عضو دفتر سیاسی جنبش جهاد اسلامی در گفت و گو با «ایران»:

مقاومت غزه اشغالگران را سردرگم کرده است

امروز ما در قلب یک نبرد استراتژیک هستیم. چنین معرکه‌ای نیاز به مدیریت استراتژیک نیز دارد. نباید با آن با عواطف و احساسات مواجه شد. درست است که جنایات زیادی علیه مردم فلسطین صورت گرفته است اما مقابله با این جنایات بر دوش همه کشورهای جهان است و نه صرفاً گروه‌های مقاومت.

هادی معصومی زارع
خبرنگار اعزامی روزنامه ایران به لبنان

 آیا جنبش جهاد اسلامی در جریان عملیات هفت اکتبر بود؟ آیا شما در طرح‌ریزی و اجرای این عملیات نقش داشتید؟
واقعیت آن است که نه جنبش جهاد اسلامی و نه برادران ما در دفتر سیاسی جنبش حماس هیچ اطلاعی از انجام این عملیات نداشتند. نه ما، که بیشتر رهبران حماس نیز از وقوع چنین عملیاتی بی‌اطلاع بودند. تا جایی که می‌دانم این عملیات حتی بدون اطلاع قبلی رهبران سیاسی محور مقاومت طرح‌ریزی و اجرا شده است. دوستان ما در جنبش حماس این عملیات را با احتیاط بسیار برنامه‌ریزی کردند تا با انجام این عملیات بتوانند دشمن صهیونیستی را غافلگیر کنند.
این عملیاتی نظامی بود که توسط گردان‌های قسام برنامه‌ریزی شده بود. هدف اصلی آن نیز یورش به یک پایگاه نظامی در مجاورت مرزهای غزه و به اسارت گرفتن نظامیان رژیم با هدف تبادل با اسرای فلسطینی بود اما با غافلگیر شدن دشمن و تسریع فروپاشی آن، نیروهای قسام به استمرار عملیات و توسعه آن به دیگر پایگاه‌های نظامی و نیز شهرک‌های اسرائیلی تشویق و ترغیب شدند.
از این مرحله بود که جهاد اسلامی و حتی مردم عادی غزه نیز وارد نبرد شدند و به شهرک‌ها هجوم بردند تا از سربازان صهیونیست‌ اسیر بگیرند.
صرف‌نظر از اینکه چه کسی ابتدا آغاز کننده عملیات علیه دشمن باشد، هر دو گروه در غزه در مبارزه مشترک با دشمن اسرائیلی در کنار یکدیگر هستند.

 پس می‌توان گفت بخش بزرگی از اتفاقاتی که شاهدش بودیم از قبل برنامه‌ریزی نشده بود، بلکه به‌دلیل فروپاشی یگان‌های نظامی مرزی رژیم اتفاق افتاد؟
طبیعتاً من مرجع دقیقی برای تأیید این نظریه نیستم. ولی چیزی که متوجه شدیم آن بود که گویا عملیات ابتدا با اهدافی محدود و معین آغاز شده بود اما با غافلگیری دشمن و ناتوانی آن در واکنشی سریع، دامنه نبرد بالا گرفته است. البته فعلاً نمی‌توان به طور دقیق در این خصوص صحبت کرد مگر در پایان جنگ. مهم این است که این اتفاق بزرگ این گونه رقم خورد و دستاوردهای بزرگی به همراه داشت.

