رئیس جمهور بامداد امروز به منظور شرکت در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد راهی ایالات متحده شد

دست‌پر رئیسی در نیویورک

سید ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور بامداد امروز با هدف حضور در هفتاد و هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نیویورک سفر کرد. رئیس‌جمهور در این سفر علاوه بر سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل، با شماری از سران کشورهای شرکت کننده در این نشست نیز دیدار و گفت‌وگو خواهد کرد.
رئیسی در حالی برای دومین بار در نشست مجمع عمومی سازمان ملل حضور می‌یابد که تحولات پرشتاب رخ داده در سیاست خارجی ایران بویژه در یک سال گذشته مهر تأییدی است بر اینکه راهبرد دولت سیزدهم زیر سایه مقاومت فعال، صلح‌جویی و تقویت رابطه با کشورهای دور و نزدیک در منطقه در کوتاه مدت به منصه ظهور رسیده و همه چیز را مهیای آن کرده تا مقام‌های حاضر در نیویورک گوش شنواتری نسبت به مواضع اصولی جمهوری اسلامی پیدا کنند. رئیسی در دو سال گذشته و از زمان آغاز به کار خود موقعیت متفاوتی را برای کشور نسبت به دوره‌های گذشته حضور رؤسای جمهور پیشین در مجمع عمومی سازمان ملل رقم زده است. وی با تعادل‌بخشی به سیاست خارجی برجام‌زده و اتخاذ سیاست پرسود همسایگی، تهران و ریاض را از یک رابطه پرتنش و بحرانی خارج کرده و سمت و سوی این مناسبات را در یک روند راهبردی به جریان انداخته و از سوی دیگر با تغییر دادن الگوی مذاکره با ایالات متحده در قالب مذاکرات شفاهی و به دست آوردن ضمانت‌های لازم، آزادسازی اموال ایرانی را در نخستین مرحله این گفت‌و‌گوهای شفاهی ممکن کرده و در عین حال، با بهره‌گیری از راهبرد خنثی‌سازی تحریم‌ها، این ابزار فشار غرب در قبال تبادلات مالی و نفتی را بیش از پیش کم‌اثر کرد.

برگزاری نشست 8 کشور خلیج فارس
به پشتوانه چنین رویدادهایی است که پیش‌بینی می‌شود دیدارها و رایزنی‌های دوجانبه رئیس‌جمهور با همتایان خود از کشورهای مختلف در فضای متفاوتی نسبت به ادوار پیشین جریان یابد. اهمیت این حضور را می‌توان در چند گزاره مهم جست‌و‌جو کرد؛ در یکی از مهم‌ترین تحولات، رهبران ایرانی و سعودی رابطه تهران و ریاض را از بن‌بست خارج کرده و با این آشتی بزرگ موج تازه‌ای در روند ترمیم و تقویت مناسبات ایرانی- عربی برانگیخته‌اند؛ رویدادی که زیر سایه عزم و اراده مشترک دو طرف برای عبور از تنش زدایی به سمت پیوند تنگاتنگ سیاسی و اقتصادی به وقوع پیوسته و بر انگاره ناظران بدبین که چنین تحولی را در کوتاه مدت ناممکن می‌دیدند، خط بطلان کشید. این امر می‌تواند دومین حضور رئیسی در مجمع عمومی سازمان ملل را زیر سایه ائتلاف جدیدی برای منطقه در هم اندیشی جهانی در کانون توجه قرار دهد. در همین چهارچوب، مقام‌های ایرانی پیشتر از احتمال برگزاری جلسه هشت کشور حاشیه خلیج فارس در حاشیه نشست مجمع عمومی سخن گفته بودند. علی باقری‌، معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران گفته که این مذاکرات در سطح وزیران امور خارجه و در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد برگزار خواهد شد. صحبت‌های او کمی پس از ملاقات‌های وزیران خارجه ایران و عربستان با یکدیگر و همچنین دیدار رئیس‌جمهور ایران با وزیر خارجه سعودی و «محمد بن سلمان»، ولیعهد عربستان با وزیر امور خارجه ایران مطرح شد.
 
