احمدرضا احمدی درگذشت
پرواز را به خاطر بسپار...
شاعر نامدار و پیشکسوت کشورمان، احمدرضا احمدی که سالها بود از ناراحتی قلبی رنج میبرد و بارها در بیمارستان بستری شده بود، در سن ۸۳سالگی از دنیا رفت.
هوشنگ کامکار
آهنگساز و موسیقیدان پیشکسوت ایران
آشنایی من با احمدرضا احمدی به حدود 50 سال قبل برمی گردد. آن سالها که درسنندج زندگی میکردم، با احمد رضا و شعر و ترانههایش آشنا شدم و این دوستیها ادامه داشت تا آنکه برای ادامه تحصیل، عازم و ساکن تهران شدم و از آن دوران به بعد رفاقت بین ما بیشتر و بیشتر شد. احمد رضا، برای من تنها یک شاعر بزرگ نبود. او رفیق، همصحبت و همراه تمامی لحظههای زندگیام بود.هرگاه دنیا برایم تیره و تار میشد و غمگین و ناامید ازروزگاربودم، احمدرضا ساعتها برایم حرف میزد تا حال دلم را جلا بخشد و جداً که همصحبتی با اوهمیشه لذت بخش و دلنشین بود و هرچه از او بگویم و بنویسم کم است و در سطرها نمیگنجد.
احمد رضا احمدی درزندگی من بسیارتأثیرگذاربود.هم درشناخت شعر و ادبیات و هم درشناخت آدمها و نگاهم را به دنیای پیرامونم تغییر داد. او یک رفیق دلسوز بود و متعصبانه کارهایم را پیگیری میکرد. همیشه جویای احوال و کارهایم بود و میگفت هوشنگ، کارهایت درچه مرحله است؟ آیا آنها را نوشته ای؟ و به من امید میداد و روشنایی و در نوشتن کارهایم مشوق بسیار خوبی بود.
آن روزهای مراحل تولید آلبوم «فروغ» را خوب به خاطر دارم. احمدرضا پا به پایم آمد و کمکهای بسیاری به من داشت و با توجه به ارتباط و دوستی نزدیکی که با فروغ داشت، به لحاظ شناخت و دانش از اشعار او و به لحاظ شناخت کامل زندگینامه فروغ، در تولید این کار کمک بسیاری کرد.
چندی پیش به من گفت یک نسخه از آلبوم فروغ را برایم بفرست تا قبل ازمرگم این آلبوم را بشنوم. آن را فرستادم و کار را گوش داد و درباره آن صحبتهای بسیاری کردیم.
لازم به ذکر است در فعالیت هنری که داشتهام از اشعار احمد رضا بسیار استفاده کردهام و بهره بردهام. بعد از انقلاب آلبومی منتشر کردم به نام «هزار دوزخ» که تمامی اشعار و ترانه هایش سروده او بود.دراین آلبوم احمدرضا به همراه دخترم صبا، اشعار را دکلمه کردهاند و صدایش همیشه جاویدان و ماندگار شد. افسوس و صد حیف که احمد رضا دیگر در بین ما نیست و نمیدانم چگونه احساسات خود را بیان و نبودش را باورکنم.
تنها جملهای که میتوانم بگویم این است که او انسان بسیار بزرگی بود. یک هنرمند یا یک شاعر خوب، اگرچه به زیبایی و بدرستی، شعر خوب میگوید اما لازمه آن انسانی درست بودن است و احمدرضا دارای این شاخصه بود. از بزرگی و دانش ایشان در ادبیات و شعر هرچه بگویم کم است و در یک جمله باید گفت احمد رضا احمدی یکی از بزرگترین شاعران معاصرایران است.
باید بگویم آن چه ازما در این دنیا به یادگارمی ماند؛ اعمالمان است. یک شاعر یا یک موسیقیدان با آثار ماندگارش نام و هنرش را در تاریخ فرهنگ و هنر کشورش ثبت میکند و احمد رضا از آن دسته آدمها بود که نامش هیچ گاه فراموش نمیشود و تصویرهایی که ثبت کرد و اشعار زیبایش، در اذهان دوستدارانش همیشه مانا و ماندگاراست و زمزمه میشود.
تمام زندگی و رفاقت من و احمد رضا در این 45 سال آشنایی سراسر خاطره است. انسان بزرگی که کمکهای بسیاری به موسیقیدانان گذشته و معاصرداشت. آن دوران که احمدرضا مدیر موسیقی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود منشأ خدمات بسیاری برای موسیقی ایران شد چرا که زندگیاش با هنر عجین بود.
درگذشت احمدرضا احمدی مصیبتی تلخ و بسیار بزرگ برای جامعه هنری و ادبیات ایران است. از طرف خودم و خانواده کامکارها این فقدان بزرگ را صمیمانه تسلیت میگویم وافسوس که مسئولان شعر وموسیقی در زنده بودن هنرمندان و شاعران کمتر جویای حال و احوال آنها هستند.
در آخر کلامم را با شعری از فروغ به پایان میرسانم که احمدرضا آن را بسیار دوست میداشت: «پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی است»