یادداشت
باشگاهداری «بچهگانه»!
حامد جیرودی
روزنامه نگار
استقلال این روزها در وضعیت خاصی گرفتار شده که آن را با هیچ متر و معیاری نمیتوان مقایسه کرد. آبیپوشان که در دوره مدیریت کوتاه و چندماهه حجت کریمی با وضعیت عجیبی مواجه شدند و به خاطر مذاکره غیرمنتظره با علیرضا بیرانوند و پس از آن استعفای کریمی از سرپرستی مدیرعاملی، فرصت مذاکره با تعدادی از بازیکنان مد نظرشان را از دست دادند، با انتخاب علی خطیر به عنوان مدیر جدید باشگاه استقلال، به نظر میرسید که از بلاتکلیفی خارج شوند اما جواد نکونام سرمربی این تیم که از وضعیت آبیها در فصل نقل و انتقالات ناراضی است، صحبتهایی را بر زبان راند که نشاندهنده این است که آتش اختلافهای استقلال، روشنتر از آن است که خاموش شود و آرامش را به اردوی این تیم بازگرداند. هواداران استقلال معمولاً از دستهای پشت پردهای حرف میزنند که مانع از رسیدن این تیم به موفقیت میشوند، اما حالا نکونام با نام آوردن از «بچه» به فردی اشاره کرده که در سالهای گذشته نیز به عنوان چهرهای تصمیمگیر در استقلال، اسم او به میان آورده شده بود؛ محمودرضا بابایی که سالهای قبل مدیر روابط عمومی باشگاه استقلال بود اما هر از گاهی استقلالیها به اینکه او دارای قدرت زیادی در تصمیمگیریهای باشگاه است، اشاره میکردند. «بچه» که این لقب اولین بار توسط امیر قلعهنویی درباره او گفته شد، مورد انتقاد ستارههای سابق استقلال مانند خسرو حیدری و پژمان منتظری بوده و حالا نکونام از او نام برده و مدعی شده «از بیرون پای او بار دیگر در این باشگاه باز شده است، این بچه هیچ وقت نمیگذارد آب خوش از گلوی استقلال پایین برود.» اتفاقی که در این بین رخ داد، این بود که سایت و کانال باشگاه استقلال در فضای مجازی هم صحبتهای نکونام را پوشش ندادند تا ثابت شود رابطه نکونام و خطیر، از همین ابتدای همکاریشان آن طور که باید باشد، نیست! در این بین، سؤالهایی در ذهن بسیاری از هواداران استقلال و علاقهمندان به فوتبال به وجود آمده که پاسخهای قانعکنندهای هم به آنها داده نشده است! آیا فردی که او را «بچه» صدا میزنند، واقعاً این قدر قدرت دارد که در تصمیمگیریهای استقلال مؤثر باشد و اگر این طور است، این قدرت را چگونه پیدا کرده است؟ اصلاً چرا فردی که در حال حاضر در استقلال سمتی رسمی ندارد، باید بتواند بگوید که چنین شود یا نشود؟ اصلاً مگر میشود با وجود تمام مشکلاتی که در استقلال وجود دارد، مدیریت استقلال از نکونام بخواهد که تیمش را برای پنجمی در لیگ ببندد؟ و به قول خود نکونام، مگر هوادار چنین چیزی را قبول میکند؟ اینها اتفاقهایی غیرمنطقی است که به هیچ عنوان با شرایط مدیریت یک باشگاه که هیچ، بلکه با عقل هم جور در نمیآید! با این حال، آنچه میتوان آنها را علت اصلی وضعیت کنونی استقلال نامید، این است که این تیم از قبل و بیشتر پس از قهرمانی در لیگ بیست و یکم، وارد چالشهایی شد که هنوز در حال درد کشیدن از ترکشهای آن است؛ از بستن قراردادهای میلیاردی بسیار بالا با بازیکنان که باعث شده این تیم نتواند حسابهای فصل گذشته با آنها را صاف کند تا فیش جعلی که باعث رفتن محمد محبی از استقلال شد. یا پولی که برای پرداخت بدهی آندره آ استراماچونی در زمان مقرر داده نشد و باعث حذف این تیم از لیگ قهرمانان آسیا شد و مسائل مختلف دیگری که هر روز باعث ایجاد بحران در استقلال شده است. اما اگر «بچه» به نظر نکونام یکی از عوامل مشکلات فعلی استقلال باشد یا نباشد، باید گفت که این نوع باشگاهداری در نوع خود نوبر و «بچهگانه» است که تنها متضرر آن تیم و هواداران عاشق استقلال هستند.