دست پیروز در قبال پروژه‌های غرب
از سوی دیگر رئیسی هنوز راهی نیویورک نشده بود که بیانیه ادعایی سه کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه همراه با امریکا در نشست شورای حکام منتشر شد و برخی فکر می‌کردند این بار نیز قرار است بازی به همان سبک و سیاق گذشته ادامه پیدا کند. ایران و ایالات متحده در روند یک مذاکرات شفاهی و گام به گام قرار دارند تا در صورت پایبندی امریکا به تعهدات اولیه‌اش، بتوان چشم‌انداز روشن‌تری را برای مذاکرات رفع تحریم‌ها متصور بود. اما این به آن معنا نیست که مقام‌های کشور نسبت به آنچه در نهادها و محافل غربی در قابل ایران می‌گذرد، بی‌تفاوت باشند. هرچند تروئیکای اروپایی به‌واسطه روند همکاری متقابل ایران و آژانس، این امکان را نیافت تا تصویب قطعنامه علیه ایران را در دستور کار قرار دهد اما همان بیانیه ادعایی هم پاسخ محکمی گرفت و تهران در اعتراض به این بیانیه مجوز حضور شماری از بازرسان آژانس با ملیت فرانسوی و آلمانی را صادر نکرد. قابل پیش‌بینی بود که در صورت تصویب قطعنامه، پاسخی غیر قابل بازگشت و خسارت بار برای طرف‌های اروپایی رقم می‌خورد. بی‌تردید این تحولات پشتوانه قابل اتکایی برای رئیسی به شمار می‌رود که در جریان حضور در نیویورک به تبیین این تحولات و روایت واقعیات صحنه از منظر جمهوری اسلامی بنشیند.
به نظر می‌رسد با توجه به اینکه جمهوری اسلامی در روند مذاکرات اخیر همکاری خود را با نشان دادن بالاترین سطح انعطاف و ایده‌های پیشنهادی قابل اجرا به منصه ظهور گذاشته است، دیدارهای رئیس‌جمهور در حاشیه نشست مجمع عمومی فرصت خوبی برای ترغیب همه کشورها در حمایت از روند این مذاکرات خواهد بود. از این منظر هیأت دیپلماتیک ایران می‌تواند اهرم فشار خود را از قبال پیش راندن فعالیت‌های هسته‌ای صلح‌آمیز از یک سو و در عین حال آماده نشان دادن خود برای تداوم مذاکرات غیر مستقیم با ایالات متحده به رخ بکشاند. در همین رابطه پیشتر ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه تصریح کرده بود که احتمال پیگیری مذاکرات رفع تحریم‌ها در حاشیه نشست سازمان ملل وجود دارد.
 