 گاه از برخی رسانه‌ها شنیده می‌شود که جهاد اسلامی به‌دلیل بی‌اطلاعی از این عملیات و تبعات بعدی آن از جمله حمله رژیم به غزه و کشتارهای هولناک آن از جنبش حماس دلخور شده است. آیا این را تأیید می‌کنید؟
این درست نیست، ما از هر عملیات و هر اقدامی علیه دشمن صهیونیستی بسیار خوشحال خواهیم شد. حتی جوانان ما در کرانه باختری نیز ضرورتاً از قبل ما را از عملیات‌های خود علیه دشمن صهیونیستی مطلع نمی‌کردند. این طور هم نبود که ضرورتاً ما آن را تشویق کرده باشیم یا بنیانگذار عملیات‌های ایشان باشیم. خیر. ما معتقدیم که هرگونه طرح برای ضربه زدن به دشمن باید دنبال شود. اینگونه نیست که ما در غزه برای چنان اقداماتی لازم باشد تصمیم‌گیری کنیم.
حتی در مواردی خود ما در جنبش جهاد بدون هماهنگی یا مشارکت دوستان‌مان در حماس به اسرائیلی‌ها حمله کرده‌ایم و آنها هم هیچ وقت از چنین اقدام ما خرده نگرفته‌اند.
در هر صورت ما عضو یک گروه مقاومتی برای آزادی سرزمین فلسطین با هدف بازگشت اهالی این سرزمین و بازستاندن زمین‌های خود هستیم. چنانچه مجبور شدیم از سرزمین خویش به سبب جنایات صهیونیست‌ها مهاجرت کنیم. برای همین ما از هر کسی که در مقابل دشمن صهیونیستی مقاومت کند و دشمن را نابود کند، استقبال خواهیم کرد و هر چه که این نبرد طولانی‌تر شود خوشحال می‌شویم، چون در این صورت این دشمن صهیونیستی است که بیشتر دچار ضرر و زیان می‌شود.
در هر صورت از بدو تأسیس جنبش جهاد، چشم‌انداز ما آزادسازی اراضی اشغالی فلسطینی و آزادی مقدسات ما و آزادی مسجدالاقصی بوده است. ما به طور مستمر به‌دنبال تحقق این امر هستیم و در این راه از هر مبارزه عملی حمایت می‌کنیم.

 برخی می‌گویند که آنچه روز شنبه اتفاق افتاد تله‌ای برای کشاندن مقاومت به جنگ و در جهت نابودی غزه بود. نظر شما چیست؟
ببینید دهه‌هاست که اسرائیلی‌ها در حال قتل عام مردم ما هستند. هر کاری هم که دلشان می‌خواهد انجام می‌دهند. همچنین مورد حمایت کامل امریکایی‌ها و قدرت‌های غربی نیز هستند. پس آنها برای حمله به غزه و ویرانی آن، نیازی به توجیه ندارند، لذا نیاز به چنین تله‌ای نداشت.
نکته دیگری که باید توجه کرد آن است که این عملیات در مدت زمان طولانی یعنی طی ماه‌ها و نزدیک به دو سال پیش طراحی شده است و کار یکی دو ماه نیست و روی آن بسیار کار شده بود، لذا موفق هم شد. قبل از این هم ما موفقیت‌های مشابه داشته‌ایم. برای مثال دو سال قبل ماجرای فرار 6 اسیر فلسطینی از زندان فوق امنیتی جلبوع را داشتیم که با دست خالی و قاشق غذاخوری موفق به حفر تونل و فرار از زندان شدند. این زندان یکی از زندان‌های مخوف رژیم صهیونیستی است که دشمن صهیونیستی دارد و با مفهوم گاوصندوق امن از آن یاد می‌کنند. گاوصندوق آهنی که هیچ‌کس نمی‌تواند از آن بیرون بیاید. به‌طوری که هیچ‌کس در ذهن خود نمی‌توانست بپذیرد که کسی از آنجا بتواند فرار کند! این قهرمانان که بچه‌های همین مردم فلسطین هستند چگونه این تونل را حفر کردند و چگونه توانستند بیرون بیایند؟
مسأله بعدی آن است که صهیونیست‌ها ذاتاً ترسو هستند و دور تا دور خود را دیوار کشیده‌اند. اینها با بهترین تانک‌ها و جنگنده‌های پیشرفته، اعتماد به نفس نداشته خود را تقویت می‌کنند و با‌ آلات و ادوات پیشرفته به جنگ مظلومان می‌روند. اما در هفت اکتبر غافلگیر شدند و مانند زنان و کودکان به شیون و مویه افتادند. آن وقت بود که شما متوجه می‌شدید اینها برخلاف ظاهرشان بسیار ترسو و بزدل هستند. در واقع صهیونیست‌ها، ببر کاغذی‌اند و نه ببر واقعی. پس این دشمن نقاط ضعفی دارد و مقاومت توانست نقطه ضعف او را کشف کرده و به او در وقت مناسب ضربه بزند.
زمان مناسب یعنی شنبه، در تعطیلات یهودی و در ساعتی مناسب. یعنی ابتدای صبح. همه این برنامه‌ریزی‌ها بر این اساس بود که در زمان حمله از دریا و از خشکی، 5 هزار موشک را به سمتش شلیک کردند. بدین ترتیب دشمن غافلگیر شد و در ساعات اول متوجه نشد چه اتفاقی افتاده است.
 
