صفحات
شماره هشت هزار و سیصد و هجده - ۱۱ آبان ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و سیصد و هجده - ۱۱ آبان ۱۴۰۲ - صفحه ۱۲

معضل بی آبی در سیستان و بلوچستان چگونه حل می شود؟‌

دشت سیستان؛ بهشت پیمانکاران

زیست‌بوم/ آیا مانع اصلی در برابر حل معضل خشکسالی، کم آبی، طوفان گرد وغبار در سیستان و بلوچستان بحث اختصاص اعتبار لازم بوده است؟  آیا دولت‌های مختلف در چهار دهه گذشته به مسأله معضل‌های محیط زیستی سیستان و بلوچستان بی‌توجه بوده‌اند؟ کارشناسان یادآور می‌شوند فقط در یک مورد اعتبار اختصاص یافته به پروژه انتقال آب از عمان به دشت سیستان، کمی کمتر از نصف کل اعتبار عمرانی کشور در سال 1401 است.
حجت میان‌آبادی، پژوهشگر دیپلماسی آب و استادیار دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس می‌گوید: «بودجه‌های بسیار کلانی برای این استان تخصیص داده می‌شود اما خروجی مطلوب را نداشته است.» به گفته میان‌آبادی عدم نگاه صحیح و تقلیلگرا در درک مسأله دشت سیستان، باعث شده راهکارهای ارائه شده برای نجات دشت سیستان، این دشت را به بهشت پیمانکاران تبدیل کند. او در پاسخ به اینکه چقدر بودجه تنها صرف حل مسأله آب فقط در دشت سیستان شده، به طرح‌های هزینه‌زای بی‌سرانجام اشاره می‌کند و می‌گوید: «در دهه 70 یک پروژه‌ای در سیستان به نام نیم‌لوله‌ها با 1200 میلیارد تومان با (رقم آن روزها) اجرا شد.» این پروژه قرار بود آب را در یک نیم‌لوله‌ای به سر زمین‌های کشاورزی ببرد. میان‌آبادی می‌گوید«بعد از افتتاح طرح، متوجه شدند که باد در منطقه خیلی شدید و تبخیر هم بسیار بالاست، بنابراین تمام پروژه بدون استفاده ماند.»
به گفته میان‌آبادی، پس از اجرای چند برنامه دیگر، پیمانکاران در ابتدای دهه 90 به سراغ اجرای پروژه «تمام لوله» رفتند. میان‌آبادی به شبکه افق می‌گوید: «این سری گفتند با پروژه تمام لوله، کشاورزی را در 46 هزار هکتار توسعه می‌دهیم. برای آن پروژه، 850 میلیون دلار بودجه گذاشتند، یعنی تقریباً با توجه به قیمت امروز ارز، 46 هزار میلیارد تومان پول.»
میان‌آبادی می‌گوید در زمان اجرای پروژه با تمام مقامات کشوری، استانی، شهری دخیل در ماجرا گفت‌و‌گو کرده: «حتی در جلسه با فرماندار شهرهای دشت سیستان و رئیس جهاد کشاورزی هم گفتم افغانستان با کمک امریکا دارد بالا دست ما سد می‌سازد تا آب را توی گودزره تبخیر کند و بی توجه به همسایه خود استفاده کند.» او می‌پرسد: «کجای دنیا سراغ دارید که وقتی رقیب یک کشور از آب به‌عنوان ابزار سیاسی استفاده می‌کند، در پروژه توسعه‌ای در کشاورزی850 میلیون دلار پول خرج می‌کنند تا به بالادست وابسته‌تر شود.» او تأکید می‌کند: «این پروژه اجرا شد و حتی برای یک روز هم آب کامل به آن نرسید.»
میان‌آبادی می‌گوید: «پس از آن طرح پروژه «آب ژرف» مطرح شد و تا الان با بودجه امسال، 1500 میلیارد تومان پول به این پروژه اختصاص داده شده است. این پروژه بعد از چهار سال هزینه به نتیجه مناسبی نرسیده است و از گزینه بعدی رونمایی شده‌است؛ انتقال آب از دریای عمان به زابل.»
او در پاسخ به این سؤال که بودجه این پروژه چقدر است، می‌گوید:«1.8 میلیارد دلار (یک و هشت دهم) معادل صد هزار میلیارد تومان برای این طرح اعتبار گذاشته‌اند.» این طرح تنها یک خط است و قرار است آب را به زابل ببرد.
او برای آنکه میزان این بودجه را به مخاطب یادآور شود، می‌گوید: «تمام بودجه عمرانی کل کشور در سال 1401، 250 هزار میلیارد تومان است.» میان‌آبادی می‌گوید: «مردم سیستان وبلوچستان حتماً باید بدانند چه اعتباری صرف حل مشکل آنها شده است اما حق هم دارند بپرسند که چرا لوله بتنی روی زمین حتی یک قطره آب هم ندارد.»

