«ایران» به بهانه حاشیه‌سازی جدید منتقدان دولت، بازخوانی می‌کند

دولتی که خوابگاه نیست!

اینجا ستون «ذره بین» است و ما با دقت بیشتری به جزئیات یک سوژه خبری پرداخته ایم:

قطار تخریب دولت، به یک ایستگاه تازه رسید؛ ایستگاه تمسخر. لکوموتیو این قطار، کارنامه تقریباً هیچ مدعیان است.
اما حامیان دولت سابق، که خود زمانی از بی‌دستاوردی دولت سابق می‌گفتند و حتی گلایه می‌کردند که چرا عضو حزب ما، در مقام معاون اول، حتی اختیار تغییر منشی خودش را هم ندارد، به جای نگاه به عقب و مرور کارنامه شکست‌خورده خود، باز هم راه فرار به جلو را انتخاب کرده‌اند؛ تمسخر دولت! سوخت تازه لکوموتیو تخریب دولت، از تعبیر واژگون اظهارات صادقانه سخنگوی دولت گرفته شد. علی بهادری جهرمی، چند شب پیش در مراسم عزاداری هیأت یکی از کوره‌های آجرپزی حاشیه تهران، در واکنش به دغدغه‌های حاضران، گوشه‌ای از گفت‌و‌گوهای معمول هیأت دولت را بیان کرد. سخنگوی دولت گفت: «وقتی کالایی که مورد نیاز مردم است گران می‌شود، آقای رئیسی از وزیر یا مدیر مربوطه سؤال می‌پرسد چطور توانستی شب را به‌راحتی بخوابی؟ من نتوانستم.» بهادری جهرمی حرف‌های دیگری هم در این هیأت زد، و مسائل دیگری از نوع نگاه دولت برای حل مسائل کشور را هم گفت، اما آن لکوموتیو، به یک سوخت احتیاج داشت. پس جریان تحریف و تخریب، همه دیگر نکات و اظهارات را به کناری نهاد، همین یک جمله را برجسته کرد (یا به قول خودشان بولد کرد) و از آن قصه‌های تخریبی ساخت. اوج این قصه تخریبی، در تیتر یک روزنامه دیده شد، به گونه‌ای از یک جمله، توانستند بیش از هزار کلمه، تحلیل! استخراج کنند.
آنچه مایه تعجب و چه بسا تأسف است، این واقعیت است که نه‌تنها اظهارات سخنگوی دولت صادقانه بوده است، بلکه وی از یک گفت‌و‌گوی صادقانه و واقعی در درون دولت خبر داده است. به عبارت دیگر، این یک دیالوگ یا گفت‌و‌گوی واقعی درون دولت است که طی آن، رئیس دولت، از کنار افزایش قیمت‌ها و نوسانات قیمتی بی‌تفاوت نمی‌گذرد و به جدی‌ترین، صریح‌ترین و درعین حال ملموس‌ترین شیوه ممکن، مسئول یا وزیر مربوطه را خطاب قرار می‌دهد. اما مخالفان دولت، به جای ارج نهادن به این دیالوگ صادقانه و تأکید بر اینکه رئیس دولت، از کنار هیچ مسأله‌ای بی‌تفاوت نمی‌گذرد، یا وزرای خود را در حضور دیگران، به جدی‌ترین و صریح‌ترین شیوه مورد سؤال قرار می‌دهد، نگاهی واژگون پیشه کرده و ماهی سیاست خود را صید کردند.
این نگاه واژگون از سوی رسانه‌هایی دنبال شده است که خود، در 8 سال پیش از آن، صداقت را گمشده دولت می‌دانستند؛ دولتی که حتی میان رئیس دفتر رئیس‌جمهور و معاون اول رئیس‌جمهور، رقابت و دودستگی و چشم و هم‌چشمی وجود داشت یا میانگین سنی وزرای آن، پیر‌ترین و خسته‌ترین دولت پس از انقلاب را تشکیل می‌داد. و این، غیر از این مسأله است که رئیس دولت وقت، حتی مدعی نظرسنجی‌های چشمی، آن هم از ماشین‌های ضدگلوله بود!
پاسخ دولت اما به این رفتارهای خارج از عرف که حتی اصول رقابت سیاسی را هم زیر سؤال می‌برد، ادامه کار جهادی است،  تاجائیکه علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت در واکنش به این فرایند با اشاره به اینکه روایتی از دلسوزی رئیس‌جمهور نسبت به مشکلات به ارث رسیده و نحوه مطالبه امور از وزرا، به مذاق رسانه‌های لندنی و اشخاص همسو با دروغ‌پردازی آنها خوش نیامد و بازهم موجب عصبانیت آنها شد، تأکید کرد: «دولت مردمی فارغ از این حواشی، با اتکا به مردم و همت جوانان از شهریور ۱۴۰۰ پیگیر حل بحران‌های گذشته است. با جایگزین شدن مدیریت جهادی و تلاش شبانه‌روزی به‌جای مدیریت خسته و دولت بی‌تفاوتی که تبلور ادب آن تا امروز هم در رسانه‌های حامی آن دیده می‌شود، قطعاً مشکلات ناشی از نزدیک ‌یک‌دهه معطل نگه داشتن کشور حل خواهد شد، ان‌شاءالله.»

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و چهل و چهار
 - شماره هشت هزار و دویست و چهل و چهار - ۰۸ مرداد ۱۴۰۲