فیلسوفِ پدیدارشناس
دکتر سیدحمید طالبزاده
استاد فلسفه دانشگاه تهران
دکتر داوری اردکانی بهحق «فیلسوف روزگار ما» است. فیلسوف بودن در این روزگار، مشروط به این است که «پدیدارشناس» باشیم؛ به تعبیری، شرط فیلسوف بودن پدیدارشناس بودن است. پدیدارشناس بودن بدین معناست که مسائل را آنطور که هستند، درک کنیم؛ به عبارت دیگر پدیدارشناسی طرح مسائل از افق ذات است. پدیدارکردن یا ذات مسائل را آشکار کردن مستلزم پدیدارکردن زمان و روزگاری است که آن مسائل در آنها شکل گرفتهاند. در این فضا «پدیدارشناس» به کسی گفته میشود که بتواند ذات زمانه و روزگار را پدیدار کند و در افق چنین پدیداری است که ذات مسائل هویدا میشود.
شرط فیلسوف بودن در روزگار ما
زمانهای که ما در آن زیست میکنیم «روزگار بحران» است. بنابراین شرط فیلسوف بودن این است که بتوانیم مسائل را در نسبت با بحران که ماهیت روزگار ماست، مطرح کنیم. اندیشمندان دیگر هم میکوشند به نوعی به طرح مسائل بپردازند که البته این تلاشها در نوع خود مغتنم است اما «فیلسوفِ پدیدارشناس» مسائل را در ربط با ذات روزگاری که در آن زندگی میکند، طرح میکند. علوم دیگر مسائل را به شکل انتزاعی مطرح و برای هر یک از آنها پاسخی تدارک میبینند، اما فیلسوف است که میتواند مسائل را در ارتباط با ذات زمان بحران بررسی و به تأمل بگذارد و این ویژگی خاص فلسفه است و اگر فلسفه چنین نباشد، فلسفه نیست و فقط درس و تعلیم و پژوهش است.
اندیشهورزی در زمانه بحران
ما در زمانه بحران زندگی میکنیم، پس طرح مسائل کردن یعنی ذات بحرانی مسائل را پدیدارکردن. بحران یعنی ما در عالم مخاطره زندگی میکنیم و مخاطره یعنی «بود» و «نبود». بنابراین طرح مسائل در ظرف بود و نبود است که میتواند مسائل را به نحو حقیقی و ذاتی مطرح کند.
استاد دکتر داوری از این موقعیت برخوردار است؛ بدین معنا که بهطور مستقیم با اصلیترین مسائلی که در زمان بحرانی ما مطرح است، مواجه میشود و این مواجهه از این بابت اهمیت دارد که اگر راهحلی ارائه کند، راهحلی واقعی و نه گذری و موقتی است. این ویژگی استاد دکتر داوری در میان دیگرسجایا و ویژگیهای او برای امروز ما میتواند راهگشا باشد و نیاز امروز ما «فیلسوفانی پدیدارشناس» است که به دل مسائل میزنند و نسبتمان را با آن مسائل تعریف و تبیین میکنند.