فرصت مهم دیپلماسی عمومی
وجه مهم مشارکت هیأت ایرانی در مجمع عمومی سازمان ملل را باید در زمین دیپلماسی عمومی که کنار دیپلماسی رسمی به اصلی‌ترین ابزار نفوذ و تأثیرگذاری بر افکار عمومی جهانی تبدیل شده است، جست‌و‌جو کرد. این همان عرصه‌ای است که رئیس‌جمهور و هیأت همراهش از طریق حضور مؤثر در نشست‌های بین‌المللی و گفت‌و‌گو با رسانه‌ها، تصویری واقعی از تحولات جاری در زمین مذاکرات رفع تحریم‌ها را منعکس کرده و با ابتکار عمل، دیپلماسی عمومی را به اهرم مؤثری برای برتری در جنگ روانی با غرب تبدیل می‌کنند. این امر می‌تواند افکار عمومی جهانی را بیش از سطح فعلی از طریق کنشگری در رسانه‌ها تحت تأثیر قرار دهد و با مشخص کردن گزاره‌های هزینه بن‌بست دیپلماسی، سیاستمداران غربی را به تحرکات جدی‌تری وادار سازد. مصاحبه‌ای که رئیس‌جمهور پیش از عزیمت به نیوریورک با شبکه تلویزیونی NBC امریکا داشت، مقدمه‌ای بر پیگیری این وجه مهم از دیپلماسی عمومی بود. چه آنکه او در این گفت‌و‌گو که پیش از حضورش در سازمان ملل صورت گرفت به تشریح مواضع جمهوری اسلامی پیرامون مبادله زندانیان میان دو کشور، آزادسازی منابع ارزی ایران، مذاکرات رفع تحریم، ارزیابی اغتشاشات سال گذشته و انگیزه امریکا و سوءاستفاده کشورهای غربی برای استفاده از این تحولات به عنوان اهرم فشار بر ایران، نگاه جمهوری اسلامی ایران درباره جنگ اوکراین و تلاش‌های رژیم صهیونیستی برای عادی‌سازی روابط با کشورهای منطقه پرداخت.

 

بــــرش

دیدار رئیس جمهور با رهبر انقلاب پیش از سفر به نیویورک
رئیس جمهور پیش از سفر به امریکا برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، بعدازظهر دیروز با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای
رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار و گفت‌وگو کرد.
رئیسی در این دیدار، گزارشی از برنامه سفر خود ارائه کرد و رهبر انقلاب نیز توصیه‌های لازم را بیان و برای رئیس جمهور آرزوی موفقیت کردند.

 

 دفاع از دیپلماسی عزتمندانه در سازمان ملل متحد 

هفتاد و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد از فردا (سه‌شنبه ۲۸ شهریور ماه) به وقت محلی در مقر سازمان ملل در نیویورک آغاز به کار خواهد کرد. حضور سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور در این هم اندیشی جهانی بار دیگر فرصتی دست می‌دهد تا افزون بر انعکاس مواضع اصولی جمهوری اسلامی از تریبون رسمی این نهاد بین‌المللی، سطح گسترده‌ای از رایزنی‌های دیپلماتیک با هدف اثربخشیدن به روند تحقق خواسته‌ها و اهداف ملی کشور فراهم شود. این گزارش به بهانه دومین حضورآیت‌الله رئیسی، رویکرد جمهوری اسلامی به سازمان ملل را در چهار دهه اخیر بررسی می‌کند.

کانال اتصال به صحنه بین‌الملل
تردیدی وجود ندارد که سازمان‌های بین‌المللی و سیاست خارجی، دو طرف یک رابطه متقابل قرار دارند و سیاست خارجی به مثابه کانالی است که کشور را از آن طریق به دیگر اجزای صحنه بین‌الملل متصل می‌کند. نگاهی کوتاه به روند رابطه پرفراز و فرود ایران و سازمان ملل حکایت از آن دارد که کنشگری ایران با این نهاد بین‌المللی همسطح‌ شأن و جایگاه آن به‌عنوان یک قدرت بزرگ و اثرگذار منطقه نبوده است؛ امری که تا حدودی نشأت گرفته از نگرش نخبگان اجرایی به سازمان ملل و مخالفت قدرت‌های بزرگ با افزایش نقش ایران در معادلات بین‌الملل بوده است. چه همین امر سبب شده تا نگرش و رویکرد سیاسی ایران به سازمان ملل بیش از آنکه بر بهره‌گیری از ظرفیت همه جانبه ارکان این نهاد مبتنی باشد، بر یک رویکرد تریبونی اتکا داشته و سبب شده ایران بیشتر به‌دنبال اعلام مواضع خود از طریق این سازمان به‌عنوان تریبونی بین‌المللی برای ابراز نظرات و دیدگاه‌های خود باشد.

