عکسخرابکنها
سعید فلاحفر
پژوهشگر هنر
«عکسخرابکن»ها را زیاد دیدهایم. در واقع مصداق این عکسخرابکنها برای هر عکاسی ممکن است متفاوت باشد، اما همیشه و همه عکاسها با نوعی از آنها برخورد دارند. چه بسیار شاهکارهای هنری که قربانی همین عکسخرابکنها شدهاند. چه عکسهای مهمی که ثبت نشدهاند. تا جایی که شاید برای عکاسهای مستند اجتماعی، تعداد عکسهای نگرفته از تعداد عکسهای گرفته شده بیشتر باشد. در جمعهای دوستانه همیشه کسانی هستند که عکسهای دستهجمعی را به نحوی خراب کردهاند و البته خودشان را خیلی شوخطبع فرض میکنند. کسانی که با صدای اضافه و حرکتهای عمدی، یک «عکس کاندید» و طبیعی [عکس بیهوا] را نابود کردهاند. تصور کنید عکاسی که ساعتها و حتی روزها برای دیدن و ثبت تصویری از یک پرنده، کمین کرده اما در بهترین لحظه عکاسی، صدای بیموقعی، پرنده ترسو را از جایش پرانده است.
عکسخرابکنها گاهی به بهانههای واهی جلوی فعالیت حرفهای عکاسها را میگیرند یا با رفتارها و القائات نادرست، فضای کار را دشوار میکنند. در عکاسی خیابانی این آدمها و اتفاقها بیشترند. در حالی که عکاس مدتها منتظر ثبت یک تصویر جذاب بوده، یک نفر با موتور رد میشود و با یک ویراژ و شوخی بیمزه که «آقا عکس نگیر!» تمرکز عکاس یا کل صحنه را به هم میریزد. آدمهایی که با تصور غیرتخصصی و به قصد کمک، دست به تغییر ناگهانی چیدمان صحنه عکاسی میزنند. یک نفر میآید درست در مرکز دید دوربین قرار میگیرد و انتظار دارد عکاس به خاطر حفظ اصول اخلاقی و برای رعایت حریم خصوصی، کارش را تعطیل کند. این سوءتفاهم در حدود معنای «حریم خصوصی» هم به جای خود. در موارد نه چندان نادری، عابران و رانندهها، حتی از روی لجبازی بیمورد، با توقف جلوی دوربین یا بخش مهمی از صحنه، مانع عکاسی میشوند.
اگرچه شهروندان از حقوق شهروندی برخوردارند و عکاسها اجازه ندارند مزاحم روال معمول زندگی باشند، اما یک تأمل کوچک عابران یا ترمز کوتاه خودرو و چند ثانیه تأخیر، میتواند فرصتی برای تهیه یک عکس عالی شهری باشد که ممکن است خواسته و ناخواسته از طرف شهروندان و رانندهها دریغ شود. یک سرک کشیدن بیموقع میتواند تمام محاسبات و زمانبندیهای عکاس را به هم بریزد. مردم و مأمورین، گاهی هم از سر کنجکاوی، محبت و علاقه یا برای استعلامی بیموقع، سراغ عکاس میروند، یا با سؤال پیچ کردنش، در بهترین لحظههای عکاسی، توجهات مزاحمی را جلب میکنند.
یک نمونه دیگر هم از این عکسخرابکنها را میشود در مراکز گردشگری و بناهای تاریخی پیدا کرد. میز و صندلیهای اضافه، تابلو و پوستر و پلاکاردهای بزرگ در بهترین بخش تصویری بنا، پارک خودرو، ترددهای اضافی، نورافکنهای نامناسب، داربستهای زائد و... کار را برای عکاسهای غریبه و غیرخودی سخت میکند. بعضی پا را از این هم فراتر میگذارند و خودسرانه و در جایگاه قانونگذار، خود را محق میدانند که در اماکن مشمول فضای عمومی هم، تابلوی «عکاسی ممنوع» نصب کنند.