نگهبان شب ایرانی در شب اسکار امریکایی
جبار آذین
منتقد و مدرس سینما
در میان فیلمهای مختلف و متنوع روی پرده اکران امسال سینمای کشور، فیلمهای خوشساخت و بامحتوا، جایگاه سینمایی و فرهنگی واجتماعی ویژه داشتهاند. فیلم نگهبان شب ساخته رضا میرکریمی از آن جمله است. فیلمی که به دلایل ساختاری، هنری و محتوایی، ازمیان فیلمهایی که امتیازهایی آنها را از سایر فیلمها متمایز کرده، توسط گزینشگران فیلم ایرانی برای شرکت درمراسم مهم سیاسی وسینمایی اسکارامریکایی انتخاب شده است. درباره چگونگی انتخاب فیلم ایرانی که به عنوان نماینده سینما و فرهنگ و ملت ایران به اسکار میرود و سبک و شیوه و نوع انتخاب گزینشگران ایرانی و حضور فیلمهای ایرانی در مراسم سیاسی و سینمایی اسکار که سرمایه و سیاست، مجریان و انتخابهایش را کلان سرمایهداران امریکایی وصهیونیستی تأمین وتأیید میکنند، به کرات طی چند دهه گفته و نوشتهام، لذا در این یادداشت، ازاین زوایا به آن نمیپردازم و صرفاً نگاهی به مضمون و محتوا و ساختار نگهبان شب خواهم داشت. «رسول» شخصیت نخست فیلم نگهبان شب، درنگاه اول، یک جورهایی مرا به یاد کاراکتر مکانیکی فیلم «طبیعت بیجان» اثرسهراب شهید ثالث انداخت، ولی در طول روایت داستان ساده و خطی و روان فیلم، مشخص شد که این دو کاراکتر بهرغم قرار گرفتن در شرایطی که مشابهتهای اجتماعی و اقتصادی و اندکی انسانی دارند، با یکدیگر متفاوتند و رسول میرکریمی، بیجان نیست و جاندار است. توجه به انسان و ابعاد وجودی و شخصیتی او و درامتداد آن خانواده و ارزشهای انسانی، خانوادگی و اجتماعی، ازعمدهترین دغدغههای آثار محتوا محور میرکریمی است. فیلم نگهبان شب، داستانی ساده و آشنا از جنس زندگی کارگران و زحمتکشان دارد.رسول، یک مهاجر است که برای کار و زندگی از منطقهای محروم به تهران کوچ کرده و در یک پروژه ساختمانی مشغول کار است.آشنایی و مراوده او با دایی و دختر کمشنوا، رسول خاکستری و ویژگیهای او را به عنوان یک انسان معمولی و کارگر ساده در جریان زندگی و کار به مخاطب مینمایاند و هرآنچه او رقم میزند، قصه فیلم را میسازد. رسول و هر که مثل او است، کارگر و فقرزده ومظلوم است و فقر به معنای ناداری مادی و فرهنگی است و ناداری در یک جامعه دارا و معنوی شریف نیست. میرکریمی در نگهبان شب هم مانند دیگرفیلمهای خانوادگی و اجتماعی خود از دیدگاه کلی و انسانی و نه روانشناسانه، جامعه و دینگرایانه که سلیقهگرایانه به مسائل شخصی، شخصیتی وخانوادگی قهرمان فیلمش پرداخته و آگاهانه از بررسی آسیبشناسانه نقش مناسبات غلط و ناعدالتیهای اقتصادی و اجتماعی و بروز و ظهور و تقسیم جامعه به دارا و ندار، پرهیز نموده است. گرچه او به انسانیت انسانها بیشتر از هر چیز عنایت داشته، ولی واقعیت اینکه، نمیتوان و نمیشود و نباید از کنار آنچه انسانها را از رشد و تکامل الهی،انسانی واجتماعی بازمیدارد که تحمیل فقر مادی و معنوی از آن جمله است، به سادگی گذشت و در یک فضای ذهنی سلیقهای و محدود، ازانسان، حرکت، تغییر و تحول او سخن گفت. انسان در میدان عمل و مبارزه با جهل و زور و ظلم و کفر و موانع تعالی الهی او است که معنا مییابد. درواقع تمرکز فیلم روی ابعاد انسانی و عاطفی، معیاراصلی انتخابگران نگهبان شب برای اسکار بوده است وگرنه فیلم از نظرمضمون و ساختارهنری، خالی از اشکال نیست. امیدوارم درغوغای نظرها وسلیقهها و جدالهای زرگری اسکار، نگهبان شب توسط علاقهمندان به فیلم و سینمای معناگرا دیده شود.