نخستین کشور مسلمان عضو
ایران نخستین کشور مسلمانی بود که از سپتامبر 1921 تا 1928 به عضویت شورای جامعه ملل درآمد و از سوی دیگر از بنیانگذاران سازمان ملل متحد به شمار می‌رفت و در تدوین منشور آن نیز مستقیماً نقش آفرینی داشت. چنانکه گنجاندن مفاهیمی چون «عدالت» و «حقوق بین‌الملل» در منشور نتیجه همکاری ایران با چند کشور متفق‌النظر دیگر بود. اما نگرش و عملکرد کنشگران سیاست خارجی ایران در سال‌های مختلف پس از انقلاب، نسبت به سازمان ملل متفاوت و تابعی از مؤلفه‌های داخلی و خارجی بود؛ امری که سبب موضع‌گیری‌های متفاوت در قبال این نهاد بین‌المللی شد و رابطه دو طرف را پرنوسان کرد.

 نگرش بدبینانه اولیه
ابتدا با پیروزی انقلاب اسلامی، یک نگرش عموماً بدبینانه نسبت به سازمان ملل در میان مقام‌های اجرایی وجود داشت که متصور بودند انتظار نمی‌رود هیچ اقدامی از سوی این نهاد بین‌المللی به نفع ملل ضعیف صورت گیرد. در پی تسخیر سفارت امریکا در سال 1358 و سپس استعفای دولت موقت، دوره جدیدی از تعامل ایران با سازمان ملل آغاز شد. در این دوره به‌دلیل تسلط پیشینه کشورهای غربی در روند ضدیت با انقلاب اسلامی و نگاه بدبینانه‌ای که نسبت به غرب و سازمان‌های بین‌المللی بویژه سازمان ملل شکل گرفته بود، رابطه ایران و این سازمان با تنش و مواجهه همراه بود. به‌عنوان نمونه شورای امنیت موضع جانبدارانه‌ای در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اتخاذ کرد و در دوره 8 ساله جنگ تحمیلی با توجه به شرایط ابتدای انقلاب، ایران را مورد بی‌توجهی
قرار داد.  نگاه دولتمردان وقت کشور به این رویکرد ناعادلانه، مانع از پیگیری اقدامی در جهت تعامل مثبت با این سازمان شد. در این مقطع تعاملات ایران با سازمان ملل کم رنگ و با بی‌اعتمادی کامل پیش می‌رفت.

سیاست پذیرش مشروط
با وجود چنین پیشینه‌ای ایران از سال 1367 سیاست نفی کامل سازمان‌های بین‌المللی بویژه شورای امنیت سازمان ملل را پشت سر گذاشت.
سیاست پذیرش مشروط این سازمان‌ها و بویژه شورای امنیت، فشار بین‌المللی بر ایران به سبب بی‌اعتنایی به قطعنامه‌های این شورا را کاهش داد؛ رویکردی که به منزله بهره‌گیری از ابزارهای حداقلی جهت تأمین منافع ملی بود. چنانکه در جریان  جنایت سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران توسط امریکا، ایران بلافاصله موضوع را به شورای ایکائو اعلام کرد که محکومیت امریکا را به‌دنبال نداشت، به همین دلیل به دیوان بین‌المللی دادگستری ارجاع داد و اقامه دعوا کرد.

تعامل و توجه به سازمان‌های بین‌المللی
با پایان جنگ تحمیلی دیدگاه عموماً منفی ایران به سازمان‌های بین‌المللی از جمله سازمان ملل تغییر کرد و جای خود را به تعامل و توجه به سازمان‌های بین‌المللی با هدف پیگیری منافع ملی از طریق حقوق بین‌الملل داد. در این دوره ارتباط ایران با سازمان‌ها و مجامع بین‌الملل گسترش یافت و تصمیمات و توصیه‌های شورای امنیت بویژه در بحران جنگ دوم خلیج فارس مورد تأیید ایران قرار گرفت. با وجود این تغییرات، فقدان سیاستگذاری دقیق و مشخص، ضعف کارشناسی و طرح‌های مدون سبب شد تا ایران نتواند چنانکه باید از ظرفیت این سازمان‌ها بهره ببرد.

