جستارهایی پیرامون آیین نشر
چرا ناشر باید کتاب خودش را معرفی کند؟
حاتم ابتسام
پژوهشگر حوزه نشر
شاید خیال کنیم نویسنده است که میداند چه بر کتابش گذشته و چه فرایندی در رسیدن این کتاب از ایده تا محصول به دست مخاطب طی شده است. درستش این است که هیچکس بیش از ناشر از زیر و بم کتابی که درمیآید خبر ندارد. ناشر حرفهای میداند آن کتاب دقیقاً چیست و چطور به چاپ رسیده است، اما آیا دانستن اینها فایدهای هم دارد و جایی هم بیان میشود؟ عجالتاً پاسخ هر دو پرسش مثبت است و باید گفت در دنیای حرفهای نشر مرسوم است ناشر جایی توضیح دهد این کتاب چیست و چرا زحمت تولید، چاپ و نشرش را کشیدهایم. اصلاً ضرورت وجود چنین توضیحاتی از جانب ناشر بود که بخش «مقدمه ناشر» را به صفحات ابتدایی کتابها چسباند؛ مقدمهای که رو به ابتذال گذاشت و به مرور کمرنگ و بیارج شد و شاید بهتر باشد بگوییم هیچوقت آنگونه که باید پررنگ نشد و ارزشی نیافت، چون بیش از آنکه توضیح و تبیین چیستی کتاب باشد، اصرار خودپسندانهای بر اهمیت و کیفیت کتاب است. شده تعریف عطار از مشک! معمولاً ناشران طوری در مقدمه از خود و کتاب مینویسند که گویی با انتشار آن کتاب شاخ غول را شکستهاند و مشکلات عالم را در آن حوزه شناخته و برطرف کردهاند. یعنی با این کار ناشر، توضیحات محصول هوا میشود و خلاص؟ خیر! اینطوری نبوده و نباید هم باشد. ناشران باید چیزی درباره این موضوعات و مفاهیم به دست مخاطب برسانند، حالا مقدمه ناشر نشد، از راه دیگری؛ آن هم در روزگاری که با تنوع رسانهای و پیدایش فرمهای نوین میتوان راههای تازهای را امتحان کرد تا کتاب را یک گام به مخاطب نزدیکتر کرد؛ مخاطبی که دوست دارد بداند یا بهتر است بداند ناشردر فرایند تدوین و تولید هر کتاب به چه مسائلی توجه داشته و چه کارهایی برای کیفیتر شدن آن کرده است. کتابفروشی که دوست دارد بداند دقیقاً مشتری کتاب کیست و به درد چه آدمهایی میخورد. مرورنویس و منتقدی که میخواهد بداند هدف و رویکرد نویسنده و ناشر از درآوردن آن چیست. والدینی که دوست دارند بدانند متن کتاب را چگونه برای فرزندشان بخوانند و عکسها و تصویرسازیهایش را چطور توضیح بدهند.
کاربرگ کتاب چیست؟
برای کتاب هم چیزی مثل «کاتالوگ کالا» وجود دارد، صد البته عمیقتر و ادبیتر و در خور شأن صنعت نشر. اسمش را گذاشتهاند «کاربرگ کتاب.» ناشر باید برای هر کتابش از همان مرحله ایده، پروندهای داشته باشد و ضمن ثبت روند ماجراهای کارشناسی و تولید کتاب، برای مخاطبان بنویسد چه شد این کتاب را درآوردیم، چرا این شکلی و این قطعی طراحی شده، چه شد با فلان پدیدآورنده پیش رفتیم، برای چه کسانی مناسب است، چطوری آن را بخوانند، چه نیازی از ایشان رفع و چه خلأیی از بازار نشر را پر میکند و دنیایی از این توضیحات که از محتوایشان معلوم است به درد چه کسانی میخورد؛ حرفهایی که نزد ناشران موجود است و بسیاری آن را پشت درهای انتشارات دفن میکنند. در وضعیتی که ناشران با دشواری اقتصادی و عملیاتی بسیار و با در نظرگیری سنجههای سختگیرانهای کتاب درمیآورند، بهتر است خودشان هم در این مسیر با تهیه کاربرگی با ارائه توضیحاتی از محصولشان به کمک مخاطبان، مرورنویسان، منتقدان، خبرنگاران، رسانهها، پخشکنندگان، کتابفروشان و دیگر فعالان نشر بیایند. حال میخواهد در قالب مقدمه ناشر باشد، بروشور جداگانه باشد، استند فروشگاهی باشد یا یک کیوآرکد.