اینک ترکیه، در آینده لهستان
ریشههای پوپولیسم به آسانی خشک نمیشود
ماسیچ کیسی لوفسکی، استادیار رشته حقوق
آنا ووی چیوک، استاد رشته علوم سیاسی
مترجم: وصال روحانی
انتخابات ریاست جمهوری روز گذشته ترکیه که انتخابات پارلمانی مهرماه لهستان را در پی خواهد داشت، میتواند روالی را استمرار بخشد که شروعکننده آن پیروزی جو بایدن بر دونالد ترامپ در انتخابات سال 2020 امریکا بود و به گونهای با پیروزی لوییز ایناسیو لولا داسیلوا در انتخابات سال گذشته برزیل استمرار یافت.
در همه موارد فوق این احساس ظاهری وجود دارد که نیروهای دموکرات بر شمایلهای پوپولیست فائق آمدهاند اما یک سؤال مهم این است که آیا پس از ثبت این نتایج روالی توأم با دموکراسی واقعی بر روش اداره کشورهای فوق و نظایر آنها حاکم خواهد شد یا خیر؟ از یکسو بازندههای پوپولیست و ناصادق انتخابات فوق نتایج رفراندومها را زیر سؤال برده و با تقلبی خواندن آنها مدعی حقانیت خود میشوند و از جانب دیگر مردم و ارکان حکومتی چنان با پوپولیسم جاری در جامعه خو گرفتهاند که ریشهکن کردن آن سخت و بسیار زمانبر خواهد بود. به اینها اضافه کنید سازش و مصالحههایی که گهگاه بین طرفین هرم قدرتها در این دست کشورها برقرار شده است. یک نمونه این روند را در سالهای معاصر در لهستان داشتهایم؛ در کشوری که به سال 1989 وویچخ یاروزلسکی قدرتمندترین چهره سیاسی و نظامی لهستان با به توافق رسیدن با سران نهضت کارگری و مردمی سولیداریتی که آن را لخ والسای محبوب به راه انداخته بود، قدرت اجرایی را در دست گرفت و رئیسجمهور لهستان شد و مقامی را به دست آورد که حق مسلم والسا بود و این کارگر بندر گدانسک فقط در سالهای بعدی حائز آن شد. در شیلی هم مصالحههایی از این دست را شاهد بودهایم. در سال 1990 ژنرال آگوستو پینوشه به رغم داشتن سابقهای تیره بهعنوان عامل براندازی سالوادور آلنده رهبر محبوب مردمی این کشور در سال 1974 در کودتایی بیرحمانه و برقراری حکومت نظامی خشک بر گستره شیلی، رضایت داد که قدرت را به دست مخالفان خود بسپرد، منوط به اینکه عضو مادامالعمر مجلس سنای این کشور تلقی و از مصونیت سیاسی و امنیتی جانی برخاسته از این سمت برخوردار شود و این امتیاز را البته کسب کرد.
ترامپیها حقایق را نمیپذیرند
پوپولیستها را ظاهراً به هیچ شکل و با هیچ ادواتی نمیتوان نظاممند و وادار به پذیرفتن حقایق کرد. دو سال و هفت ماه بعد از شکست پرسروصدای دونالد ترامپ در انتخابات 2020 امریکا هم خود او و هم هواداران وی همچنان تأکید میورزند که جناحهای خاص سیاسی پیروزی را از درون اردوی ترامپ ربوده و به جو بایدن ارزانی داشتهاند. با این اوصاف جای تعجبی ندارد که ترامپ پس از ورود رسمی به صحنه انتخابات بعدی (2024) و با امیدواری کامل به کسب پیروزی و خواباندن مچ بایدن، وعده برچیدن تام و تمام عوامل و نهادهایی را در امریکا بدهد که به زعم وی فقط ادعای دموکرات بودن دارند و از درون فاسد و به زبان وی ایادی شیطان هستند.
حزبی که در هم پیچیده شده
فقط امریکا نیست که در این دامها افتاده و با این فرهنگهای سرشار از کجاندیشی روزگار میگذراند. به لهستان نگاه کنید که مصاف تازه حزب حاکم این کشور به نام «قانون و عدالت» و با حروف اختصاری (PIS) نیروهای اپوزیسیون که خود را لیبرال میدانند، میتواند یک پاییز سرشار از تنش و ناملایمات را در جریان انتخابات مهرماه این کشور پدید آورد. پیکار نخست آنها را که در سال 2007 شکل گرفت «PIS» فتح کرد، اما بعداً درون این حزب چنان ستیزی بهوجود آمد که شالوده آن در هم پیچیده و دولت ساقط شد. اتفاقات بعدی تلختر بود، زیرا هم جبران ضایعات حاصله سخت نشان میداد و هم زبیگنیو زیوبرو وزیر دادگستری لهستان که اداره امور را بطور موقت در دست گرفت، نام خوشی در جامعه نداشت.
آن هواپیما را «پوتین» انداخت
در نهایت PIS با گرفتن پزهای ترامپوار و گرد آوردن مردم از طریق به جوش آوردن احساسات ناسیونالیستی یکبار دیگر سکاندار کشور شد. کار به جایی کشید که «PIS» مدعی شد مرگ لخ کاژینسکی رهبر این حزب در سال 2010 نه محصول سقوط تصادفی هواپیمای حامل وی، بلکه بر اثر توطئهای طراحی شده توسط ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه بوده است. به این ترتیب سالهای بعد از آن هم با انواع ظاهرسازیها و جناحبندیهای توأم با عدم صداقت سیاسیون لهستان سپری شده و میتوان درک کرد که در راند جدید رویارویی دو جناح اصلی قدرت در لهستان در سالی که هنوز به نیمه آن هم نرسیدهایم، چه اتفاقات ناگوار و اتهامزنیهای پرشمار و تازهای شکل خواهد گرفت.
پوست موز زیر پای دموکراتها
برخی تحلیلگران میگویند، پس از هر مرتبه انتقال قدرت از دست پوپولیستها به نهادهای دموکراتتر باید صبر داشت تا بنیانهای فاقد ناسیونالیسم افراطی از نو و به آرامی بر جامعه مسلط شود، ولی وقتی میبینیم که بعضی پوپولیستها بعد از شکست در انتخابات زیرکانه تغییر موضع داده و از اردوی دموکراتها سر بر میآورند، باید به فرضیه فوق شک کرد و بیگمان زیر پای رهبران تازه دموکراتتبار کشور پوست موز گذاشتهاند، یکی از سردستگان «تغییر موضعدهندگان» دونالد تاسک بوده که بسیاری از تحولات منفی مرتبط با پوپولیستها را در لهستان رهبری کرد، اما با حرکات پنهانیاش زیر پوست جامعه جنبهای بینالمللی به هویت سیاسیاش بخشید و سر از «شورای اروپا» درآورد و رئیس این نهاد شد.
آنها دیر یا زود باز میگردند
اینکه در ترکیه چه میگذرد، شاید قدری سرراستتر از لهستان باشد، اما معادلات ورشو و عملیات «دونالد تاسک»وار برخی سیاسیون این کشور سندی بر صحت این مدعا است که اگر هم پوپولیستها از مقابل چشمها بروند، به آسانی از درون جامعه نمیروند و در بعضی کشورها چنان ریشههای ماندگاری را دواندهاند که دیر یا زود خودشان یا طرز فکرشان رجعت آشکار و عمیقی خواهند داشت.
منبع: Project Syndicate