عملیات نجات ایران در لحظه تاریخی
احسان صالحی
دبیر شورای اطلاعرسانی دولت
12 مرداد 1400 یک لحظه تاریخی پس از یک دوره رکود و ناامیدی عمیق بود. رئیس دولت دوازدهم در حالی از پاستور رفت که میزان محبوبیت او با تنزل بیسابقه به 9.7 درصد رسیده بود و ناامیدی از عملکرد دولت وقت به مهمترین عامل افت مشارکت در انتخابات تبدیل شد.
ماجرای بنزین 98، جسارت یافتن دشمن در ترور سرمایههای بیبدیل کشور مانند شهیدان سلیمانی و فخریزاده، 10 برابر شدن قیمت ارز، تورمهای سنگین و متوالی، افت متوسط یک سوم درآمد ایرانیان، افزایش چند برابری تعداد افراد زیر خط فقر، رشد اقتصادی نزدیک به صفر، عجز از تأمین واکسن، روزانه 700 کشته کرونایی، ناتوانی در تأمین برق، کلافه شدن مردم از قطعیهای مکرر برق، تنشهای آبی، و دولتی که پاسخش به هر یک از این مشکلات و هر چالش اساسی، گره زدن آن به خارج و القای «ما نمیتوانیم» بود، مردم را درباره کارآیی اصل نهاد دولت و به تبع آن، انتخابات دچار تردید جدی کرده بود.
لحظه تاریخی انتخابات و پس از آن تشکیل دولت، لحظهای حساس وسرنوشتساز برای تغییر یا تثبیت این تصویر خطرناک بود.
آقای رئیسی با درک این بزنگاه مهم، پا به انتخابات گذاشت و در مقابل گفتمان وابستهگرا و منتظر خارج که عملاً کشور را قفل کرده بود، گفتمان درونزا و متکی به داخل/ مردم را تحت عنوان «دولت مردمی ایران قوی» سامان داد. او پس از تشکیل دولت هم با تعبیر از کلانپروژه خود به «احیای امید و اعتماد» یعنی همان دو عنصر بشدت آسیب دیده، سلسله اقداماتی را برای ترمیم گسل دولت- ملت و نشان دادن کارآمدی نهاد دولت آغاز کرد.
خارج کردن کشور از لاک توقف و انتظار، به جریان انداختن پروژههای بزرگ و حیاتی و بعضاً 10- 20 ساله بلاتکلیف مانده، حذف «ما نمیتوانیم» و خودتحقیری از ادبیات مسئولان، پرهیز از قطبیسازی اجتماع، پرهیز از ایجاد تقابل و حاشیه درون نظام، خارج کردن روابط خارجی کشور از سردرگمی، بازسازی دیپلماسی در چهارچوب دکترین همسایگی، احیای روابط با کشورهای آماده همکاری، رشد قابل ملاحظه تولید بخصوص در صنعت و کشاورزی، ایستادن شجاعانه پای تصمیمهای سخت اما ضروری مانند حذف ارز رانتی 4200تومانی، حذف بسترهای فسادزا بخصوص در مجوزها و امضاهای طلایی، مدیریت اغتشاشات با رویکرد جداسازی طیف سیاه و کمشمار از معترضان و حتی جوانان هیجانزده... از جمله جهتگیریها و اقدامات مهم در چهارچوب سیاست کلی بازسازی امید و اعتماد بود.
با وجود اغتشاشات پاییز که سهم مهمی در ایجاد نااطمینانی در اقتصاد داشت و در واقع پاتک و انتقام دشمن از زندگی مردم و عصبانیت از متوقف نشدن پیشرفت کشور از طریق تحریم بود، شاخصهای اقتصادی از ابتدای سالجاری همگی رو به بهبود است.
تورمهای ماهانه در حدود 2 درصد کنترل شده، بیکاری به مرز کمسابقه 8 درصد نزدیک شده، آمار رشد در بخشهای مختلف تولید همچنان صعودی است، پروژههای اساسی مانند فاز 11 پارس جنوبی که به ثمر رسیدن آن بدون شرکتهای خارجی تا همین دو سال قبل قابل باور نبود، محقق شده است.
تخریب، فرایندی دفعی و کوتاه مدت است. در مقابل، احیا و ساخت، زمانبر و دشوار. پس از دو سال آواربرداری از ویرانیهای به ارث رسیده به دولت کنونی، دو سال بعد را میتوان سالهای شکوفایی و ثمردهی عملیات نجات ایران دانست.