صفحات
شماره هشت هزار و دویست و نود - ۰۸ مهر ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و دویست و نود - ۰۸ مهر ۱۴۰۲ - صفحه ۲۴

کتاب هنر

سعید فلاح فر
پژوهشگر هنر

«دو نوجوان که به شوخی یک عینک را روی زمین موزه هنرهای معاصر سانفرانسیسکو قرار دادند، در کمال تعجب دیدند که بسیاری از بازدیدکنندگان این عینک را به عنوان یک اثر هنری تلقی می‌کنند و حتی از آن عکس می‌گیرند.» با وجود اینکه اتفاق پیش آمده یک شوخی تلقی شد، اما به نظر من و با تعاریف امروزی ـ  و خصوصاً با عکس‌هایی که از این رخداد منتشر شد ـ مجموعه این ماجرا دقیقاً یک کنش هنرمندانه محسوب می‌شود.
 وقوع چنین تعبیری به زعم هنر، مستلزم چه شرایطی باید باشد؟ چقدر فضا، زمان، جغرافیا، فرهنگ، رسانه و... در تکامل این چرخه تا رسیدن به «قبول هنری» مؤثر است؟ تاریخ هنر معاصر با وجود تعابیر جدیدی که از هنر داشته، سرشار از چنین قرائت‌ها و سوءتفاهماتی است که دم به دم، مفهوم هنر را به چالش می‌کشد بدون اینکه امکان اطمینان‌بخشی برای تشخیص «هنر اصیل» از «غیر هنر» به دست
 داده باشد. در آینده‌ای نه چندان دور، چه بر سر کتاب تاریخ هنر می‌آید؟
ناچار باید اعتراف کرد که در سپهر هنری امروز جهان؛ [خوب یا بد] عملکرد جشنواره‌ها و موزه‌های هنر بی‌رحمانه است. تاریخ هنر مثل کلیت تاریخ، بی‌رحم است. هنرمند و اثر هنری چگونه برای حفظ بقا، تاریخ‌ساز می‌شود؟ متأسفانه آنها که از صفحات این گنجه و کتاب جا می‌مانند، کمتر امکان بازگشت پیدا می‌کنند. فرصت برابری برای همه مهیا نمی‌شود. هیچ راه عادلانه‌ای برای توسعه خالصانه هنر و زیبایی‌شناسی خوداتکا وجود ندارد.
 رسانه‌ها، کیوریتورها، صاحبان سرمایه و قدرت، رویدادهای هنری بزرگ جهان و بالاخره صدای چکش و تعداد صفر رقم‌هایی که صرف خرید و فروش یا تبلیغ آثار هنری می‌شوند، سایر معیارهای ارزشگذاری را تحت تأثیر قرار می‌دهند. سلیقه مخاطب مدام دستخوش القائات و جنجال‌های هنری است. مخاطبی که از این جنجال‌ها فاصله می‌گیرد؛ از جهان هنر بی‌خبر می‌ماند و مخاطبی که اخبار هنری را دنبال می‌کند، ناخودآگاه تن به این سلایق تحمیلی می‌دهد.
 مراسم مجلل افتتاحیه و استیتمنت‌ها ذهن مخاطب را تسخیر می‌کنند. در مناسبات موجود، نقد منصفانه اثری که در صدر اخبار قرار گرفته، مورد تمجید داوران جشنواره‌های مهم جهانی بوده، تحت شرایط سخت امنیتی موزه نگهداری می‌شود یا حراج‌ها و بازارهای مالی را فتح کرده، بسیار دشوار است یا حداقل هر داعیه‌ای که مخالف جریان غالب باشد، غیرقابل باور و غیرقابل پذیرش خواهد بود.
سهم هر یک از فرهنگ‌های متنوع جهان در تاریخ رسمی هنر، گواه این واقعیت است و انکار آن نمی‌تواند تغییر مهمی در آن ایجاد کند. ناگزیر باید آنچه را از حاشیه به متن هنر وارد می‌شود به عنوان بخشی از حقیقت و چیستی «هنر معاصر»
پذیرفت.
چنین مختصاتی برای هنر، به نظر نگران‌کننده می‌نماید، اما این پایان هنر نیست و بی‌تردید تحول در معانی و مفاهیم هنر متوقف نمی‌شود. تحولاتی که امروزه به هیچ وجه قابل تصور نخواهد بود، چرا که حسب ماهیت هنر، روند تغییرات در چیستی و چرایی و چگونگی هنر ـ برخلاف موضوعاتی مثل علم ـ قابل پیش‌بینی نیست.

 

جستجو
آرشیو تاریخی