 حادثه 11 سپتامبر و تغییر نظام بین‌الملل
با وجود افزایش نقش‌آفرینی ایران در محافل و سازمان‌های بین‌المللی، با وقوع حادثه 11 سپتامبر و تغییر نظام بین‌الملل و گسترش یکجانبه‌گرایی در سیاست خارجی امریکا، روابط ایران و سازمان ملل نیز با چالش رو به رو شد و از تحرک وسیع سیاست ایران در این نهادها و مجامع بین‌المللی کاسته شد. چنانچه تعاملات ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و پیرو آن، سیاست قدرت‌های بزرگ بر ایران تشدید شد.
با این حال در این سال‌ها روند استفاده از سازمان‌های بین‌المللی از جمله سازمان ملل و استفاده از تریبون این سازمان جهت اعلام مواضع جمهوری اسلامی شدت یافت اما بتدریج با آغاز مناقشه بر سر پرونده هسته‌ای ایران، تعاملات کشور و سازمان ملل متأثر از موضوع هسته‌ای قرار گرفت و پرونده هسته‌ای ایران به رغم همکاری ایران و آژانس در چهارچوب طرح مدالیته، به شورای امنیت ارجاع داده شد. پس از آن، این رویکرد سازمان ملل در روند دستیابی به توافق هسته‌ای و قطعنامه 2231 که در تأیید این توافق صادر شد، بازتاب پیدا کرد. در حالی که ایران به همه تعهدات خود در چهارچوب این توافق پایبند مانده بود اما دیگر اعضای این توافق ذیل منافع سیاسی خود دلیلی ندیدند که پایبندی خود را به مفاد یک قطعنامه رسمی سازمان ملل حفظ نمایند. این امر بار دیگر رابطه ایران و سازمان‌های بین‌المللی را با چالش رو به رو ساخت.

ضرورت کنشگری بیشتر
در چنین فضایی به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی در ادوار پیشین چنانکه باید، اقدام عملی و مؤثری برای نهادینه‌سازی حضور ایران و افزایش توان هنجار‌سازی آن در نهادهای بین‌المللی ترتیب نداده است. به این مفهوم که با توجه به روح حاکم بر این سازمان مبنی بر ضرورت لابی‌گری و مشارکت سیاسی فعال، ایران به جای شرکت در چانه‌زنی‌های سیاسی، تنها با رویکردی حقوقی به انتقاد از امور پرداخته است.
از این‌رو به نظر می‌رسد آنچه باید، برای کشور و ریل‌گذاران سیاست خارجی مورد توجه قرار گیرد خارج کردن رابطه ایران و سازمان ملل از یک رابطه سینوسی است. مهم منافع ملی است که به بهترین شکل در سند چشم‌انداز نیز منعکس شده است. این امر در شرایطی که دولت سیزدهم یک سیاست خارجی مبتنی بر بهره‌گیری از ظرفیت همه بازیگران منطقه‌ای و جهانی را در دستور کار قرار داده، طراحی الگوی افزایش مشارکت سیاسی در نهادهای بین‌المللی بیش از پیش حائز اهمیت است؛ امری که می‌تواند مانع از آن شود بازیگران غربی براحتی و فارغ از نگرانی از هزینه‌های احتمالی نسبت به یک تعهد قانونی و سازمانی بی‌اعتنایی کرده و نقش جمهوری اسلامی را در این معادلات کمرنگ سازند.

