چیزی شبیه به مجسمه‌های میکل آنژ

مریم  شوندی
منتقد سینما

 

این توصیف اوریانا فالاچی، خبرنگار ایتالیایی، بعد‌از مصاحبه تاریخی‌اش با امام خمینی در سال ۵۸ تنها به مکتوب کردن سؤال‌ها و جواب‌ها اکتفا نمی‌کند، از حال و هوای بیت امام، نوع برخورد اطرافیان و حسی که در مواجهه با اتمسفر رهبر انقلاب ایران داشته نیز می‌گوید. بعضی جملات فالاچی شبیه اعتراف است:«از‌‌ همان لحظه اول فهمیدم فضا آن‌طور نیست که فکر می‌کردم. من شاید تحت تأثیر فضای ساده خانه آیت‌الله که در یک کوچه خاکی واقع شده بود، قرار داشتم. او با تمام مصاحبه شوندگان قبلی فرق داشت.»
خواندن این توصیفات، ایده‌ای را که از قبل در ذهنم همیشه در حال پختنش بودم، به جوشش انداخت و آن ایده از این سؤال شروع می‌شود، که آیا ما در سیاست و حکمرانی هم فرم داریم و اگر داریم فرم انقلاب اسلامی چیست؟
می‌خواهم از حسی که یک رهبر در کاراکتر خود به دیگران القا می‌کند حرف بزنم. حسی که در معنای زیبایی‌شناسانه خود آنقدر کارکرد دارد که حتی وقتی هیچ اطلاعی از محتوای انقلاب، تاریخ کشور و پیشینه قهرمان ملت هم نداریم، می‌توانیم آن را دریافت کنیم. از نوع منش، نگاه، پوشش و تمام المان‌هایی است که یک شخصیت سیاسی را به یک شخصیت دراماتیک تبدیل می‌کند.
فلاچی این را به‌خوبی فهمیده و در گزارشش آورده. او قبل از اینکه روزنامه نگار باشد، یک نویسنده است و می‌داند تشبیه یک شخصیت سیاسی به مجسمه میکل‌آنژ تا چه اندازه می‌تواند مخاطب را به مصاحبه‌شونده نزدیک سازد و توصیفی فراسیاسی به او بدهد. تصویر امام در ذهن یک زن خبرنگار خارجی آنقدر بدیع و تازه است که حتی خود او نیز از این دریافت فرمیک به وجد می‌آید: «{امام} خمینی خوش قیافه‌ترین پیرمردی بود که در عمرم دیده‌ام. زمین تا آسمان با دیگر رهبران خاورمیانه مثل قذافی و عرفات که مثل عروسک‌های خیمه شب بازی بودند فرق داشت. خمینی چیزی مثل پاپ یا یک سلطان مقتدر بود، یک رهبر واقعی.
مردم ایران بیش از اندازه او را دوست داشتند. در حد یک پیامبر، یا از آن بالا‌تر، در اندازه یک خدا.»
حسی که او از سکنات و زیست امام خمینی دریافت کرده، بسیار صادقانه است. به همین علت فرم می‌سازد.
فرم هیچگاه دروغ نمی‌گوید و اگر نگوییم خود محتواست، لااقل نماینده تمام محتواست. حسی که از دیدار با رهبر یک انقلاب داریم با محتوای انقلاب برابری می‌کند. انگیزه‌ها، حادثه‌ها، پیروزی‌ها و رنج‌های انقلاب را می‌شود در نگاه اخم‌آلود امام خمینی دید. در جملات کوتاه و کوبنده‌اش، در نوع نشستنش، در مستقیم به صورت‌های مقابل خیره نشدنش و حتی در دست‌هایش که متواضعانه سلام می‌کنند. همه اینها می‌گویند او یک رهبر معمولی نیست. ساده اما خاص، آرام اما پرقدرت، زمینی اما الهی، مثل مجسمه‌های میکل‌آنژ.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و هشت
 - شماره هشت هزار و دویست و هشت - ۲۵ خرداد ۱۴۰۲