فضای‌مجازی

تأیید تغییر مدیر شبکه مستند، «نقدی بر فرهنگ هواداری در ورزش»، نوشته‌ای درباره یک کفش دست‌دوز در یک موزه و اعلام نیاز یک فعال فلسطینی را در فضای مجازی امروز بخوانید.

تغییر مدیر شبکه مستند تأیید شد
محسن یزدی، مدیر شبکه مستند سیما درباره خبر خروجش از مدیریت این شبکه تلویزیونی در اینستاگرامش نوشت: «هر آمدنی رفتنی دارد. نه با آمدنی معجزه‌ای شده نه با رفتنی فاجعه‌ای رخ داده است. شانس من این است که دوستان، همکاران و هم‌صنف‌های بزرگواری دارم که عیوبم را نمی‌بینند وگرنه خودم بیشتر از دیگران به این عیوب واقفم و هیچگاه متوهم نشده‌ام. در سازمان صدا و سیما تغییراتی رخ داده و طبعاً افراد بر اساس این تغییرات انتخاب می‌شوند. حق خودم می‌دانم که بر مواردی پافشاری کنم و حق دوستان هم این است که برای پیشبرد اهداف خود انتخاب دیگری داشته باشند ولو اینکه من به این خط‌مشی‌شان نقد داشته باشم که دارم. شبکه مستند هم با زحمات مدیران قبلش به یک سطح کیفی رسید. تلاش من هم این بود شبکه را در همان سطح نگه دارم و اگر توانستم چیزی به آن بیفزایم. به گمانم باید نقد کرد اما اگر مبنای این نقد، تغییر یک مدیر باشد، تنها صدا و سیما را بی‌مورد محافظه‌کار می‌کند که در این صورت ما هم در جهت تضعیف مهم‌ترین رسانه کشور قدم برداشته‌ایم.»

 «جنین» به ما نیاز دارد
مونا الکرد، فعال رسانه‌ای فلسطینی مقیم سرزمین‌های اشغالی به دنبال وقایع تلخ این روزها در جنین در اینستاگرامش از مردم خواست که پروفایل خود را به تصویری با نوشته «جنین» تغییر دهند و ادامه داد: «در زمان حوادث محله شیخ جراح، عکس پروفایل را به یک عکس یکپارچه تغییر دادیم تا توجه‌ها را به جنایات اشغالگران جلب کنیم، امروز هم جنین به ما نیاز دارد. خداوند به ما در این فقدان تدبیر و سهل‌انگاری که احساس می‌کنیم، کمک کند. اما ضعیف‌ترین شکل ایمان این است که ما از پلتفرم‌ها و شبکه‌های اجتماعی خود برای جلب توجه جهان ظالم به جنایات جنگی که فاشیست‌های اشغالگر علیه مردم مرتکب می‌شوند، استفاده نکنیم.»

صنعت هواداری یعنی صنعت تخدیر توده‌ای
محمد زعیم‌زاده، جانشین سردبیر روزنامه فرهیختگان در اینستاگرامش نوشت: «دیشب در تلویزیون صحنه‌ای دیدم که به نظرم مصداق تام ناامیدسازی بود، وکیل بیرانوند می‌گفت ۵ تومن هم می‌دادن قرارداد را فسخ نمی‌کردیم آخه ۵ تومن هم پولیه؟ مجری هم از آن طرف اصرار میکنه آخه ۵ تومن هم پولیه که به خاطرش سمت فسخ رفتید؟ هدف مجری و وکیل به وضوح با هم فرق دارد، یکی می‌خواهد بیرانوند قرمز باشد و آن یکی آبی اما در یک موضوع اشتراک نظر دارند، ۵ میلیارد که پولی نیست، ظاهراً آنقدر پولی نیست که هر دو طرف احساس صمیمیت می‌کنند و اجماع دارند با اسم کوچک صدایش بزنند و بگویند ۵ تومن! همه این تصاویر جلوی چشم هواداری اتفاق می‌افتد که اگر آنقدر شانس داشته باشد که جز لشکر بیکارها یا neetها نباشد، کارمند است با حداقل حقوق ۷ میلیون تومن به بالا یعنی یک اختلاف ۸۰۰ برابری ناقابل میان درآمد آن هوادار با نقطه نزاع بیرانوند و پرسپولیس. جالب است که در لایه اول آن هواداران نگران این فاصله نیستند، آنها نگران اینند که فردا صبح لباس آبی تن بیرو می‌رود یا سرخ می‌ماند؟ این البته اثر کوتاه‌مدت است اما وقتی هوادار در درازمدت با خودش وارد خوانش انتقادی می‌شود چه چیزی در ذهن و جانش ته‌نشین می‌شود؟ چیزی جز طعم تلخ تبعیض و ناامیدی؟ صنعت هواداری، صنعت لذت بردن در لحظه، صنعت مصرف کن و به هیچ چیزی فکر نکن، صنعت تخدیر توده‌ای از هنر و فوتبال تا سیاست و اندیشه، از گلزاریست‌ها و بیرانوندسازها تا تتلیتی‌ها و رائفی‌پورفن‌ها تا سبیل نیچه‌ای‌ها، همه یک کار انجام می‌دهند جنبش زردسازی آن هم در جامعه‌ای که با سرعت به سمت طبقاتی شدن و لائیسیته می‌رود.»

کفش ساغری، نمایانگر هنر والای دوزندگی ایرانیان
صفحه اینستاگرامی موزه ملک درباره یکی از آثار این موزه که یک جفت کفش دست‌دوز است، ضمن انتشار عکسی نوشت: «یک جفت بسیار زیبای «کفش ساغری» در گنجینه آثار تاریخی کتابخانه و موزه ملی ملک نگهداری می‌شود. این پای‌پوش زیبا که در تالار هنر و زندگی به نمایش درآمده است، گوشه‌هایی از هنر دوزندگی و صنایع دستی ایرانیان را در روزگار گذشته به نمایش می‌گذارد. دوخت و تولید کفش ساغری در ایران پیشینه‌ای دراز داشته است. کفش ساغری از گونه‌ای چرم بسیار محکم و دیرپا دوخته می‌شده، بیشتر ویژه طبقه‌های ممتاز جامعه بوده است. این پاپوش زیبا در روزگار قاجار تا دوره ناصرالدین شاه، بخشی از پوشش رسمی جامعه ایران بود. بانو نسرین دستغیب بهشتی این پای‌پوش جذاب تاریخی را به کتابخانه و موزه ملی ملک اهدا و وقف کرده در گنجینه آثار تاریخی این موقوفه ثبت شده است.»

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و بیست و چهار
 - شماره هشت هزار و دویست و بیست و چهار - ۱۴ تیر ۱۴۰۲