 بر اساس فیلم‌های منتشره از سوی حماس و صهیونیست‌ها برخی از کشته‌های این عملیات زنان یا غیرنظامیان شهرک‌نشین هستند. سؤالی که در افکار عمومی طبقه‌ای از مردم به وجود آمده آن است که چرا مقاومت اسلامی می‌بایست اقدام به کشتن غیرنظامیان کند؟
اولاً به گمانم اینگونه حرف‌ها بسیار اغراق‌آمیز است، زیرا کشتار متوجه سربازان بوده است، آنها سربازان ذخیره هستند یا سرباز مرد یا سرباز زن که دوره احتیاط را می‌گذرانند. از طرفی دیگر تقریباً تمام شهرک‌نشینان مسلح هستند. دشمن صهیونیستی متکی به نیروهای ذخیره خود است، آنها از شهرک‌نشینان گرفته تا نیروهای ذخیره نیمی از ارتش را تشکیل می‌دهند، اینها کسانی هستند که فلسطین را اشغال کردند و بنابراین هدف قرار دادن نظامیان چه مرد باشند چه زن، چیزی نیست که بتوان به آن خرده گرفت.
 اما کشتن افراد سالخورده، بچه‌ها یا زنان عادی در دستور کار نبوده است. حالا شاید در این عملیات بزرگ خلأهایی و شاید اشتباهاتی هم رخ داده باشد، بله ممکن است ولی سیر کلی عملیات این طور نبوده است.
نکته‌ای که به آن باید توجه داشت این است که مقاومت در بدو ورود به این عملیات توانایی تشخیص دقیق هویت هر فرد در شهرک‌ها را نداشته است. بویژه که عرض کردم از زمانی به بعد حتی نیروهای خودجوش مردمی نیز وارد صحنه شده و به شهرک‌های صهیونیست‌نشین غلاف غزه یورش بردند. طبیعتاً در غزه بلااستثنا در هر خانواده یک یا چند شهید وجود دارد. بنابراین پس از دهه‌ها در کمتر از چندساعت برای این مردم مظلوم و ستمدیده فرصتی برای انتقام از صهیونیست‌ها به وجود آمد. خب شما خودتان را بگذارید جای آن انسان ستمدیده اهل غزه. چه می‌کنید؟ رفتار این فلسطینی مظلوم را باید در سیاق خودش فهم کرد. کسی که خودش چنین رنج پیوسته‌ای را نکشیده نمی‌تواند به‌خوبی انسان غزه را فهم و قضاوت کند.

