دورها، آوایی ست...
رضامهدوی
منتقدهنری، موسیقیپژوه و استاد دانشگاه
یک سالی میشود شبکه دوم سیما، اتفاقهای تازهای را در برنامهسازی برای مخاطبان رقم زده و نسبت به دیگر شبکههای تلویزیونی پیشرو شده. التزام رویآوری به تازههای دیداری و شنیداری مسألهای است که تمامی رسانهها برای ماندگاری بدان محتاجند. این فکر غالب است که سریال و فیلم و مجری و گوینده یا در نهایت برگزاری مسابقه و از این دست موارد است که میتواند در نگهداشت مخاطب و یا جذب طیف وسیعتر کمک باشد، اما درحقیقت مجموع ظرفیتهاست که خروجیهای باکیفیت عمل میآورد.
حرفهایهای رسانهای، در کلاسهای درس، به شکلهای مختلف، به تهیهکنندگان و اهالی رسانه، نیاز به تنوع فرهنگ شنیداری و البته از نوع دیداری آن را تأکید دارند. براین اساس انواع موسیقیها، متناسب با نوع برنامهسازیهای زنده و یا تولیدی، به هر شکل، تعیینکننده حس وحال و بقای آن برنامهها هستند که از نکات جذاب تصویری در برنامههای تلویزیونی محسوب میشود. اگرچه تأثیرگذاری تمامی ابزارهای هنری در ذهن و روح مخاطب با هم تفاوتهای زیادی دارند، اما در بین آنها شعر و موسیقی برترند و قابل قیاس با دیگر هنرها نیستند و سرآمدتر...
نسل تازه مجریان جدید و پرهیز از چهرههای تکراری که فکر میکردند بدون آنها بینندهای برای تلویزیون نیست، این طرز فکر چند ماهی است که این اندیشه نادرست رخت بربسته و هوای تازهای جریان یافته و اتفاقاً به دور از خودنمایی و خودشیفتگیها، صحنهگردانان خوبی را در اکثر عرصهها شاهدیم که به معنی اخص کلمه تمام قد شاکلهای فنی و هنری دارند ازبرنامههای صبحگاهی تا شبانگاهی...
در کنار برنامههایی همچون «بچه زرنگها»، «پاورقی »، «سید خندان» و غیره...(که سال ها جایشان خالی بود دررسانه) موردی که برای مردم دوستدار فن موسیقا تازگی دارد و توانسته مخاطب جذب کند، برنامه موسیقایی «دورها آوایی ست» است که وقت پخش اصلی آن بعد از اخبار 20:30 است و دردیگر ساعتهای شبانهروز تکرار پخش هم دارد که از بهمن 1401 تا کنون به تناوب در حال پخش است. این تکرارها، یک اصل مهم رسانهای است و نباید آن را از نظر دور داشت. «دورها آوایی ست» با محوریت موسیقی ملی ایران، به فرم و شکل ویدیوکامنت و موشنگرافی بدون حضور گوینده و مجری، موسیقی یکصد سال گذشته تا کنون را به طرزی وزین و نو پردازش میکند با اختصار و موجز و جذاب... پرداختن به شخصیتهای برجسته موسیقی انقلاب و موسیقی هشت سال جنگ تحمیلی و سرودهای ناب دهه شصت تا دیگر شخصیتهای تأثیرگذار موسیقی معنایی از قبل و بعد از انقلاب اسلامی. مثلاً اشاره درست و بجا از تولیدات گروه آوایی استاد هادی آرزم که نخستین فرم و شکل آکاپلا در فرهنگ هنر دینی ایران بعد از انقلاب محسوب شده و به عنوان خوراک میان برنامههای رادیو و تلویزیون که چهار نسل با آن خاطره دارند، تا بخشی از جاودانههای عاشقانه زندهیاد استاد مهندس امیر همایون خرم که ستودنی است...
اگر باور داشته باشیم موسیقی وحدت اندیشه و احساس است که با بیان موسیقایی از حنجره و سازها در قاب صداهای موزون به طور منظم و هماهنگ با حس زیباشناختی میتواند هدایتگری کند، بایستی اندیشه را با نمونههای موسیقی ارزشمند در برنامهسازیهای صداوسیما لحاظ کند.
امید داریم بیش از پیش رادیو تلویزیون جمهوری اسلامی ایران به موسیقیهای ملودیمحور در تولید و بهرهگیری از برخی نمونههای الگوآفرین موسیقی و آهنگ ترانههای ناب دورههای گذشته به نحو احسن بهرهبرداریهای لازم را داشته باشد. متأسفانه مدتها شاهد تعطیلی یا کمکاری واحد موسیقی و شعر و سرود سازمان صداوسیما در امر تولید هستیم و گویی دل مشغولیهایشان حاشیههاست تا اصل موضوع؟!
رسانه نیازمند تحول اساسی در تغییر نگرش به موسیقی تأثیرگذار و نه گذرا در کنار دیگر برنامهسازیها است. رهبر معظم انقلاب مدتها پیش فرمودند: «بعد از انقلاب، سرودهای خوب و آهنگهای بسیار خوب در جهت ارزشهای انقلاب ساخته شد، ولی در سالهای اخیر رشد اینگونه آهنگها کم شده این هم حیف است... »
رادیو به سهم خود برنامههای متعدد و پرشنونده موسیقی و حتی ازنوع آسیبشناسی برای انواع موسیقی دارد اما تلویزیون همچنان نیازمند برنامههای جدی نشستهای تخصصی و بهرهگیری از موسیقیهای دستگاهی و معاصر ملی با حضور فرهیختگان نسل نو است که بتواند همشأن و همسنگ دیگر برنامهها برای تشجیع و حفظ روحیه مردم دوستدار هنر موسیقی حرکت کند. باور کنیم خیلی حرفها همچنان ناگفته مانده و میتواند در قالب برنامههای موسیقایی گفته و شنیده و دیده شود.