تب و تاب زندگی خانوادههای ایرانی
جبار آذین
منتقد و مدرس سینما و تلویزیون
این شبها بینندگان شبکه دو سیما، به تماشای فراز و فرودهای زندگی خانوادگی و اجتماعی چند خانواده که به یکدیگر مرتبط هستند، نشستهاند. مجموعهای به نام «تب و تاب» که میکوشد با نمایش مشکلات، مناسبات و برخوردهای انسانهای مختلف، بازنمای کشاکشهای نسلهای گوناگون در ایران امروز باشد. تبوتاب از نظر ساختار هنری، تصویری و تلویزیونی و همچنین نگاه و مضمون و محتوا چندان نوآور نیست و جزو آثار درجه یک تلویزیون محسوب نمیشود و در رده سریالهای متوسط خانوادگی و اجتماعی قرار دارد. با این حال کوشش سازندگان آن در این راستا سامان یافته که کارشان، گرچه کمی تا قسمتی گذرا و سطحی در مسیر تولید، اثری قابل احترام و اعتنا باشد. از همین منظر، تب و تاب برای مخاطبان سیما بویژه خانوادهها، چیزهایی برای گفتن و قصههایی جهت تماشا دارد.
این سریال نگاهی به برخی معضلات خانوادهها و تحلیل آنها و نشان دادن راهی برای مقابله با مسائلی مانند نگاههای محدود و بسته به مناسبات خانوادگی و موضوعهایی از جمله مشکلات نداشتن فرزند، پیامدهای ازدواج مجدد، موانع و مواردی که عوامل آنها نشأتگرفته از نوع مشاغل و وظایف و تعهدات شغلی و اجتماعی است، دارد. در واقع این رویدادها در بستر گذار کشور و زندگیها و انسانها از سنت به مدرنیته جریان دارد. سازندگان سریال «تب و تاب»، تلاش داشتهاند تا با شکل دادن به یک ملودرام اجتماعی و خانوادگی، مبلغ و ترویجگر سبک زندگی ایرانی و اسلامی باشند. گرچه توجه به این مباحث و رویدادها در سریالهای تلویزیونی تازگی ندارد و تاکنون مجموعههای فراوانی با این هدف در تلویزیون ساخته شده است، ولی نگاه متفاوت از زوایای مختلف به اوضاع و احوال خانوادههای ایرانی و درگیریهای آنها با سنتهای دست و پاگیر و رهاوردهای مثبت و منفی مدرنیته و نوع پردازش هنری و پاسخگویی مناسب برای برونرفت خانوادهها از مشکلات مورد اشاره در قالب سبک زندگی ایرانی و اسلامی با قوت بخشیدن به فرهنگ غنی ایرانی و باورهای الهی و انسانی اسلامی در آثار خانوادگی و اجتماعی، نکات متمایز این نوع سریالها از یکدیگر است و سریال «تب وتاب»، کوشیده با موضوعهای کمگفته و تداومدار در میان خانوادهها و برخوردهای مستمر فرهنگی و رفتاری نسلها، از همزیستی مسالمتآمیز سنت و مدرنیته بگوید و به نقد تفکرات افراطی؛ فقط سنت و یا فقط مدرنیته بپردازد و در این راستا به توفیقهای نسبی هم رسیده است. داریوش مختاری در مقام نویسنده و کارگردان باذوق و مستعد این سریال با پشتوانه نگارش فیلمنامه سریال خوب «اغما» و کارگردانی فیلم تلویزیونی «دلشوره»، توان خود را به کار برده تا با داستانسازی گیرا و خانوادهپسند و نگرش واقعنما به رخدادها و وقایع زندگی انسانها، روایتگر باورپذیر داستان شخصیتهای آشنای سریال خود باشد و با گزینش بازیگرانی مانند محمود پاکنیت، فرشته سرابندی و ایوب آقاخانی به کاراکترهای ملموس «تب و تاب» حیات نمایشی و جذاب دهد و ایفای خوب نقشها توسط بازیگران یادشده، او را در کار خود موفق نشان میدهد. قصه اصلی «تب و تاب» با سوژه محوری بازگشت مهلقا از سفر و برخوردهای او با پسر بزرگش معین به مسائل پیرامون زندگی آنها و جامعه، شاخ و برگ میگسترد و تماشاگر را با آدمها و قصهها درگیر میکند.