کتاب و سرگرمی
حاتم ابتسام
پژوهشگر حوزه نشر
صنعت نشر مثل سینما و صنعت بازی خودش را سرگرمکننده نمیداند و برایش نمیکوشد. اگر هم از این صنعت سرگرمی حاصل میشود خواست مستقیم و هدف اصلی نشر نیست. اما حتی این تمرکز نداشتن ناشران بر سرگرمی مخاطبان ظرفیت را از بین نبرده و کتاب و سرگرمی درهم تنیدهاند و از وجوه مختلفی میشود این درهمتنیدگی را دید و بررسی کرد و اتفاقاً بر ظرفیتهای نشر افزود و به این نیاز مهم بشر به نحو شایستهتری پاسخ داد.
صنعت نشر محصولاتی دارد که سرگرمکننده هم هستند اما این محصولات محور نشر نیستند و مبنای تولید آن هم سرگرمی نبوده است. اگر از ناشران هم بپرسید هدف شما از تولید و انتشار کتاب چیست، سرگرمی از گزینههای آخری است که به آن اشاره میکنند و رأس این اهداف آگاهیبخشی عمومی است. اما آیا آگاهی از مسیر سرگرمی سالم و مفید نمیگذرد؟
برای هر قشر از مخاطبین کتاب سرگرمیهایی دارد و هر چه این مخاطب تخصصیتر شود وجه این سرگرمی کمتر میشود. شاید مخاطبی پیدا شود که کتابی را محض سرگرمی بخواند اما از آنجا که توقع از کتاب بالاست، کمتر ناشری کتابی صرفاً سرگرمکننده درمیآورد.
کتابها حتی اگر با هدف سرگرمی تولید نشوند، باز هم گزینهای جدی برای سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت و مجالی برای تنفس روح و تن هستند. چه بسیار کتابهای تخصصی و عمومی که فارغ از انگیزه ناشر و نویسنده با هدف سرگرمی خریده و خوانده میشوند.
محتوای کتاب میتواند سرگرمکننده باشد، اما میدانیم خود مطالعه امری سرگرمکننده و راهی است برای دوری از روزمرگیها و تجدید قوا. سرگرمی کتاب میتواند مربوط به ظاهر و کیفیت مواد تولیدی آن هم باشد. صورتهای هنری و خلاقانهای که کتابها به خود میگیرند، چشمگیر و دلنشیناند و چه بسیار کتابهایی که فقط تماشایشان خوشی و لذت دارد.
کتابها اگر علمی باشند با رفع کنجکاوی و گشودن درهای تازه لذت را به همراه میآورند و اگر روایی باشند با داستانهای ماجراجویانه و ارائه تجربیات و سرگذشتهای رنگارنگ و پرعبرت لحظات خوشی را میسازند و بهترین استفاده از زمانهای مردهاند.
همانگونه که دوستی و گفتوگو و آشنایی با آدمهای تازه، دلگرمکننده و شیرین است، دنیای کتاب ما را به سفر آشنایی با آدمها و دنیاها و زندگیهای متفاوت میبرد.
معمولاً در زمانهای خالی و حوصلهسربر در خلوت ذهن خود فرو میرویم و اگر قدرت تمرکز داشته باشیم، تصاویر و رؤیاهایی میسازیم و با آن وقت میگذرانیم. اگر توان تمرکز نداشته باشیم که درگیر فکرهای باطل و بیسروته و حتی نشخوارهای آزاردهنده فکری میشویم. با کتاب تصاویر ذهنی سروشکلداری مواجهیم و در دنیای خیالانگیز نویسندگان و خیالپردازان حرفهای غرق میشویم و حتی یاد میگیریم چگونه بر ایدهای تمرکز کنیم و به اندیشیدنمان سمتوسو بدهیم. از مطالعه میآموزیم چطور ذهنیت بسازیم و آن را مدیریت کنیم.
کتابها در علمیترین حالت و داستانیترین گونهها حاوی خرق عادت و زدودن کلیشهها هستند و استفادههای نوین نویسندگان از امکانات زبان روزمره شیرینی دیگری برای ما میسازد. لذت بردن از کلمه و ادبیات در بستر کتابهاست و تا با کلمهها در کتابها مأنوس نشویم از این لذت بهره نمیبریم.
کتاب گاهی منبع الهامبخشی برای سرگرمی و لذت است. آنچه در کتابها میآید مستقیم و غیرمستقیم ایدههایی برای گذران خلاقانه زندگی است. چه تجربهها و چه پیشنهادهای موجود در کتابهای حاصل زیستهها و یافتههای دیگرانی است که از اوقاتشان بهتر از ما استفاده کردهاند.
نکته اینجاست سرگرمی حاصل از کتاب گمراهکننده و زمانکش نیست و نمیشود آن را سرگرمی برای سرگرمی خواند. این سرگرمی بر بهبود رفتار فردی و افزایش کیفیت فرهنگ جامعه اثربخش است.
ناشر و کتابهایش با تأمین و نشر محتوای آموزشی، ادبی و علمی نقش بسزایی در سرگرمی و فرهنگسازی دارند. چه بهتر که عناصر سرگرمی و اسباب لذت مخاطب را بشناسند و این ظرفیت فرهنگی را جدیتر بگیرند. لذت و فهم حاصل از سرگرمی با کتاب نیاز بزرگ مخاطبان و سرمایه ارزشمند ناشران است که با شناخت و تأمین آن خود و مخاطبان را در ماجراجوییهای هیجانانگیزی قرار میدهند. هیجان و لذت خواندن و فهمیدن و یافتن و کشف کردن و ساختن.