درمانگران درباره مسافرت چه می‌گویند؟

سفـــر بـــه سلامـــت

محمدمهدی گوهری
خبرنگار

وقتی از سفر حرف می‌زنیم برای هر یک از ما تداعی‌های ذهنی متنوعی ایجاد می‌شود. شاید روزگاری سفر مترادف با خطر و سختی بود اما با گذر زمان این تداعی‌ دشوار جای خود را به لذت و تفریح داد. سفر، امروزه بیشتر با لذت و گذران لذت‌بخش زمان هم‌معنی است، اما ساده‌انگارانه است که کارکرد سفر را در این حد ابتدایی بدانیم. سفر علاوه بر گذران اوقات فراغت، کارکردهای دیگری هم دارد تا جایی که برخی آن را فراتر از یک تفریح، یک درمان می‌دانند.
کارکرد سفر
به اعتقاد محمد نوروزی، راهنمای گردشگری، سفر فرصتی برای رهایی از شرایط استرس‌زای زندگی روزمره‌ است. در سفر آشنایی با فرهنگ‌های مختلف رخ می‌دهد که در آگاهی مسافر و بهبود کیفیت زیست او اثرگذار است. سدره شاکری، روانشناس و راهنمای گردشگری هم فرار از خستگی زندگی روزمره و ایجاد تنوع، دیدار با اقوام و تجربه احساساتی جدید همانند هیجان را از کارکرد‌های سفر می‌داند و می‌گوید: سفر حس کنجکاوی انسان را تأمین و ارضا می‌کند.

سفر چیزی فراتر از تفریح
به اعتقاد سدره شاکری، در نگاه افرادی که سفر روهای حرفه‌ای هستند تفریح بخش کوچکی از سفر است و ابعاد متنوع و عمیق‌تر سفر به مرور در نگاه یک مسافر پررنگ‌تر می‌شود. نگاه به سفر با توجه به سن متفاوت است. به طور مثال در سنین نوجوانی و جوانی بخش لذت در سفر پررنگ‌تر است و در ادامه آن شکستن خط و مرز اجتماعی و خانوادگی جایگاهی مهم دارد. این نگاه به سفر با افزایش سن تغییر می‌کند و سفر به منظور کشف کردن و دیدن اتفاقات و اماکن جدید رقم می‌خورد. در این مرحله اهمیت تفریح در هدف سفر کمرنگ‌تر شده و سفر به عنوان سبک زندگی فرد نقش‌آفرینی می‌کند.

 سفر یک مکانیزم دفاعی
در دنیای امروز می‌توان سفر را یک مکانیزم دفاعی دانست؛ این گفته محمد نوروزی است. او معتقد است در زندگی امروزه ما هر روز با استرس‌های متنوعی مواجه هستیم، در سفر با تغییر محیط و موقعیت این استرس از بین می‌رود و این اتفاق توان دفاعی بدن را در مقابل شرایط استرس‌زا افزایش می‌دهد. سفر به مثابه درمان را سدره شاکری از دو منظر بررسی می‌کند؛ اول اینکه ما در اتاق درمان تلاش می‌کنیم حال فرد را دگرگون کنیم و فرد مراجعه‌کننده هنگام خروج از اتاق درمان با حالی متفاوت مواجه شود. ما شاهد همین دگرگونی حال فرد در پایان سفر هستیم. فردی با حال بد به سفر می‌رود و بعد از سفر حال خوب جایگزین حال بد او می‌شود. شاکری می‌گوید: بسیاری از بیماری‌‌های روحی حاصل فضای یکنواخت بیرونی و فکری فرد است. برای این‌گونه افراد کشف دنیای بیرون و ارتباط با آدم‌های جدید می‌تواند به بهبود شرایط روحی کمک شایانی کند. محمد نوروزی هم می‌گوید: در سفری یک مسافر 50 ساله آلمانی داشتم که شغل او قضاوت بود. به خاطر شرایط کار خود همیشه چهره‌ای به اصطلاح صورت‌سنگی و بی‌احساس داشت. در لحظات پایانی سفری 23 روزه، این فرد در فرودگاه مرا در آغوش کشید و گریه کرد، کاری که باعث تعجب همسر او شده و تا آن زمان این حالت را از او ندیده بود. نوروزی همچنین از سفر یک دکتر با دو مریض دارای شرایط روحی نامناسب به ایران گفت، سفری که با هدف بهبود شرایط روحی این دو بیمار، با همراهی یک دکتر انجام شده بود.

