خط مقدم نوکری امام حسین(ع) را دریابیم
محمد صدارت
روحانی جهادگر
با رفع کرونا دوباره سیل مشتاقان اباعبدالله(ع) توانستند خود را برای زیارت اربعین به این کنگره عظیم جهانی و هزار سنگر برسانند. وقتی در این مسیر قدم میگذاری از همان شهر مبدأ تا مقصد دلبران، شاهد سنگرهای مردمی خدمت به زوار هستی و همه تو را به عنوان زائر حضرت عشق اکرام و احترام میکنند، تا مبادا سختی ببینی و رنجانده شوی. حتی در استانهای شرقی و مرکز کشور نیز در جوار برخی روستاها و شهرها که به جادههای اصلی نزدیک هستند، مواکب خدمت را میبینی و هر چه به کربلا نزدیکتر میشوی تعداد خادمین بیشتر میشود. اکنون که این مطلب را میخوانید، این جمعیت عاشقان امام حسین(ع) در کنار یکدیگر مشغول ذکر خاطرات و آن دسته از آداب و فرهنگ ملل که تازه با آن آشنا شدند، هستند و تجربیات اربعینی را به اشتراک میگذارند تا سال بعد عشقبازی بیشتری با اباعبداللهالحسین(ع) داشته باشند.
اما من میخواهم شما را به ذکر خاطراتی از سنگری که خیلیها ندیدند و حتی متوجهش نشدند جلب کنم، سنگری غریب و دارای اثر تمدنی بالا روی مسلمین منطقه، سنگری که پشت سر همه ما بود و به دلیل شعف عاشقی از آن غافل شدیم.
امسال قبل از تشرف به کربلا قسمت شد به ورودی کشورمان در جنوب شرقی این سرزمین سر بزنم و وضعیت زوار را در آن سرزمین نورانی ببینم، همان سرزمینی که وقتی به دوستی گفتم تمام لباست خاکی شده، گفت خاک سرزمین مقدس ریمدان است؛ خاک پای زائر اباعبدالله(ع)! بله؛ مرز ریمدان در ۱۳۰ کیلومتری چابهار، نقطهای است که از سال گذشته به روی زوار پاکستانی باز شده و به دلیل خطرات مسیر کراچی تا میرجاوه برای شیعیان، استقبال از این مرز چشمگیر بوده است، اما به دلیل تازه تأسیس بودن برخلاف مواکبی که در غرب کشور و بهخصوص در عراق دیدهاید، علیرغم شور و شعف برادران بلوچ اهل سنت جهت میزبانی از زوار نوه رسولالله(ص)، فعالیت خادمین مردمی خیلی کمرنگ بوده و میدان برای فعالیت مستقل مردمی گشوده نشده است. در این میان سختی کمبود وسایل نقلیه عمومی برای انتقال زوار از مرز ریمدان تا چابهار و از چابهار تا چذابه را باید به مصائب این زوار عزیز اضافه کرد، همینطور اسکان ایشان که وقتی وارد سالن نمایشگاه بینالمللی منطقه آزاد چابهار شدم، دیدم نیمی روی موکت و نیمی روی زمین بدون زیرانداز در حال استراحت هستند! از آنجا که تازه از سرزمین عشق برگشتید و با انبوهی از ایثار و فداکاری و اکرام و احترام روبهرو شدهاید، نیازی نیست درباره اهمیت خدمت به زوار بنویسم اما باید پرسید، آیا شما در بین برادران عراقی دیدهاید که برای خدمت به زوار بین ملیتها و رنگها و زبانها فرقی بگذارند؟! آیا برای اکرام و احترام به انسانها ملیت آنها برای من و شما فرقی دارد؟! صدالبته که فرقی بین زائر ایرانی و زائر پاکستانی و زائر افغانستانی نیست و آیینه پیش رو نشاندهنده این است که اگر مسئولین بتوانند زیرساخت لازم را فراهم کنند، کشور عزیزمان میتواند کریدور مهمی برای عبور امت اسلامی به سوی امام حسین(ع) باشد و نقطه ثقل تمدن نوین اسلامی را رقم بزند، اما نکته این است که گاهی شوق زیارت، ما را از عهد خدمت غافل میکند و همه بر اساس مشاهداتمان دنبال این هستیم که در شهر کربلا یا مسیر نجف تا کربلا یا نهایتاً مرزهای غربی به خدمتگزاری بپردازیم و سریعاً خود را به قبله عشق برسانیم. باید با خود مرور کنیم که اگر سردار سلیمانیها و شوشتریها و حجازیها بودند، فقط به مسیر خود نگاه میکردند یا با نگاهی جامع، خط مقدم نبردشان را پیدا میکردند و آنجا به مجاهدت میپرداختند. باید افق نگاه خود را بالا ببریم و ببینیم در نقطه تمدنساز ریمدان که ورودی شیعیان غریب و مظلوم هند و کشمیر و پاکستان است، چه خدمتی میتوانیم ارائه دهیم تا هم به آسایش و کرامت زوار امام حسین(ع) پرداخته باشیم و هم بستری برای روایت انقلاب اسلامی و مسیر تمدن اسلامی بگشاییم. آیا خط مقدم ما صرفاً لذت از زیارت است یا خدمت به زوار غریب اباعبدالله الحسین(ع).