نگاهی به طرح ساماندهی دام و جنگل نشینان
ضرورت توجه به کاهش جنگل زدایی در برنامه هفتم توسعه
شهلا منصوریه
خبرنگار
با وجود روند شتابان تخریب منابع طبیعی و افت شدید شاخصهای پایداری زیست محیطی کشور در سالهای اخیر، حالا عباسعلی نوبخت، معاون وزیر جهاد کشاورزی و رئیس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور میگوید: دامها، سالانه ۷۰۰ میلیون نهال را در جنگلهای هیرکانی میخورند که به همین بهانه، با معاون امور جنگلهای سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور گفتوگو کردهایم. دکتر نقی شعبانیان، معتقد است که جنگلهای هیرکانی بیشتر تحت تأثیر عوامل انسانی تخریب شدهاند. با این حال، میگوید برای برون رفت از این چالش بهتر است در برنامه هفتم توسعه این موضوع دیده شود. همچنین در این گفتوگو به زوایای دیگر این تخریب و اثر گسترده آن بر شرایط جنگلهای هیرکانی نیز اشاره شده است. مشروح گفتوگوی ما پیش روی شماست.
وضعیت جنگلها را در کشور ما چگونه میبینید؟ آیا ما با روند تخریب جنگل، فقط توسط دام مواجه هستیم؟
در کشور ایران حدود 14.3 میلیون هکتار جنگل وجود دارد که معادل 8.7 درصد از سطح کشور است و از نظر کمیت، کشور ایران یکی از کشورهای با پوشش کم جنگلی به حساب میآید. از نظر کیفیت بومسازگانهای جنگلی نیز میتوان گفت که بهدلیل قرار گرفتن عمده عرصههای کشور روی نوار اقلیمی خشک و نیمهخشک و همچنین بهدلیل بهرهبرداری بیرویه و غلط از این منابع ارزشمند، عمده بومسازگانهای جنگلی ما از وضعیت کیفی خوبی برخوردار نیستند. بنابراین در مجموع، این وضعیت کمی و کیفی جنگلها، وظیفه ما را در قبال مدیریت این سرمایه با ارزش سنگینتر میکند.
روند تخریب در جنگلهای کشور به دو صورت طبیعی و انسانی صورت میگیرد. تخریب طبیعی پس از گذشت زمان، خود به خود بازسازی و ترمیم میشوند، اما اثرات تخریب انسانی که منجر به تغییرات شرایط زیستی میشوند، عموماً در کوتاه مدت قابل جبران نیستند و در صورت مداومت غیر قابل بازگشت خواهند بود. جنگلهای شمال ایران تحت عنوان جنگلهای هیرکانی با مساحت حدود 2 میلیون هکتار از نظر قدمت، تنوع گونهای و نقش اکولوژیکی منحصر به فرد هستند. همچنین نقش تخریبی عوامل انسانی در بومسازگانهای جنگلهای شمال ایران، بیش از عوامل طبیعی است.
از مشکلات عمده در این جنگلها میتوان به وجود آبادیها و روستاهای داخل این جنگلها، کمبود علوفه، عدم مدیریت درست چراگاهها، تغییر کاربری اراضی ملی به زمینهای کشاورزی و مسکونی، کمبود کار و اشتغال، عدم افزایش تولید در واحد سطح و غیره اشاره کرد. همچنین اصلیترین عامل تخریب در جنگلهای شمال، شیوه معیشت سنتی متکی به دامداری و کشاورزی است که به عرصههای جنگل در قالب دام و دامداری و آبادیهای داخل جنگل (زیر بیست خانوار) متکی است. از معایب وجود دام و دامدار در داخل جنگل میتوان به چرای نهالهای نورس و جوان، کوبیدگی و فشردگی خاک جنگل، عدم توان جوانهزنی و رویش بذر، تاجبری و کتزدن درختان به منظور ایجاد فضای باز و تابش بیشتر نور به کف جنگل اشاره کرد.
بنا به گفته رئیس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، دامها سالانه ۷۰۰ میلیون نهال را در جنگلهای هیرکانی میخورند، این آمار چگونه به دست آمده است؟
یکی از مباحث اساسی که بعد از جنگ تحمیلی مورد توجه نظام برنامهریزی کشور قرار گرفت، موضوع ارتقای مدیریت علمی و کارآمد جنگلهای شمال کشور با رویکرد مدیریت پایدار جنگل و حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی در قالب دامداری سنتی در این جنگلها بود. آمار و اطلاعات طرح جامع مقدماتی که از جنگلهای شمال کشور در سال 65 - 64 تهیه شد، نشان میدهد که 33 هزار و 100 واحد دامداری با 4.370.000 واحد دامی و 78 هزار خانوار جنگلنشین وجود داشت. با اجرای طرح ساماندهی دام در جنگلهای هیرکانی تا پایان سال 1400، یک میلیون و 422 هزار و 23 واحد دامی از این جنگلها خارج شد و تعداد 2 میلیون و 947 هزار و 895 واحد دامی باقی ماندند. طبق این آمار، ضرر ناشی از حضور دام و دامدار فقط در مورد چرای نهال (با در نظر گرفتن تعلیف حدود 8 ماه (240 روز) چرای دام در جنگل و احتساب تعلیف حداقل یک اصله نهال در روز توسط هر دام سبک) 2947895×240×1 = 707494800 اصله نهال در سال) است.
