گفت‌و‌گو با عاملان قتل مرد دستفروش در پارک قائم تهران

جنایت به‌خاطر یک سگ

مردانی که در قتل مرد دستفروش شرکت داشتند بازداشت شدند و جزئیات جنایت را در هواخواهی از دختری که صاحب یک سگ بود شرح دادند.
به گزارش «ایران» بامداد یکشنبه 31 اردیبهشت امسال، رسیدگی به قتل مرد دستفروش در پارک قائم یافت آباد در دستور کار محمدمهدی براعه، بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت.
آن شب بوستان قائم در هیاهوی شادی مردم فرو رفته بود.همیشه این وقت سال که می‌شود و هوا رو به خنکی می‌رود، اهالی محل در پارک جمع می‌شوند و شب‌های تابستان را در خوشگذرانی سپری می‌کنند.
اما ناگهان صدای درگیری و دعوا حال و هوای پارک را تغییر داد و اضطرابی به جان همه حاضران در پارک انداخت.صدای عربده‌های جوان‌های محل که در پارک بودند خبر از یک فاجعه می‌داد.
تیم جنایی بلافاصله در محل جنایت حاضر شدند و بررسی‌های ابتدایی نشان می‌داد درگیری بین دستفروش و عاملان قتل به خاطر یک دختر اتفاق افتاده بود.آن دختر به خاطر سگ خانگی خود با مرد دستفروش جر و بحث کرده بود و چند مرد در هواخواهی او با دستفروش درگیر شده که این درگیری منجر به قتل شد.
بعد از جنایت تعدادی از عاملان قتل شناسایی و دستگیر شدند و صبح روز گذشته در جلسه بازجویی جزئیات حادثه را شرح دادند.
ادامه گزارش را در گفت‌و‌گوی خبرنگار ما با متهمان پرونده بخوانید.
فقط تماشاچی بودیم!
درگیری با دستفروش به چه دلیل شروع شد؟
آن شب یکی از دختران که بچه محل ما بود با دو دوستش در پارک بودند.یک سگ کوچک هم با خود آورده بود.آن سگ سمت دستفروش خدابیامرز رفت.نمی دانم چه شد که مرد دستفروش سگ را بغل کرد و گفت امشب عشق کرده‌ام که این سگ برای من باشد.
بساط چه چیزی داشت؟
ترامپولین و قلیان اجاره می‌داد.چند سالی بود که در این پارک کار می‌کرد و تابستان‌ها خیلی سرش شلوغ می‌شد.
سگ آن دختر خانم مزاحم کارش شده بود؟
نمی دانم چون ابتدای صحبت آنها من آنجا نبودم و از دور ماجرا را دیدم.در واقع از زمانی متوجه ماجرا شدم که جر و بحث بالا گرفته بود.
بعد چه دیدی؟
دوست آن دختر خانم از راه رسید و شروع کرد به اعتراض به دستفروش.در یک لحظه دیدم که آن دستفروش به پسرجوان سیلی زد و جرقه درگیری فیزیکی زده شد. در درگیری، دستفروش چاقو خورد و به کام مرگ فرو رفت.
همان موقع شما هم وارد دعوا شدید؟
من در این درگیری نقشی نداشتم.فقط تماشا می‌کردم.نمی دانم چرا من را بازداشت کرده‌اند!
 متهم دیگر این پرونده نیز منکر اتهام قتل است و متهمان گناه را گردن همدیگر می‌اندازند.دومین متهم گفت: من مرد دستفروش را چند سالی بود که می‌شناختم.او برای همه بچه محل‌های ما قلدری می‌کرد و آن شب برای همین کفر همه بالا آمد و با او درگیر شدیم.من داشتم فریزبی بازی می‌کردم و اصلاً نفهمیدم درگیری به چه دلیل رخ داده بود.اما در این درگیری من ضربه‌ای به دستفروش نزدم و نقشی در مرگ او ندارم.
رسیدگی به این ماجرا برای روشن شدن اینکه کدام متهم عامل جنایت است در دستور کار دادگاه جنایی قرار دارد.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و نود و یک
 - شماره هشت هزار و صد و نود و یک - ۰۲ خرداد ۱۴۰۲