 گاه از برخی چهره‌های فلسطینی و غیرفلسطینی شنیده می‌شود که انتظار داشتیم ایران و حزب‌الله مستقیماً مداخله کنند و به طور مستقیم وارد جنگ با اسرائیل شوند، پس چرا ما شاهد این مداخله نبودیم؟ می‌خواهم با صراحت بپرسم که از دید شما در جنبش جهاد اسلامی آیا در این خصوص از طرف ایران یا حزب‌الله اهمال شده است؟
اولاً حزب‌الله از روز اول اعلام کرد که بی‌طرف نیست و خودش را بخشی از نبرد می‌داند. ثانیاً وزیر امور خارجه ایران از همان روز اول تماس‌ها و سفرهای خود را در سراسر جهان آغاز کرد تا جلوی قتل عام مردم فلسطین را بگیرد و بتواند پیام مناسبی در دفاع از حق مظلومان فلسطینی به تمام جهانیان برساند. همچنین با سران محور مقاومت نشست و دیدار کرد و این سفرها را همچنان ادامه داد تا تأثیر بسزایی در تغییر افکار عمومی بگذارد.‌ اما از لحاظ نظامی نیز حزب‌الله از همان روز دوم ورود کرد و تاکنون قریب به پنجاه شهید تقدیم کرده است. حزب‌الله امروز در قلب معرکه است. مقاومت عراق و سوریه پایگاه‌های امریکایی‌ها در این دو کشور را مورد هدف قرار داده‌اند. دوستان یمنی چندین موشک و پهپاد شلیک کرده‌اند. از دید من، مقاومت نه تنها کوتاهی نکرد بلکه هر چه در توان داشت جمع کرد تا حمایت از مقاومت فلسطین در غزه را
امکانپذیر کند.
 رهبری محور مقاومت بویژه جمهوری اسلامی ایران، مقاومت در غزه را بر دشمن پیروز می‌داند و در هر سطحی از رسانه‌ای گرفته تا سیاسی و دیپلماتیک و همچنین در سطح نظامی از آن حمایت و کمک می‌کند و حامی اصلی مقاومت است و اتاق عملیات مشترک تشکیل شد تا برای اتخاذ تصمیمات مناسب به همه سطوح و جزئیات برای حمایت از مقاومت فلسطین در غزه دسترسی داشته باشند. خب اگر این مقاومت بتواند این دشمن را بدون گشودن جبهه‌های دیگر شکست دهد، اولاً این سرمایه‌ای است که برای مقاومت فلسطین مسجل می‌شود، دوم اینکه مقاومت فلسطین به‌عنوان نیروی مقاومت برتر مطرح شده و از آن بهره می‌برد و این یک پیام قوی است که مقاومت فلسطین از دشمن صهیونیستی شکست نخورده است و مقاومت فلسطینی می‌تواند حتی امریکایی که به‌عنوان نیروی پیشران عمل می‌کند و انگلیس، فرانسه و هر عاملی که برای حمایت از دشمن صهیونیستی آمده است را نابود کند، بنابراین یک پیروزی بسیار بزرگ و یک دستاورد بسیار بزرگ خواهد بود؛ شکست چنین دشمنی بسیار مهم خواهد بود. تأثیرات آن بر دشمن صهیونیستی و منطقه نیز اثر‌گذار خواهد بود و نتیجه را تغییر خواهد داد.
نکته مهم این است که امروز ما در قلب یک نبرد استراتژیک هستیم. چنین معرکه‌ای نیاز به مدیریت استراتژیک نیز دارد. نباید با آن با عواطف و احساسات مواجه شد. درست است که جنایات زیادی علیه مردم فلسطین صورت گرفته است اما مقابله با این جنایات بر دوش همه کشورهای جهان است و نه صرفاً ایران و حزب‌الله. لذا تا جایی که به کشتار مردم بی‌گناه غزه مرتبط است، مسئولیت صرفاً متوجه ایران و محور مقاومت نیست بلکه مسئولیت تمام کشورهای جهان است.

