مهندسی معکوس، روشی برای افزایش توان طراحی و تسریع فرایند تکوین
داوود ادیب
دکترای مدیریت استراتژیک و کارآفرینی
در عصر حاضر که عصر دیجیتال است، همه علوم بشری از جمله حوزههای سایبری، فناوری اطلاعات و ارتباطات، نانو تکنولوژی، پزشکی و علوم نظامی وابسته به فناوری بوده و روز به روز این وابستگی بیشتر میشود. به همین منظور در دولتهای کشورهای مختلف، شناخت و انتخاب روشهای بهینه دستیابی به فناوری، یکی از مهمترین جنبههای پیشرفت در عرصههای مختلف محسوب میشود که یکی از این روشها «مهندسی معکوس» است.
مهندسی معکوس یکی از روشهایی است که در کشورهای در حال توسعه، شرکتها با به کارگیری آن، فرایند تکوین محصول مد نظر خود را سرعت میبخشند. این روش در کشورهای در حال توسعه مانند کشور ما ایران که از نظر دانش طراحی محصول و فناوری تولید محصولات پیچیده، مقداری عقبتر از کشورهای پیشرفته است، روشی مناسب و پاسخی به افزایش توان طراحی و تسریع فرایند تکوین است.
امروزه با وجود تمامی مشکلات، موانع و تحریمهای خارجی، فناوران و صنعتگران ایرانی به روندهای تولید در کشور اشراف پیدا کردهاند و اعتقاد داریم در صورتی که دولت فضای مناسبی را برای ادامه فعالیت فعالان اقتصادی فراهم کرده و با بهبود فضای کسب و کار از تعطیلی بنگاهها جلوگیری کند، روح تازهای به کالبد صنعت و تولید دمیده خواهد شد.
البته باید گفت در سالهای اخیر بهعنوان یکی از شاخصهای قدرت کشورها، از شاخص پیچیدگی اقتصادی سخن به میان میآورند. شاخص پیچیدگی اقتصادی یا به عبارتی
ECI) Economic Complexity index)، مربوط به محصول نهایی است که معمولاً در مرحله اول نیاز بازار داخلی و در مرحله بعدی صادرات مد نظر قرار میگیرد. در مهندسی معکوس فناوریها، به چهار سؤال اصلی باید پاسخ داده شود. اینکه آیا این محصول از لحاظ قیمتی با نمونههای مطرح جهان قابل رقابت است. آیا میتوان آن را به تولید انبوه رساند و صادر کرد و اینکه آیا پا به پای رقبای مطرح میتوان این محصول را بهروزرسانی کرد و در نهایت اینکه در اولویت اصلی این صنعت قرار دارد؟اگر این چهار گزینه عملیاتی شود میتوان به آینده مهندسی معکوس در حوزه تلفن همراه امیدوار بود و مستقیم و غیرمستقیم اشتغالزایی ایجاد کرد. اما نکته مهم این است که کشور ما در سال 2021 میلادی در جایگاه 73 در میان ۱۳۳ کشور مورد بررسی از منظر «شاخص پیچیدگی اقتصادی» قرار گرفته و وضعیت مناسبی نداشته است. این واقعیت هم وجود دارد که غولهای شکست خورده فراوانی در صنعت موبایل در دنیا وجود دارد و امروزه برخی از کشورهای پیشرفته دنیا هم ریسک ورود به صنعت تولید گوشی را نمیپذیرند. بسیاری از کشورهای توسعه یافته جهان مانند آلمان یا هلند که به لحاظ اقتصادی وضعیت بهتر و صنعت پیشرفتهتری هم دارند و در تأمین قطعات الکترونیکی مشکلی ندارند، به حوزه تولید گوشی موبایل وارد نشدهاند. بعضی از کشورها مانند ژاپن یا کانادا که با برندهایی مانند شارپ و بلکبری وارد عرصه تولید گوشی موبایل شده بودند، پس از سالها حضور در عرصه تولید گوشی موبایل شکست خوردند. سونی، موتورولا، ال جی و نوکیا از جمله این شرکتهاست.
برای رقابت باید به دو اصل مهم استراتژی هزینه (Cost Leadership) و استراتژی تمایز (Differentiation Leadership) توجه شود و اگر نتوانیم در ارتباط با محصولات تولیدی این دو استراتژی را محقق کنیم، راه سختی خواهیم داشت.