کمتر از ۲۰ قلاده یوزپلنگ در کشور وجود دارد
ایستاده بر لبه انقراض
شهلا منصوریه
خبرنگار
سؤالی که هرسال در 9 شهریور، روز ملی یوزپلنگ به گوش میرسد، این است که «چند قلاده یوزپلنگ در ایران باقی مانده است؟» حسن اکبری معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست تعداد آنها را کمتر از 20 قلاده میشمرد.
20 قلاده یوز
براساس آمار معاونت محیط زیست طبیعی از جمعیت 300 قلاده یوزپلنگ آسیایی در 60 سال گذشته، کمتر از 20 قلاده باقی مانده است. عوامل متعددی چون تخریب زیستگاهها، سگهای گله، چوپانان و دامهای آنها و جاده مرگی که از دل زیستگاهها میگذرد، این گربهسان مینیاتوری را بر لبه انقراض کشانده است.حسن اکبری، هرچند وضعیت یوز را در ایران مرکزی خوب نمیداند اما جمعیت منطقه توران و زیستگاههای اطراف آن را پویا میداند و میگوید: زادآوری خوب و پراکنش در زیستگاههای اطراف نشان میدهد، در صورتی که اقداماتی که در زمینه امن کردن زیستگاههای اطراف و ایمنسازی جاده، کلید خورده، به نتیجه برسد، شبکهای از زیستگاههای امن در حاشیه توران خواهیم داشت که میتواند برای نجات اینگونه بسیار امیدوارکننده باشد.به گفته او، هرچند تعداد یوزهای شناساییشده، کمتر از 20 قلاده است اما پویایی جمعیت خیلی مهم است. هم سال گذشته و هم امسال زادآوری یوز در توران ثبت شد. غالب زایمانهایی که در آنجا اتفاق میافتد حدود 4 توله است که نشان میدهد جمعیت زادآور خوبی داریم.
توران به تنهایی کافی نیست
توران زیستگاهی گسترده اما ناکافی برای نجات و حمایت از جمعیت زیستمند یوزپلنگ ایرانی است، زیرا در بخشهایی از توران، در برخی از مواقع سال دام وجود دارد. بخشهای کویری و بیابانی به لحاظ تراکم جمعیت طعمه مناسب یوزهای ضعیفتر است. قسمتهای کوهستانی هم، زیستگاه پلنگ، رقیب سرسخت یوز است. بنابراین باقیمانده عرصهای که در اختیار یوزپلنگ قرار میگیرد عرصه وسیعی نیست. اکبری میگوید: زیستگاههای شرق، غرب و شمال توران را باید به عنوان یک شبکه حفاظتی برای حفظ یوز در اختیارش قرار دهیم. این موضوعی بوده که در قدیم کمتر به آن توجه شده است. از چند ماه گذشته روی این موضوع متمرکز شدهایم و امیدواریم شبکه حفاظتی محقق شود و همزمان بتوانیم مسأله ایمنسازی را هم به مرحلهای برسانیم که در زمینه نجات یوز اثربخشی داشته باشد.
زیستگاههای یوز در کشور خیلی وسیع هستند و اراضی بسیار گستردهای را در محدودههای خراسان جنوبی، یزد و کرمان شامل میشود. پایش در این مناطق سخت است و نیازمند صرف انرژی، هزینه زیاد و تجهیزات کافی است. اکبری میگوید: امکانات، برای پایش این همه زیستگاه را نداریم. به گفته او، اما هسته مرکزی زیستگاههای یوز در بخش شمالی، با آزادسازی حقوق عرفی در پارک ملی توران، دارای امنیت است و یوزها بخشی از زندگیشان را در طول سال آنجا سپری میکنند و عرصه مناسبی برای زادآوری محسوب میشود.
او با این اعتقاد که توران به تنهایی نمیتواند پناهگاه کافی برای یوزپلنگ ایرانی باشد، میگوید: محدوده شمال توران جزو زیستگاههای آزاد است و تحت عنوان محدوده پل ابریشم شناخته میشود که حدود 300 هزار هکتار اراضی دشتی و تپه ماهوری دارد و زیستگاه مناسب یوز به شمار میآید. این عرصهها، در حال حاضر جزو مناطق چهارگانه محسوب نمیشوند، اما یوزها در آنجا حضور دارند. در تلاش هستیم این منطقه را تحت حفاظت درآورده و به منطقه امن تبدیل کنیم و طعمهها را در آن محدوده افزایش دهیم. انتهای این محدوده، از یک طرف به میاندشت در استان خراسان شمالی منتهی میشود، که بیش از 2 هزار رأس آهو دارد و یوزها مرتباً از طریق محدوده پل ابریشم به آنجا میروند. در غرب هم محدوده زیستگاه پل ابریشم به منطقهای خوشییلاق(جزو مناطق چهارگانه) منتهی میشود که در بخشهایی از سال یوزها دیده میشوند. مشکلی که قلب این زیستگاهها را تهدید میکند، گذر جاده ترانزیت تهران- مشهد است که باعث شده هرازچندگاهی خبر تلفات یوزها را بشنویم. در محدوده شرق توران در استان خراسان رضوی مناطقی وجود دارند که حفاظت از آنها هم خیلی مهم است و به عنوان زیستگاه مهم یوز محسوب میشوند. اکبری میگوید:این مناطق باید از نظر طعمه تقویت شوند و جوامع محلی شرق توران بویژه دامداران باید آموزش ببینند. پروژههایی در این زمینه تعریف کردیم که در حال انجام است و اگر آنها هم به مرحلهای برسند که اثربخشی داشته باشند، میتوانند جای پای مناسبی را برای یوز در آن منطقه ایجاد کنند.