 با گذشت بیش از سه هفته از طوفان‌الاقصی، به نظر شما آیا این عملیات ارزش آن را داشت که غزه متحمل این سطح از بمباران و کشتار و ویرانی‌ها شود؟
از نظر من هر اقدامی علیه این دشمن ددمنش دستاوردی بزرگ و ارزشمند است. تاکنون هیچ وقت ما این تعداد کشته از صهیونیست‌ها نگرفته بودیم. برعکس این همیشه ما بودیم که تلفات سنگین می‌دادیم. هزاران نفر از مردم فلسطین در راهپیمایی‌های بازگشت کشته شدند. کسانی که صرفاً در غزه راهپیمایی و تظاهرات می‌کردند و نه سلاحی داشتند و نه نظامی بودند. خب این دستاورد بزرگی در مقابل چنین دشمن جنایتکاری بود. به نظرم در این اتفاق فلسطینی‌ها مقصر نیستند، بلکه این فرصتی است که باید از آن به‌خوبی بهره برد. یکی از کم‌ترین فرصت‌های آن کنار رفتن نقاب از چهره مدعیان دموکراسی است. امروزه خونریزی و جنایات و دیکتاتوری ایشان برای همه دنیا مسجل شده است. همه ما واکنش اخیر مجمع عمومی سازمان ملل را به چشم دیدیم.
 
  برخی در محبوبیت مردمی مقاومت فلسطین تشکیک می‌کنند. می‌گویند کجا مردم به شما این حق را داده‌اند تا از سمت آنها بجنگید؟
 مردم فلسطین در غزه بخشی از مقاومت هستند، مقاومت انتخاب آنهاست، هر کودک غزه بخشی از پروژه مقاومت است، بنابراین مردم فلسطین در غزه در این مقاومت شریک هستند. ما با هم در مقابل این دشمن مقاومت می‌کنیم و هیچ کس را وادار به انتخاب مقاومت نکرده‌ایم. جنایتکار کسی است که مرتکب جنایت می‌شود. فریاد بلند همراه با فشار باید علیه جنایتکار و متجاوز باشد، نه علیه کسی که مورد تجاوز واقع شده است. آنکه مورد تجاوز قرار گرفته اگر حق خود را مطالبه کند و مقاومت و جهاد در برابر دشمن را پیشه کند، مقصر نیست.
آن کس که به‌خوبی این مردم را می‌شناسد و برای احقاق حق آنها می‌جنگد، فقط نیروهای مقاومت هستند. تمام این مردم جزئی از مقاومت هستند و همه به‌دنبال تحقق این خط و مطالبه آن می‌باشند یعنی این مردم هستند که خواهان پاسخ مقاومت به تجاوزات دشمن صهیونیستی هستند. هر گاه تروری از رهبران مقاومت اتفاق می‌افتد، مردم فلسطین با تمام توان و توانایی خود برای حمایت از مقاومت به میدان می‌آیند و مقاومت را به دادن پاسخی مناسب برای این تجاوز فرا می‌خوانند. بنابراین مردم غزه شریک مقاومت و پیروزی هستند.
همچنین فراموش نکنید که این مقاومت بود که برنده انتخابات 2006 شد. اما نتیجه چه شد؟ کمتر از یک سال بعد، علیه دولت حماس کودتا کردند.

 برخی می‌گویند غزه تبدیل به زندان بی‌سقفی برای گروه‌های مقاومت شده و مردم از ترس سلاح مقاومت، مجبور به همراهی با شما هستند.
اگر این حرف درست است پس چرا اسرائیلی‌ها با این حجم از بمباران و کشتار موفق به ترساندن و کوچاندن ایشان نمی‌شوند؟ چرا مردم فلسطین با وجود اینکه می‌دانند ممکن است شهید شوند، خانه خود را ترک نمی‌کنند؟ چرا مردم اسامی فرزندان خود را روی بدنشان می‌نویسند تا پس از پایان بمبارانی که در معرض آن قرار می‌گیرند، بتوانند فرزندان خویش را شناسایی کنند؟ اگر مردم فلسطین از زور سلاح می‌ترسیدند که خب باید هزارمرتبه از سلاح اسرائیلی‌ها بیشتر می‌ترسیدند و غزه را ترک می‌کردند. این مردم با چنین روحیه‌ای که دارند محال است بترسند.
اما اینکه برخی، مردم فلسطین را به ترس از مقاومت متهم می‌کنند، تحریف واقعیت است. از قضا ماجرا برعکس است. ملت فلسطین با چنین روحیه‌ای بخشی از مقاومت بزرگ هستند و نیروهای مقاومت همان فرزندان و خانواده‌هایشان هستند. مگر ده‌ها هزار عضو مقاومت در غزه، عضوی از خانواده‌های این منطقه نیستند؟ اصلاً شاید به سختی بتوان خانواده‌ای را یافت که عضوی در مقاومت نداشته باشد. مردم غزه، نمونه‌ای برجسته از فداکاری، همبستگی، یکپارچگی، نوع دوستی و بخشش هستند. با وجود اینکه مردم در غزه تحت فشار و زیر بار جنگ و بمباران هستند هیچ مدرکی از دزدی خانه‌ها یا مغازه‌ها یا دزدی از فروشگاه حتی دزدیدن نان، غذا ، آذوقه و... مشاهده نمی‌کنید.

