صفحات
شماره هشت هزار و دویست و ده - ۲۸ خرداد ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و دویست و ده - ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - صفحه ۲۴

آن زن که از هیتلر مستند ساخت

محمد احسان مفیدی‌کیا
منتقد


وقتی در سال 2002 لنی ریفنشتال چند روز پس از تولد صد سالگی‌، آخرین اثر مستندش، یعنی «برداشت‌های زیر آب» را اکران کرد، نزدیک به 70 سال از ساخت فیلم شاهکارش «پیروزی اراده» می‌گذشت و او تقریباً در تمام این مدت سعی داشت از زیر سایه هیتلر، گوبلز و حزب نازی آلمان بیرون آید. کمتر مستندبازی است که نام این فیلم را که از مشهورترین‌های تاریخ مستند است را نشنیده، اما شاید از سرنوشت تأثربرانگیز ریفنشتال اطلاع چندانی نداشته باشد.
کسانی که این فیلمساز آلمانی را متهم می‌کنند نیاز به شواهد و مدارک آنچنانی ندارند، کافی است برترین اثر او را پخش و فیلم را در همان ثانیه‌های ابتدایی که اولین نوشته بر صفحه‌ نقش می‌بندد متوقف کنند، آنجا که نوشته شده: «تهیه شده به سفارش پیشوا، کارگردان لنی ریفنشتال.»
هلن برتا امیلی ملقب به لنی در نوجوانی رقصنده و بعد بازیگر شد، او خیلی زود به کارگردانی، تدوین و نویسندگی گرایش پیدا کرد و البته تنها تا زمان شکست آلمان در جنگ جهانی دوم توانست مستند بسازد. از آن پس به جز یک نمایشگاه عکس در 1970 و همان فیلم آخرش که حاصل نماهای غواصی 30 سال آخر زندگی‌اش بود، کار دیگری نساخت و صد البته که این بیکاری خودخواسته نبود.
لنی نوآوری‌های ویژه‌ای داشت که کارش را متمایز می‌کرد، خواه در تکنیک تصویربرداری، خواه در عدم استفاده از گفتار متن و بسنده کردن به سخنرانی‌های قرای آدولف هیتلر. مثلاً استفاده از نماهای حرکتی ترکیبی که به طور همزمان از کرین و ریل در آن بهره برده بود، از همین نوآوری‌هاست. اما نتیجه این همه خلاقیت چه شد؟ برخی او را به‌دلیل همین تلاش‌ها که منتج به تصاویر باشکوه و مرعوب‌کننده از آلمان نازی شده بود، قابل بخشش نمی‌دانستند، اما خودش تمام اینها را صرفاً کوشش هنری یک جوان عاشق مستندسازی می‌دانست و هیچ وقت هم از این ادعا کوتاه نیامد.
او یک اثر مشهور دیگرش به نام «المپیا» را که یک مستند ورزشی از المپیک 1936 برلین است، شاهدی بر این مدعا می‌داند و می‌گوید، بیشتر از نیات سیاسی در پی به تصور کشیدن زیبایی و شکوه جسم در حال حرکت بوده است، او به زعم خود می‌خواست از واقعیات شعر بسراید.
برای من مستندساز، توجه به زندگی ریفنشتال چند درس بزرگ دارد، یک اینکه ابزار هنر را اگر در جای درست به‌کار نگیریم، نتیجه هرچه حرفه‌ای‌تر باشد، بیشتر در خدمت شر خواهد بود. دو اینکه، وقتی کاری را پذیرفتی، بهترین خودت باش، حتی شده جلوی گوبلز بایست و نگذار در اثرت دست ببرد و در عین حال بدان که این جسارت عواقب سختی هم خواهد داشت و درس آخر اینکه، اگر مستندساز باشی، حتی صدسالگی هم برای تحویل یک اثر خوب دیر نیست!

 

جستجو
آرشیو تاریخی