روزهای برزخی رکابزن جامانده از قهرمانی جهان
گنج خانلو: نابود شدم!
مهری رنجبر
روزنامهنگار
همه چیز به باد رفت. با نیامدن ویزای انگلیس. قرار بود محمد گنج خانلو دوچرخه سوار ملی پوش ایران درگلاسکوی اسکاتلند با رکابزنان دنیا رقابت کند، اما نشد. انگلیس ویزا نداد، حتی رایزنی وزارت امورخارجه هم جواب نداد. ویزا که نیامد، انگار دنیا روی سر گنج خانلو خراب شد. او که 49 روز پیش با مدال طلایش در قهرمانی آسیای پیست درخشید، اما این روزها غمگینترین است. گنج خانلو از 10 روز پیش خیلی جدی برای قهرمانی جهان تمرین میکرد، به گفته خودش، با از دست رفتن قهرمانی جهان، حکم از اینجا رانده و از آنجا مانده را پیدا کرد: «من این مدت، 10 روز مرتب برای قهرمانی جهان تمرین کردم، اما مهمتر از آن چند مسابقه را هم از دست دادم چرا که پاسپورتم همراهم نبود و همزمان از سه مسابقه جا ماندم. مسابقه جاده ترکیه که سه تیم ایرانی در آن حضور دارند، مسابقه مقدماتی بازیهای آسیایی در کره و مسابقه پیست ترکیه. اما از همه بدتر اینکه من طبق برنامه تمرینی، بدنم را به پیک رساندم و با نرفتن به گلاسکو، نه تنها انگیزهام از بین رفت که نابود شد چرا که من همه تمرینات متفاوتم برای رکابزنی در مسیر 270 کیلومتری بود. با این شرایط من در برزخ گیر افتادهام.»
به نظر رکابزن ملی پوش، بدون تجهیزات و مسابقه تدارکاتی در بازیهای آسیایی نباید توقع مدال داشت: «من برای بازیهای آسیایی نیاز به مسابقه تدارکاتی دارم و تجهیزات بهروز. مفتی نمیشود مدال گرفت، باید هزینه کرد. بدون تجهیزات و بازی تدارکاتی مدال برای ما نیست. جایزه مدال برنز 150 میلیون تومان است. وقتی مدال میگیری، مدال مال خودشان است و مدال هم که نمیگیری، از دست خودشان میرود. این روزها آن قدر وضعیت ما خراب است که قلقگیری با دوچرخههای جدید برای رکابزنان ژاپن و قزاق است نه ما که چیزی نداریم. شاید شما خیلی حرفهای به آن نگاه کنید اما اوضاع ما و تجهیزاتمان خیلی خرابتر از این حرفهاست.»
گنج خانلو از نبود حمایت شاکی است: «ما این اتفاقات را زیاد تجربه کردهایم که هیچ انگیزهای نمیماند اما بعد از یک مدت دوباره برمی گردم. هر دفعه در قهرمانی آسیا مدال میگیریم اما هیچ حمایتی وجود ندارد. من در قهرمانی آسیا مدال طلا گرفتم و تنها فدراسیون 500 دلار پاداش داد. انگار برای هیچ کس مهم نیست. من حالا نه بیمه دارم و نه حقوقی. شاید بعضی از بچهها شغل دیگری کنار دوچرخه سواری داشته باشند اما من همه زندگیام درگیر رکابزنی است و نمیتوانم هیچ کاری انجام دهم.»