نقدی بر نمایش «هبوط» نوشته و کار مجید بشکال از بندرعباس
فروپاشی یک نمایش
رضا آشفته
منتقد
«هبوط» نمایشی درباره هبوط دوباره انسان روی زمین بر پایه گناهان کبیره همانند قتل است و از آنجا که هبوط به معنای سقوط انسان بنابر همان گناه نخستین و بیرون انداختنش از بهشت به زمین است؛ اکنون که خود زمین نیز تبعیدگاه برای پالایش است اما در آمیختن با گناهان ریز و درشت انگار که زمینهساز هبوط دوباره انسان است و این بار از زمین به جهنم رانده میشود و این همان باور ادیان ابراهیمی است که در نمایش هبوط دارد بررسی میشود. زنی که بچهزا نیست به ماما دریا گهواره میدهد و از او یک دختر پریزاد میگیرد و اکنون با بزرگ شدن دختر و اینکه متوجه ماهیت خود میشود و دل به دریا میسپارد و همنشین ماه میشود؛ مادر بددل را میآزارد و پس از تکرار این رفت و آمدها، مادر دستور میدهد که پریزاد را بکشند. نمایش هبوط با همه ایدههای زیبایی که در متن و اجرا دارد اما از داشتن سر و سامان مناسبی در دل یک قالب و شکل اجرایی رنج میبرد و در آن ساختار نمیتواند با تمام عناصر بهدرستی کنار بیاید و تقریباً ایدهها ول میمانند و پیوست عمیقی در آن برای فهم بهتر شکل نمیگیرد.
نمایش در متن ایدههای معنایی زیبایی دارد و از چندلایگی بهره میبرد که تقریباً میتوان به آن دل بست چون همه عناصر متنی را بدرستی پیش میبرد و در آن، سبک رئالیسم جادویی باورها و زندگی مردمان جنوب را مطرح میکند. این همان نسبت درست با زیست بوم است که اصالت را به اثر میآورد. اما بر خلاف متن، اجرا هنوز الکن و ناتوان است که در یک روایت درست برای ایجاد شکل به نتیجه برسد و پیامدش در ساختار بهرهمندی از تمامی عناصر اجرایی ناب شود و به یک اجرا در سبک رئالیسم جادویی و گونه تراژدی برسد چنانچه در آن همگنی همه چیز با زیبایی ناب مواجه شود.
نمایش هبوط در عناصری چون متن، موسیقی، ساخت عروسکها به زیبایی وارد کارزار شده اما در طراحی صحنه، نور، بازی دهندگی عروسکها و بازیگری ضعیف عمل میکند. همین خود عاملی برای برهم ریختن شکل و اجراست.
متن محتوا و باورمندی نسبت به آن را تقویت میکند و این خود یک ضرورت پایهای برای ورود به جهان اجراست و موسیقی افزون بر فضاسازی و ارائه ضرباهنگ برای دنبال شدن خطوط روایت، یک عنصر پویاست که در غلظت یافتن احساسات عروسکها نقش مهمی را ایفا میکند و همچنین گروههای جنوبی همواره در ساخت و ارائه موسیقی بسیار خلاق بودهاند و این بار نیز تحفه درخوری را به جشنواره عروسکی تهران مبارک آوردهاند. عروسکها نیز بیانگر کاراکترهای مورد نظر است اما بازی دهندگان در ایجاد حرکت و صداسازی کم میآورند و در جهت مطلوبتر شدن نمایش تکاپویی ندارند.
طراحی صحنه اصلاً شکل و شمایلی ندارد و نمیتواند معرف زیبایی برای ارائه فضا و مکان باشد و این ضعف عمدهای است که در فروپاشی اثر نقش بزرگی دارد. در کل هبوط جاذبههایی برای دیدن و شنیدن دارد اما باید با تجدیدنظر خود را برای یک رویارویی ماندگار و مطلوب بازسازی و تقویت کند.