به عبارت دیگر دام و دامداری و جنگلنشینان پراکنده با اعمال مدیریت پایدار جنگل در تعارض است و به نابودی سایر ارزشهای اکولوژیکی و ژنتیکی جنگل میانجامد. بنابراین حفاظت و توسعه جنگلها با وجود این اثرات مخرب غیرممکن است و اجرای تمام طرحها و پروژههای فنی سازمان را به مخاطره میاندازد.
با توجه به اینکه سازمان تاکنون چندین طرح در این زمینه اجرا کرده اما موفقیتآمیز نبوده، سازمان برای برون رفت از این موضوع چه چارهاندیشیای کرده است؟
اجرای طرح خروج دام و ساماندهی جنگلنشینان برای کاهش وابستگی روستاییان به جنگل در برنامههای اول تا پنجم نمایندگان مجلس شورای اسلامی بهعنوان تکلیف قانونی به دولت ابلاغ شد. این طرح، سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور را ملزم به اجرای آن کرد تا بهعنوان تکلیف قانونی که بر مدیریت پایدار مبتنی بر توان اکولوژیکی جنگل تأکید دارد، عوامل تخریب را در اولویت برنامههای خود قرار دهد و آن را اجرا کند.
به همین جهت، در این زمینه سیاستهای تشویقی از قبیل پرداخت وجه نقد، واگذاری زمین و اشتغال پایدار در نظر گرفته شد. در اجرای این طرح بهعنوان حقوق ما به ازای خروج دام، دو هزار و 986 هکتار به مبلغ 800 میلیارد ریال از عرصههای ملی به دامداران واگذار شد. یک میلیون و 422 هزار و 23 واحد دامی نیز از جنگل خارج و تعداد 4 هزار و 787 خانوار جنگلنشین نیز تجمیع و از جنگل خارج شدند. همچنین حدود 5 هزار و 144 هکتار از مستثنیات اشخاص خریداری شد. تعداد 12 هزار و 286 دستگاه دامسرا تخریب و حدود دو هزار هکتار از تصرفات دامداران و جنگلنشینان نیز آزادسازی شد. همچنین 17 هزار هکتار جنگلکاری و احیا صورت گرفت. بنابراین با توجه به تحقیقات اخیر که توسط استادان دانشگاه تهران انجام شد، اعلام اینکه هیچ دامی از جنگل خارج نشده است، درست نیست.
سازمان، از یک سو، معتقد است که یک میلیارد درخت میکارد، از طرف دیگر میگوید که دامها 700 میلیون نهال را در عرض یکسال میچرند، چگونه میتوان این نهالها را ترمیم کرد؟
برای اینکه در این زمینه موفق شویم، به همگرایی و همدلی همه دستگاههای اجرایی نیاز است. برای برون رفت از وضعیت موجود باید در همراهی با دستگاه اجرایی، قوه قضائیه، نیروی انتظامی و تأمین منابع مالی نیز در کنار یکدیگر قرار بگیرند. همچنین اقدامات فنی مثل مدیریت چرای دام، تمهیدات حفاظتی و احیایی مثل حصارکشی محدوده سامانه عرفی دامداران، جنگلکاری در فضای باز، مراقبت از عرصههای جنگلکاری، تأمین قرقبان و سیمبان، در قالب طرحهای مدیریت پایدار جنگل و فنی و حفاظتی از راهکارهای لازم برای برون رفت از وضعیت موجود است. بخش قابل توجهی از اجرای «طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت» نیز برای جبران خسارت ناشی از تخریب عوامل انسانی و طبیعی در این جنگلها در نظر گرفته شده است.
با گذشت سه دهه از اجرایی شدن این طرح، برخی از کارشناسان و مسئولان از شکست این طرح یاد میکنند؟ آیا در این زمینه آسیبشناسی صورت گرفته است؟
طرح خروج دام از جنگل و ساماندهی جنگلنشینان، یکی از مهمترین برنامهها در راستای حفظ جنگلهای هیرکانی و شمال کشور بود. در همین زمینه به منظور ارزیابی و آسیبشناسی روشهای اجرایی این طرح، با دانشگاه تهران قراردادی امضا شد تا در این زمینه مطالعه و پژوهشی انجام شود. همچنین (چنان که اشاره کردم) تحقیق بسیار خوب و دقیقی توسط استادان دانشگاه تهران انجام شد و نتایج اولیه آن در قالب 4 هدف کلان و 53 محور سیاستی مشخص و تعیین شد. کلیات این پژوهش در جلسات کارشناسی شورای عالی جنگلها مورد تأیید قرار گرفت. به همین جهت مقرر شد که یک برنامه 10 ساله، تحت عنوان دستورالعمل اجرایی برنامه کاهش جنگلزدایی و تخریب جنگل ناشی از فعالیت چرای دام با معاونتها و مسئولان مرتبط در شورای معاونین مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، بهتر است که در برنامه هفتم توسعه مجلس شورای اسلامی ادامه اجرای طرح کاهش جنگلزدایی با موضوع بسته سیاستی مورد تحقیق در دستور کار نمایندگان مجلس شورای اسلامی قرار گیرد.