وقتی میدانیم کاری درست است اما انجامش نمیدهیم
علی طالبلو
طلبه و پژوهشگر
کسى که آگاه به حقیقتى است ولى تصمیم دارد که هیچگاه به هیچ یک از لوازم آن عمل نکند ایمان به آن نخواهد داشت و حتى اگر تردید داشته باشد که به آنها عمل کند یا نکند باز هم هنوز ایمان نیاورده است. قرآن کریم مىفرماید: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمّا یدْخُلِ الْإِیمانُ فِی قُلُوبِکمْ.»[1]
پس لازمه اعتقاد به یک مسأله، عمل به آن اعتقاد و توجه به لوازم آن است. ایمان اگر واقعی باشد، انسان را به طرف عمل متعالی سوق میدهد.
از طرف دیگر عمل اختیارى و شایسته که همسو با ایمان است نیز ایمان را تقویت کرده و دل را نورانیتر میکند. بنابراین، اعمال صالحهاى که از شخص مؤمن صادر مىشود در عین حال که از ایمانش مایه مىگیرد به نوبه خود بر قوت و ثبات ایمان مىافزاید و زمینه کارهاى نیک دیگرى را فراهم مىسازد. قرآن کریم اینگونه از تأثیر فعل بر ایمان و اعتقاد سخن میگوید: «ثُمَّ کانَ عاقِبَة الَّذِینَ أَساؤُا السُّواى أن کذَّبُوا بِآ یاتِالله وَ کانُوا بِها یسْتَهْزِؤُنَ.»[2] عاقبت کسانى که بدترین گناهان را مرتکب شدند این بود که آیات الهى را تکذیب کرده و آنها را مورد استهزاء قرار دادند.
با توجه به روابط متقابل ایمان و عمل و نقش آنها در سعادت انسان مىتوان حیات سعادتمندانه را به درختى تشبیه کرد که ایمان به خداى یگانه و به فرستادگان و پیامهاى او و به روز پاداش و کیفر الهى، ریشههاى آن را تشکیل مىدهد و تنهاش نیز تصمیم بر عمل کردن به لوازم ایمان است که بدون واسطه، از آن مىروید و شاخ و برگهاى آن عبارت است از اعمال شایستهاى که از ریشه ایمان مایه مىگیرند و میوه آن سعادت ابدى خواهد بود و اگر ریشه نباشد تنه و شاخ و برگى پدید نمىآید و میوهاى هم به بار نخواهد آورد.
ولى چنان نیست که وجود ریشه همیشه ملازم با شاخ و برگ مناسب و دادن میوه مطلوب باشد بلکه گاهى در اثر نامساعد بودن شرایط محیط و بروز آفات گوناگون، شاخ و برگ لازم نمىروید و نه تنها میوه مطلوب را به بار نمىآورد که گاهى به خشکیدن درخت نیز منجر مىشود. همچنین ممکن است در اثر پیوندهایى که به شاخه و تنها و حتى به ریشه درخت زده مىشود آثار دیگرى از آن ظاهر گردد و احیاناً به تبدیل آن به درخت دیگرى منتهى شود و این همان تبدیل ایمان به کفر (ارتداد) است.
در نتیجه ایمان به خدا و رسول، عامل اصلى سعادت انسان است ولى تأثیر کامل این عامل، مشروط به جذب مواد غذایى لازم از راه اعمال صالحه و دفع آفات و مواد زیانبار به وسیله اجتناب از گناهان است.
ترک واجبات و ارتکاب محرمات، ریشه ایمان را ضعیف مىکند و گاهى به خشکیدن آن منتهى مىشود، چنانکه پیوند عقاید نادرست موجب دگرگونى آن مىگردد.
[1]- سوره حجرات، آیه 14.
[2]- سوره روم، آیه 10.