چوبک، عرق مبارزه «زائرمحمد» را به پیشانی خواننده می‌نشاند

فاطمه ترکاشوند
روزنامه‌نگار

نه رمان «تنگسیر» نیازی به معرفی دارد و نه صادق چوبک. چنان که ماجرای سلحشورانه مقاومت دلیران تنگستان به رهبری رئیسعلی دلواری در برابر انگلیسی‌ها در تاریخ جمعی ایرانی‌ها ثبت است. ویژگی‌های منحصر به فرد زیادی، این مشهورترین اثر چوبک را از سایر آثار او متمایز می‌کند اما چیزهای دیگری هست که بیش از این «تنگسیر» را در پیشانی ادبیات معاصر ایران در نسبت با تاریخ و اجتماع آن، قرار می‌دهد. محور رمان، شخصیتی آرمان‌گرا، مبارز و دیندار است که تصمیم دارد از حق خود کوتاه نیاید. رمانی که سال 1342 منتشر شده و بدون تردید تحت تأثیر اولین سال‌هایی است که ملت ایران در حال بازیابی پتانسیل‌های دینی و مذهبی درون خود برای مبارزه با استکبار داخلی و استعمار خارجی است.
چوبک هرچند در این دوره، در سال‌های پختگی دهه پنجم زندگی خود است و کودتای 28 مرداد 32 و اوج سال‌های فعالیت حزب توده را هم از سر گذرانیده و به چشم دیده است، اما با پرداختن به چنین قهرمان مثبت و سفیدی در دایره گفتمان مذهبی گویی طعم جدیدی از ادبیات دوره خود را به مخاطب نشان می‌دهد و به توده‌های مردم نزدیک‌تر می‌شود. قهرمانی که با زبان روزه در ماه رمضان در اوج گرمای تابستان دم کرده بوشهر، هنوز خاطره جوانانی را که در تنگستان برای پایین کشیدن پرچم انگلستان از دست داده‌ایم، از ذهن خود نشسته و با همان روحیه در پی احقاق حق خود به پا می‌خیزد. با این تفاوت که این جدال رنگ درون‌گروهی به خود گرفته و آدم‌بدهای آن دیگر تنها استعمارگران انگلیسی نیستند و می‌توانند همشهری‌ها و هموطن‌های خود قهرمان باشند.
«تنگسیر» داستان مبارزه‌ قهرمانان خسته اما برخاسته از گفتمان مذهبی است. این مسأله در سال‌هایی که رمان منتشر شده، لابد حامل پیامی دوگانه بوده است. اول معطوف به سایر گروه‌های پرتحرک مبارز که ریشه در تفکرات دیگر مانند چپ و توده یا راست و ملی‌گرا دارند و حالا گفتمان مذهبی را هم باید به‌عنوان رقیب یا مکملی در کنار خود احساس کنند، دوم پیامی معطوف به توده‌های مذهبی که غالباً هنوز نسبت به پتانسیل مبارزاتی دین خود آگاه نیستند و تقدیرگرایی و خمودگی و ناامیدی از حصول نتیجه بر هسته پرشور مذهبی‌شان پرده انداخته است.
اما حالا با گذشت چند دهه از مشروطه و تماشای مبارزات منتهی به اعدام افرادی چون شیخ فضل‌الله نوری، حضور مؤثر روحانیونی چون مدرس در مجلس شورای ملی، نقش غیرقابل انکار افرادی چون آیت‌الله کاشانی در ملی شدن صنعت نفت و در آخرین مورد به پا خاستن روحانی جوان و مصممی چون روح‌الله خمینی در برابر محمدرضا پهلوی، خودآگاهی تازه‌ای در درون توده‌های مذهبی آرام آرام ریشه دوانده است.
صادق چوبک شاید حتی بدون آنکه به این جریان تعلقی جناحی داشته باشد، به‌عنوان تماشاگری صادق به روایت چیزهایی می‌نشیند که از نزدیک در میان مردم شهر خود بوشهر، شاهد آن بوده است. نوشتن از قهرمانی به اندازه «زائرمحمد» سفید، کار هر نویسنده‌ای نیست. زیرا اگر امروز باشد حتماً نویسنده او را خاکستری‌تر جلوه می‌دهد. تنها اعتماد به نفس بازتاب دادن واقعیت است که نویسنده و مخاطب را وادار به پذیرفتن چنین شخصیتی می‌کند.
بازخوانی رمان «تنگسیر» به قلم پرتوان چوبک با توصیفات جزئی اما غیرزائد که تأثیری جذاب بر تصویرسازی و فضاپردازی برای مخاطب دارند، در روزهای پایانی ماه رمضان طعم دیگری دارد؛ طعمی که خاطره مبارزات مردمی آشنا را در سال‌های دور و نادیده برای خواننده زنده می‌کند و با ادبیات پرکشش چوبک، او را به درون تاریخ یک ملت، فرومی‌مکد.
 

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • جهان
  • سیاست
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • صنعت و تجارت
  • کشاورزی
  • بازار سرمایه
  • زیست بوم
  • حوادث
  • ورزشی
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و شصت و شش
 - شماره هشت هزار و صد و شصت و شش - ۳۱ فروردین ۱۴۰۲