اثرات سفر گروهی
گروه‌درمانی، کلید واژه‌ای است که سدره شاکری در مورد نقش درمانی سفر با تور استفاده می‌کند. شاکری می‌گوید: مجاورت فرد با هم‌گروهی‌ها در مدت زمان چند روز می‌تواند اثربخشی زیادی روی فرد داشته باشد و به تغییر رفتار و روحیه او بینجامد. او گروه‌درمانی را یک روش مورد تأیید در علم روانشناسی می‌داند و می‌گوید: حضور در یک گروه که توسط یک فرد آگاه هدایت شود اثرات درمانی بسیار زیادی دارد.

چالش حضور یک بیمار در تور
حضور یک فرد دارای شرایط روحی نامناسب در یک سفر گروهی چه اثراتی روی دیگر همسفران می‌گذارد؟ شاکری می‌گوید: همه ما تا حدی با مشکلات روحی در برهه‌ای از زندگی مواجه هستیم و اگر این مشکل حاد نباشد حضور در سفرهای گروهی توصیه می‌شود، اما این موضوع بر کیفیت مسافران دیگر چه اثری می‌گذارد؟ سفر گروهی علاوه بر افزودن بعد سرگرمی سفر، باعث تقویت تاب‌آوری هم می‌شود. شاکری درباره خلأ وجود تورهای روان‌درمانی در ایران می‌گوید، گروهی که همراهی یک مشاور متخصص در آنها شرایط بهبود حال بیماران را تسهیل کند.

 نقش کلیدی راهنمای گردشگری
راهنمای گردشگری عضوی مهم در سفرهای گروهی است، او علاوه بر همراهی مسافران به بهبود تجربه مسافرین و جامعه محلی کمک می‌کند. نوروزی می‌گوید: یک راهنمای گردشگری باید نحوه تعامل با سلایق مختلف را بلد باشد. ما گاهی در یک سفر با مسافرینی با خواسته‌های متضاد مواجه هستیم که مدیریت آنها نیازمند تجربه و آگاهی از دانش روانشناسی است. جای این آموزش در دوره آموزش راهنمای گردشگری، خالی است. تنها تجربه اجرای تور و مطالعه شخصی می‌تواند نجات‌بخش یک راهنما باشد. شاکری با تأکید بر خلأ آموزش این موضوع به راهنمایان گردشگری می‌گوید: بسیاری از افراد از مشکل روحی خود اطلاعی ندارند، مشکلی که در صورت مدیریت نشدن توسط راهنما در یک سفر گروهی می‌تواند بحران‌ساز شود. دانش روانشناسی برای یک راهنمای گردشگری از دانستن بسیاری از مهارت‌های دیگر حیاتی‌تر است. او از مواجهه خود با یک بیمار دوقطبی در سفر و مشکلاتی که ایجاد کرد، می‌گوید. شاکری توانسته با دانش خود تا حدی این مشکلات را کم کند. شاکری هنر راهنمای گردشگری را هماهنگ کردن مسافران با هم می‌داند. راهنما باید آموزش لازم را به مسافر بدهد تا از ایجاد آزار روحی برای جامعه محلی جلوگیری کند. راهنما باید مانند یک تسهیلگر، ارتباط گردشگر و جامعه محلی را تبدیل به یک لذت دوسویه کند تا تغییر نگرش در بستری مناسب ایجاد شود.

فرسایش راهنمای گردشگری
به‌‌رغم نگاه عموم به شغل راهنمای گردشگری که همیشه در حال سفر و خوشی هستند، وقتی پای صحبت راهنمایان گردشگری می‌‌نشینید از میزان بالای استرس و فشار کاری آنها متحیر می‌شوید. راهنمای گردشگری که باید تسهیل‌کننده حال خوب برای مسافر باشد گاهی خود تحت فشارهای زیاد انجام این حرفه، دچار فرسودگی روحی می‌شود. نوروزی از تجربه بیست ساله خود در این حرفه می‌گوید: فشار و استرس بر یک راهنما بسیار زیاد است از هماهنگی غذا، جابه‌جایی و اقامت گرفته تا نحوه تعامل با جامعه محلی و مواجهه با رفتارهای سلیقه‌ای مختلف و... همه فشارهایی است که به یک راهنما وارد می‌شود. شاکری هم داشتن دانش روانشناسی و هم مراجعه به مشاور از سوی راهنمایان را برای تداوم حضور در این حرفه لازم می‌داند و می‌گوید: یک راهنما در زمان اجرای یک تور تحت فشارهای زیادی است و این فشار در مواجهه با یک مسافر دارای شرایط خاص بیشتر هم می‌شود و اگر راهنما به این موضوع بی‌توجه باشد به مرور دچار فرسودگی می‌شود و از کیفیت فعالیت او کاسته خواهد شد.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و پنجاه و هشت
 - شماره هشت هزار و دویست و پنجاه و هشت - ۲۶ مرداد ۱۴۰۲