دشت سیستان برای ادامه حیات چقدر آب می‌خواهد
میان‌آبادی می‌گوید: «دشت سیستان برای اینکه فقط حیات داشته باشد نه این که توسعه آنچنانی در آن اتفاق بیفتد، بین سه هزار تا 5 هزار میلیون متر مکعب آب نیاز دارد. کل آبی که قرار است طی این پروژه و با آب شیرین کن از دریای عمان با اعتباری 1.8 میلیارد دلاری به دشت سیستان بیاید چقدر است؟ 40 میلیون متر مکعب در سال.»
او تأکید می‌کند حتماً باید این آب به مردم دشت سیستان برسد. اما درد کجاست؟ درد اینجاست که برخی از مقامات استانی می‌روند به مسئولین می‌گویند اگر این پروژه اجرا شود کل مشکلات سیستان و بلوچستان حل می‌شود. اشاره میان‌آبادی به حرف‌های نماینده زابل است که گفته است اگر آب عمان بیاید به دشت سیستان، این دشت زمانی مشکل کم آبی پیدا می‌کند که اقیانوس‌ها خشک شوند. به اعتقاد او و بسیاری از کارشناسان پروژه‌ها قربانی نگاه سیاسی و وعده‌های خارج از توان فنی و کارشناسی می‌شود. نماینده سابق زابل هم قبل از طرح 46 هزار هکتاری گفته بود این طرح سیستان را به قطب کشاورزی تبدیل می‌کند. میان‌آبادی می‌پرسد: در نهایت چرا تمام پروژه‌ها در سیستان و بلوچستان به دشت سیستان ختم می‌شود؟ این کارشناس اعتقاد دارد که طرح‌ها شاید به مردم منطقه آب نرسانند اما ظاهراً برای پیمانکاران نان دارند. او در نهایت دشت سیستان را بهشت پیمانکاران می‌خواند.
سجاد انتشاری، کارشناس ارشد مدیریت آب هم اعتقاد دارد که عدم یکپارچه‌نگری به مسائل اجتماعی، اقتصادی و... به آب در این منطقه، غلبه نگاه سیاسی و سازه‌ای بر نگاه فنی باعث شده تا پروژه‌های با هزینه‌های بالا اجرا شوند اما نقشی در حل مسائل دشت سیستان نداشته باشند.
او در یک برنامه تلویزیونی در شبکه «افق» به اجرای طرح 46 هزار هکتاری که در دهه گذشته اجرا شد اشاره می‌کند و می‌گوید: «در این طرح 46 هزار هکتار اراضی جدید در دشت سیستان را وسعت دادند و آن را به آبیاری تحت فشار مجهز کردند اما طرح بی‌‌نتیجه ماند.»
مردم محلی‌ از همان ابتدا به طرح با دیده تردید نگریستند. طرح، حتی در اراضی کشاورزانی که از هیرمند حقابه داشتند و زمین‌شان تشنه مانده بود هم اجرا نشد.
انتشاری این طرح را یک اشتباه می‌خواند و می‌گوید: «چه بسا اگر وضعیت سدسازی در افغانستان پیش‌بینی می‌شد اصلاً این همه سرمایه صرف اجرای این پروژه نمی‌شد.»

تأثیر یک بازارچه مرزی
در دیپلماسی آب
انتشاری به تعطیلی بازارچه مرزی میلک در دشت سیستان در سال‌های گذشته اشاره می‌کند و می‌گوید: «این بازارچه یک نقطه اقتصادی و یک بازارچه اقتصادی بین کشور ایران و افغانستان در منطقه دشت سیستان ایجاد کرده بود. هرچقدر وابستگی مردم افغانستان به این منطقه بیشتر می‌شد، قاعدتاً کمک می‌کرد تا الان در مذاکره دست برتر را داشته باشیم. این وابستگی اقتصادی دو کشور می‌توانست کمک کند تا رودخانه هیرمند به جریان بیفتد.» او کسانی که بازارچه را تعطیل کردند مخاطب قرار می‌دهد و می‌گوید: «الان آنها باید پاسخگو باشند چرا یک بازارچه مرزی را با ظرفیت بسیار بالا که دوستان ما در کشور مجاور به آن مراجعه می‌کردند و تجارت فوق‌العاده‌ای وجود داشت، تعطیل کردند؟»
این کارشناس اعتقاد دارد که نتایج طرح‌های اجرا شده با هزینه‌های بسیار بالا، نشان می‌دهد نه تنها نقشه راه و برنامه‌ریزی در پیوند با آب در این استان وجود نداشته است که حتی ساده‌ترین مسائل فنی بررسی نشده است.

 

جستجو
آرشیو تاریخی