راز و رمز تفاهم با شاهنامه
مهدی نجفی
دبیر کارگروه دائمی شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی
از میان تمامی یادگارهای پیشینیان و بزرگان ما که از دستبرد زمانه مصون مانده و به دست ما رسیده است، کمتر اثری در شناخت تاریخ و ادب و هویت ملی و بینشها و نگرشهای ما ایرانیان به پای شاهنامه فردوسی میرسد.
شاهنامه که مهمترین سند ارزش و اهمیت زبان پارسی است، از خامه شاعری تراویده که سخن، دغدغه همیشگی اوست. از دیدگاه حکیم طوس، گوهر آفرینش خرد و گوهر خرد، سخن است و هر دو همسنگ و هم قیمت هستند و این سخن، بنای افراشتهای است که ویران نمیشود و از باد و باران گزند نمیبیند. همچنان که میفرماید بناهای بلند بر باد میروند و ویران میشوند، اما کاخ فرازمند سخن همیشه استوار و پایدار است:
بـنــاهــای آبــاد گـــــردد خــــراب / ز بـــاران و از تــــابـــش آفـــتــــاب
پی افـکنـدم از نظـم کـاخـی بـلـنـد/ کـه از بـاد و بـاران نــیــابـد گــزنـد
اگر ما دلبستگی و اهمیتی برای این سخنور بزرگ و اثر سترگاش قائل هستیم، نخستین نشانه ابراز این علاقه و دلبستگی، آن است که خود را تا مرتبه ادراک و فهم زبان فردوسی بزرگ بالا ببریم. طبیعتاً منظور از ادراک زبان فردوسی آن نیست که واژههای شاهنامه را معنا یا فصاحت و بلاغت سخن او را درک کنیم و دشواریهای شعر او را بگشاییم؛ هر چند همه اینها مهم و جزو ضروریات است. منظور آن است که با جهان شاهنامه و فردوسی و ژرفای اندیشه حکیم طوس، تفاهم و پیوند برقرار کنیم.
این حقیقتی تلخ است که رابطه ما با شاهکارهای ادبی همچون شاهنامه، بوستان، گلستان، دیوان حافظ، مثنوی، منطق الطیر، قابوسنامه، پنج گنج نظامی و دیگر شاهکارهای ادبی رابطهای گسسته است. در شرایطی که شاهنامه، بیش از هر شاهکار ادبی دیگری در ادب جهان فراگیر بوده است و به رغم تلاشهای گسترده و در خور تحسین برای معرفی این دستـاورد پرارزش به فرهـنگ جـهانی، آن طور که باید و شاید نتوانستهایم قدر و قیمت شاهکارهای ادبی خودمان و از جمله شاهنامه را بدانیم.آنچه زبان و خط پارسی را در معرض تهدید قرار داده است؛ از یک سو، هجوم برق آسای واژههای بیگانه به این زبان و از سوی دیگر، تأثیرات فضای مجازی است که این زبان را دچار برخی آسیبهای زبانی و ادبی کرده است. بر همین منوال، گسست و بیگانگی نسل امروز با مواریث ادبی و فرهنگی و زبان و ادب پارسی و بیبهرگی از گنجینه گرانسنگ ادب کهن یک مخاطره جدی قلمداد میشود.بارها آموزگاران ادبیات گلایه کردهاند که برخی از دانشآموزان قادر نیستند بین متن، معنا و خوانش درست آن، ارتباط برقرار کنند، هر چند نرمافزارهایی برای خوانش صحیح متون پارسی موجود است.
در بحث انقطاع نسل جدید از زبان پارسی، نباید تمامی تقصیرها و کاستیها را بر گردن این نسل انداخت؛ چرا که سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان فرهنگی میتوانند متناسب با اندیشه جوانان و نوجوانان در متنها دخل و تصرف کنند و در انتخاب متون کهن به گروه سنی مربوطه توجه کنند تا در کتابهای درسی کمتر شاهد اشکالات محتوایی و ساختاری باشیم. در این زمینه بایسته است جذابیت افزایی به درس ادبیات پارسی، یک راهبرد جدی تلقی شود. به جای آنکه ذهن دانشآموزان را با مسائل دستوری و بلاغت ادبی پر کنیم، بهتر است آنان را با زیباییهای ادبیات پارسی آشنا کنیم تا به خواندن متون پارسی گرایش و علاقه پیدا کنند.
میتوان از ظرفیتهای تربیتی آثاری چون شاهنامه فردوسی و بوستان سعدی در نظام آموزشی کشور بهره برد و آموزش شاهنامه را در مقاطع پیش دبستانی و ابتدایی جدیتر گرفت. هر چند در سالهای گذشته وضعیت شاهنامه پژوهی و بهطور کلی پرداختن به شاهنامه بهبود یافته است، با این حال همچنان مجال برای اقدامات راهبردی فراخ است.
اینک که روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی را گرامی میداریم، میتوانیم این مناسبت را فرصتی برای طرحریزی یک آینده بدانیم. تردیدی نیست که پارسی، یکی از زبانهای مهم، زنده و پویای جهان امروز است و فراموش نکنیم که این زبان، قابلیت آن را دارد که به زبان علم بدل شود و این، ضرورت دنیای امروز است. رهبر معظم انقلاب همواره در سخنان خود بر مسأله زبان تأکید داشتهاند و زبان پارسی را به عنوان یکی از مهمترین مؤلفههای هویتی و نماد ملی و فرهنگی ما قلمداد کردهاند و همواره بر مراقبت، پاسداری و گسترش زبان پارسی هشدار دادهاند.
امید آنکه بیش از گذشته میراثبان گنجینه ادبی و آثار ارزشمندی همچون شاهنامه باشیم و قدر و قیمت زبان پارسی را بیش از گذشته بدانیم و در پاسداری و پاسداشت آن بکوشیم. با پاسداشت حکیم طوس، یادش و مقامش را دوچندان گرامی میداریم.