روزملی سینما با «سینمای ملی ایران» معنا مییابد
جبارآذین
مدرس و منقد سینما وتلویزیون
سالهاست که اهالی سینما و مدیران سینما و سینما دوستان، دست دردست یکدیگر، بیست ویکم شهریور را که در تقویم کشور با عنوان «روزملی سینما» ثبت شده جشن میگیرند و با تجدید میثاق با آرمانها واهداف هنری وفرهنگی وسینمایی، با امید وتوان مضاعف به فعالیتهای سینمایی خود، توسعه داده و به سینمای کشور، رونق وامید میبخشند. با آنکه از ورود و تولد سینمای ایران، بیش از یک قرن میگذرد و تاکنون هزاران فیلم در سینما تولید شده است، جدا از فیلمهای سالیان دور و دوران سلطه فیلمفارسی که با استانداردهای سینما و فرهنگ ایران فاصله داشتند، درسینمای بعد از انقلاب هم بجز فیلمهای دفاع مقدسی و چند اثر خانوادگی واجتماعی، به سختی میتوان از فیلمهایی نام برد که براساس مؤلفهها وساختارهای فکری وفرهنگی واعتقادی ملت وایران اسلامی ساخته شده و بیانگر و نمایشگرهویت و ویترین سینمای ملی ایران باشند.
به عبارت شفاف اینکه، ما در ایران، هنرمندان ملی و فیلمهای ملی داریم، ولی سینمای ملی نداریم. در اغلب فیلمهای سینمایی در داستانها، صحنههای داخلی، تیپها و لباسهای شخصیتها و حتی گویش آنها و فضاها و دکورها و آکسسوارها و چیدمانها وتصویرسازیها و... کمتر ایرانی هستیم. چرا که آنها بیش ازآنکه نمایانگرزندگی ایرانی و اسلامی باشند، آیینه زندگی غربی هستند. اداها وکلمات و نحوه ادای آنها وتیپها و آرایش کاراکترها و... را هم بر این موارد بیفزاییم، اثری اززندگی ایرانی وایرانیان درفیلمها نمیبینیم. درواقع شخصیتها و داستانها میتوانند متعلق به هرجای جهان باشند. ایران اسلامی، کشوری کهن با شناسنامه و هویت ملی است وطبیعی است آثارهنری، فرهنگی وسینمایی ملی نیزباید با رعایت و اجرا ونمایش ویژگیهای یادشده، نشاندهنده ایران باشند وتماشاگر با داستانها و شخصیتها و فضاها وسنتها وآیینهای ایرانی واسلامی به باورآنها وتماشای فیلم ایرانی بنشیند. به عبارتی یک اثرهنری ایرانی، همه چیزآن باید ایرانی باشد تا مخاطبان ایرانی وجهانی سینمای ایران، با یک نگاه دریابند، فلان فیلم، ایرانی ومحصول سینمای ملی ایران است. کما اینکه، سینماروها با دیدن پوستر، تیتراژ و یا یک صحنه کوتاه یک فیلم، بسرعت در مییابند که بهمان فیلم برای نمونه ژاپنی است. زیرا در این نوع فیلمها با آدمها ولباسها و فرهنگ خانوادگی واجتماعی ژاپنی مواجه هستند، ولی دربسیاری ازفیلمهای ایرانی، این گونه نیست و زندگی و رفتار و گفتار و شبه زندگیها درفیلمهای ما، غیرایرانی وکپی خارجیاند. ازهمین رو، ما درسامانیابی سینمای ملی ایران کم کاربودهایم و لازم است درساختارمضمونی و محتوایی وسینمایی فیلمهای خود تجدید نظر کنیم ومدیران سینما با یاری هنرمندان ملی وهمکاری سازمان میراث فرهنگی درصدد تولید فیلمهای ایرانی وشکلیابی سینمای ملی ایران باشند. آثارملی وتاریخی باستانی ازمعماریها گرفته تا لباسها و آیینهای ملی و قومی واستفاده ازداستانها و ادبیات ملی و مردمی، زیربنای ساختارسینمای ملی و قلب آن را سینمای مقاومت و سینمای انقلاب که در این عرصه هم کم کارهستیم، تشکیل میدهند. سینمای ایران برای ساختن «سینمای ملی ایران» به معماران ومعماری نوین نیازمند است. چه خوب است مناسبتهایی مثل روزملی سینما را که پشت سر گذاشتیم انگیزهای برای اندیشیدن و طراحی واجرایی شدن حیات وقوام سینمای ملی ایران قرار دهیم و با امید به فردای نیکتر سینما، روز ملی سینما را به افتخارسینمای افتخارآفرین ملی ایران جشن بگیریم و با سینما و فیلمهای خوش ساختار و با محتوا و استاندارد ملی ایران، در جهان سینما وهنر بدرخشیم.