مرگاندیشی، عبور از لحظات سخت را آسان میکند
شهاب حسینی
بازیگر
من همیشه به مرگ میاندیشم برای اینکه حقیقتی بزرگتر از زندگی است؛ برای اینکه سایه مرگ همیشه سرتاسر زندگی را تحت سیطره خود دارد و برای اینکه فکر مرگ مهمترین دغدغهها، نگرانیها، ترسها و آرزوها است و همه چیز ما را تشکیل میدهد و همه ما در تلاش هستیم تا فرصت هست، به امیدها و آرزوهایمان برسیم. این جمله «تا فرصت هست» در واقع نشان میدهد که اگر زندگی واقعیت است، مرگ حقیقت است و گذر میکنیم.
چیزی قابل فراموش شدن نیست و اتفاقاً در اوج موفقیتها و خوشیها و در اوج غمها، ناراحتیها و شکستها، فکر مرگ باعث میشود که گذران آن لحظات برای ما آسانتر شود. جمله معروف «این نیز بگذرد» به نوعی حاوی این مسأله است. مرگ، دروازهای است که ما را به اصل خودمان بازمیگرداند و زندگی، فرصتی است که میتوانیم در اختیار داشته باشیم که نوع عبورمان را از آن دروازه رقم بزنیم تا شاید گذری بهتر به آن چیزی داشته باشیم که خداوند برای ما رقم زده است. البته بنده یک تجربه عملی و کامل را در این خصوص گذراندم. سال ۹۳ دچار عارضه قلبی شدم و به لحظهای رسیدم که در برابر مرگ تسلیم شدم و آنجا کشف بزرگی که کردم این بود که این من بودم که به تمام جهانی که در آن بودم و برای آن ساخته شده بودم، در یک آن بیاعتبار میشدم و اینکه مطلقاً در زندگی، مالک هیچ چیزی نیستم و این حقیقت در آن لحظه، به وضوح و روشنی خورشید به من ثابت شد.
| بخشی از گفتوگوی ایرنا
با شهاب حسینی، بازیگر