 

  بررسی سفرهای رؤسای جمهور به نیویورک؛ از رجایی تا رئیسی

از سال ۱۳۵۹ مقام‌های بلندپایه‌ای از ایران در نشست‌های سالانه مجمع عمومی سازمان ملل حضور یافته و به تبیین مواضع رسمی جمهوری اسلامی درباره موضوعات مهم جهانی و روز پرداخته‌اند.
 در اولین حضور مقامات ایرانی، شهید محمدعلی رجایی نخست وزیر بود که مهر سال ۱۳۵۹ به نیویورک رفت. رجایی در این سخنرانی که به طور نشسته و از جایگاه هیأت ایرانی و نه از تریبون پیش‌بینی شده انجام شد، از نظام حاکم بر کشورهای جهان انتقاد کرد و از شرایط وقت که اوج جنگ سرد میان امریکا و شوروی بود سخن گفت.
 پس از آن بیش از همه علی‌اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه ایران که ۱۶ سال در این منصب بود، در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت می‌کرد. در یکی از این سفر‌ها، ولایتی در حال سخنرانی در سازمان ملل متحد به عنوان وزیر امور خارجه ایران بود که یک معترض با عجله به محل سخنرانی آمد و متن سخنرانی وی را گرفت و پاره کرد. زمانی که نیروهای امنیتی مرد معترض را از محل سخنرانی دور می‌کردند، ولایتی به آرامی در حالی که دست خود را در جیب کرده بود منتظر ماند.  
 7 سال بعد از حضور رجایی آیت‌الله خامنه‌ای اولین رئیس جمهور ایران بود که در سال 1366 برای نخستین بار پس از انقلاب اسلامی، برای شرکت در چهل و دومین نشست مجمع عمومی سازمان ملل عازم نیویورک شد. طبیعی بود که بخشی از سخنان آیت‌الله خامنه‌ای در مجمع عمومی در شرایطی که 7 سال از شروع جنگ تحمیلی می‌گذشت، تحت تأثیر این موضوع و انتقاد از حامیان عراق در این جنگ باشد. آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی خود، صدام را به هیتلر تشبیه کرده و خواستار استفاده از تجربه دادگاه نورنبرگ و طرح تنبیه عراق به عنوان متجاوز به منظور تضمین امنیت منطقه شدند.
 در حالی که حضور رؤسای جمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل از سال 66 با وقفه‌ای طولانی مواجه شد، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جمهور ایران در دوره هشت ساله ریاست جمهوری خود ترجیح داد که هرگز برای سخنرانی در مجمع عمومی حاضر نشود.
 شهریور سال 77 محمد خاتمی در نشست مجمع عمومی سازمان ملل حضور یافت و ایده گفت‌وگوی تمدن‌ها را مطرح کرد.
 محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور اسبق رکورددار سفر به نیویورک است و در دوران ریاست جمهوری‌اش هر سال در مجمع عمومی سازمان ملل حاضر شد. سخنان او در محورهای مختلفی از موضوع خلع سلاح، مبارزه با تروریسم و مسأله فلسطین گرفته تا اصول هسته‌ای جمهوری اسلامی مطرح شد.  
  حسن روحانی، رئیس دولت های یازدهم و دوازدهم در اولین حضورش در مجمع عمومی سازمان ملل در سال 1392 طرح «جهان عاری از خشونت» را ارائه کرد. روحانی ۷ بار به صورت حضوری راهی امریکا شد اما در تمامی این سال‌ها برجام محور اصلی متن سخنرانی‌های او بوده است.
  سیدابراهیم رئیسی، رئیس جمهور در نخستین حضور خود در شهریور سال 1401 در مجمع عمومی سازمان ملل حین سخنرانی با اشاره به جنایات امریکا در تشکیل و حمایت از داعش و همچنین دستور ترامپ برای شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی، تصویر او را بالا برد و لحظاتی سکوت کرد. رئیسی همچنین بر ضرورت پیروی همه طرف‌ها از توافق هسته‌ای و قطعنامه سازمان ملل تأکید کرد و یادآور شد: دولتش به دنبال تعامل مؤثر با همه کشورهای جهان بخصوص کشورهای همسایه است.