‌های فلسطینی ابراز همدردی نمی‌کردند. مردم آزاده با در دست گرفتن پرچم فلسطین در شهرهای مختلف اروپایی و حتی پاریس، لندن و برلین که مرکز مخالفت دولت‌های حاکم با فلسطینی‌ها و نظر سوء آنها به قیام اخیر الاقصی است، توقف هر چه سریع‌تر نسل‌کشی شرم‌آور اسرائیلی‌ها را خواستار شده‌اند و از مجامع جهانی خواسته‌اند کمک‌رسانی‌های مردمی به ساکنان دردمند غزه را که سربازان اسرائیلی آن را در لب مرزها متوقف کرده‌اند، برقرار کرده و محموله‌های کمکی را به دست نیازمندان و وابستگان شهدای فلسطینی برسانند؛ شهدایی که تعدادشان از مرز 8 هزار و 500 نفر نیز عبور کرده و 21 هزار مجروح را هم در نوار غزه و کرانه باختری روی دست آنها گذاشته است.
 
ورشکستگان به تقصیر
اسرائیل هنوز از حمایت تسلیحاتی و پشتیبانی سیاسی دولت‌های غربی برخوردار است اما اگر در گذشته می‌پنداشت که از حمایت‌های مردمی نیز بهره می‌برد، این فرایند را با اعمال ددمنشانه خود در جریان طوفان الاقصی به کلی از دست داده و به یک «ورشکسته به تقصیر» تمام عیار تبدیل شده است. اروپا هنوز روی این نکته حساس است که اگر فلسطین برنده نهایی این ستیز 75 ساله باشد، بر سر یهودیان چه خواهد اما   واقعیت امر این است که تمام سازمان‌های سیاسی- نظامی عمده فلسطین از حماس و فتح گرفته تا جنبش جهاد اسلامی مشکلی با یهودیت ندارند و فقط با صهیونیسم، این رویکرد مذموم ضدبشری مخالفت می‌کنند و خواهان محو این بلیه از سطح جهان هستند. حمایت بی‌قید و شرط امریکا از عملیات جنایتکارانه اخیر اسرائیل در باریکه غزه و خروار خروار بمبی که جنگنده‌های این رژیم بر سر مردم بی‌گناه ریخته‌اند، شاید در این رویداد قدری تأخیر بیندازد اما مرگ نهایی صهیونیسم چندان دور نیست و این امر دیر یا زود روی می‌دهد. این را هر روز می‌توان در فریاد حمایت جهانیان از فلسطینی‌ها و ابراز انزجار آنها از صهیونیست‌ها و حامیان آنان در اقصی نقاط دنیا دید. اینک بسیاری از اروپایی‌ها مجاب شده‌اند که کوچاندن مهاجران یهودی از نقاط مختلف دنیا به سرزمین فلسطین در سال 1948 و تصاحب سرزمین آنها توسط این مهاجران در اصل و اساس و از همان نقطه شروع، اقدامی اشتباه و یک خطای بزرگ سیاسی بوده و باید هر چه زودتر تصحیح شود و همه چیز به سر جای خود برگردد. به این ترتیب ملت فلسطین به آرامشی می‌رسد که سال‌ها است از آنان دریغ شده و از هر جهت شایسته آن است.
منبع: Middle East Eye

جستجو
آرشیو تاریخی