خیانت اولین سفیر صلحدوست انگلستان در ایران!
جعفر حسنخانی
پژوهشگر تاریخ و اندیشه سیاسی
وقتی وارد ایران شد مبلغ 600 هزار تومان یکجا به فتحعلیشاه قاجار پرداخت کرد و به این ترتیب مورد توجه شاه قرار گرفت. به زبان فارسی و ترکی تسلط کامل داشت و گلستان سعدی را در اروپای غربی به چاپ رساند. بسیار خوشمشرب و مبادیآداب بود. عبدالرزاق دنبلی در کتاب «مأثر سلطانیه» درباره او مینویسد:«نقل اوصاف حسنهاش نُقل مجالس امرا و ذکر اخلاق مستحسنهاش زیب محافل امنا و عظمای سلطانی [است].»
او در ادامه توانست اعتماد عباسمیرزا را هم جلب کند. به پیشنهاد او، افسران نظامی کشورش دوشادوش افسران ایرانی به فرماندهی عباسمیرزا در برابر سپاه روس به فرماندهی رتیشچوف صفآرایی کردند.
ماجرای سر گور اوزلی اولین سفیر انگلیس در ایران، به همینجا ختم نمیشود. او بسیار صلحدوست بود و تلاش میکرد میان ایران و روسها صلح برقرار کند. چندین دور مذاکره میان ایران و روس برپا کرد. ایرانیها به شرط خروج روسها از سرزمینهای خود (از جمله گرجستان) حاضر بودند صلح کنند، اما در جریان مذاکرات ناگهان اوزلی دستور داد همه افسران و صاحبمنصبان انگلیسی سپاه ایران از قشون خارج شوند. این خبر به همراه اسرار نظامی ایران به اطلاع قشون روس رسید. بدینترتیب روحیه روسها تقویت شد و با کمک این برتری اطلاعاتی و نظامی به دست آمده، نیمهشب در «اصلاندوز» به سپاه عباسمیرزا شبیخون زدند. توپخانه سپاه ایران که در اختیار افسران انگلیسی بود، آن شب کار نکرد. سپاه ایران از هم پاشید و رزمندگان بسیاری به شهادت رسیدند و قوای باقیمانده به تبریز عقبنشینی کردند.
در نتیجه این شکست بزرگ، ایران مجبور شد مذاکره کند. عهدنامه گلستان به میانجیگری سر گور اوزلی نوشته و پارههایی از تن ایران جدا شد.
بعدها که گزارشهای اوزلی به دولت انگلیس منتشر شد، او راهبرد خود را اینگونه بیان کرده بود:«باید ملت ایران را گذاشت تا در همین حالت توحش و بربریت باقی بمانند.»
تاریخ مواجهه انگلیسیها با ما اکنون به بهای گزاف پیش روی ما است. نباید آن را فراموش کنیم.