 

برش

آینده نبرد را چگونه می‌بینید؟ برخی گزارش‌ها از تلاش رژیم اسرائیل برای بیرون راندن مردم غزه و تغییر دموگرافیک در غزه حکایت دارد. به نظر شما آیا مقاومت خواهد توانست پیروزی جدیدی از جنس جنگ سی و سه روزه لبنان را رقم بزند؟

به شما و به همه مخاطبان شما و خوانندگان این مصاحبه اعلام می‌کنم که مقاومت در وضعیت خوبی قرار دارد و آماده جانفشانی است تا با دشمن مقابله کند و شگفتی‌های بیشتری بیافریند.
می خواهم به اختصار به شما بگویم که مقاومت لبنان در سال 2006 مورد حمله، تخریب و تعرض و بمباران شدید صهیونیست‌ها قرار گرفت اما پیروز خارج شد. از قضا مشابهت‌های متعددی میان غزه امروز و لبنان آن روز وجود دارد.
نخست تلاش برای تغییر چهره خاورمیانه و درانداختن طرح خاورمیانه جدید در آن زمان بود که پس از پیروزی مقاومت در لبنان این طرح شکست خورد. در تمام این سال‌ها تلاش کردند تا چهره منطقه را از طریق جنگ در سوریه و یمن و عراق تغییر دهند که در همگی شکست خوردند. حالا به‌دنبال تغییر چهره منطقه از طریق نابودی غزه هستند. حسب تجارب قبلی و به لطف الهی این تجربه نیز شکست خواهد خورد.
شباهت دیگر این موضوع است که زمانی که دو صهیونیست اسیر شدند، تجاوز به لبنان آغاز شد و کشور به طور مستمر زیر بمباران قرار گرفت. جناب سید حسن نصرالله با صراحت خطاب به صهیونیست‌ها گفت: اگر همه دنیا جمع شوند، هیچ‌کس نمی‌تواند این دو سرباز را بازگرداند، مگر آنکه اسرای ما از زندان‌های شما آزاد شوند. وضعیت در غزه هم از همین قرار خواهد بود.
دشمن صهیونیستی هر چقدر هم که مرتکب جنایت شود، ناچار خواهد شد شکست را بپذیرد و با ناامیدی و خفت به مذاکرات غیرمستقیم برای تبادل اسرا برود. این همان مسیری است که ما انتظارش را داریم. البته شکست اخلاقی دشمن در این جنگ نیز همچون جنگ سی و سه روزه و دیگر جنگ‌های تحمیلی این رژیم، از پیش روشن شده است.
در هر صورت ما امروز پیروزی را پشت ابرهای مه‌آلود بمباران و پشت شعله‌های سوزان آتشی می‌بینیم که از انفجار بمب‌ها ایجاد شده‌اند. ما پیروزی را در لبخند کودکان غزه و در صبر مادران غزه می‌بینیم. ان‌شاء‌الله با توکل بر خداوند پیروزی حاصل می‌شود. دشمن شکست بزرگی خواهد خورد و ان‌شاءالله دستاوردی بی‌سابقه برای مقاومت خواهد بود که تنها نه به نفع مقاومت فلسطین بلکه به نفع کل محور مقاومت خواهد بود. این همان چیزی است که به امید خدا ما در زمانی نه چندان دور منتظر آن هستیم.