ویدا اقبالی 
مردم شناس

یکی از اولویت‌های هر فردی داشتن حال خوب و زندگی سرشار از شادی و نشاط است. زندگی‌ای که در آن آرامش موج بزند و احساس خوشبختی یکی از فاکتورهای اساسی آن باشد.
ما روزانه برای رسیدن به چنین زندگی‌ای همواره در حال تلاشی بیهوده هستیم، غافل از اینکه در مسیر اشتباهی قدم برمی داریم. برای تجربه‌ها و داشتن احساس خوشبختی همراه با آرامش نیاز به تلاش بیش از اندازه نیست. احساس خوشبختی همین جا و در کنار ما و استفاده مثبت و بهینه از داشته هاست. اینکه بدانیم همه چیز به داشتن کار و شغلی مهم، درآمدی بالا، قیافه و اندامی مناسب گره نخورده است و برای رسیدن به چنین خواسته‌هایی نباید زندگی اصلی را فراموش و برای رسیدن به چنین ایده‌آل‌هایی همواره بیش از حد امکان تلاش کرد. احساس خوشبختی چیزی خارج از شخص نیست، خوشبختی را باید از درون احساس کرد و وابسته به فاکتورهای بیرونی نیست، چقدر با پشتکار فراوان برای رسیدن به فاکتورهای بیرونی تلاش کردیم که فکر می‌کردیم ما را به خوشبختی و شور و نشاط می‌رسانند، خود و لحظه حال را فراموش کرده و تمام زمان‌های زیبای زندگی را که می‌توانستند خاطره‌ساز باشند در پی احساس خوشبختی و آرامش به بیراهه رفته و در مادیات و ظواهر زندگی غرق شدیم که هیچگاه جوابگوی نیاز ما به آرامش و شادی و نشاط نبودند. چه بسا خیلی از زمان‌ها به آنچه در نظرمان فاکتور خوشبختی بوده‌اند رسیده‌ایم ولی ذره‌ای احساس خوشبختی و رهایی نداشته‌ایم و هرچه بیشتر پیش رفته‌ایم بیشتر درگیر زندگی مادی شده‌ایم و آرامش درونی خود را از دست داده‌ایم.
با این شرایط به نظر می‌رسد حال خوب و احساس خوب داشتن در درون ما و بیرون از ما نیست و خارج از خود نباید آن را جست‌و‌جو کرد. گاهی با تغییر نگاه و نگرش ممکن است بسیاری از احساسات ما تغییر کرده و در لحظه شادتر و بهتر بتوانیم به زندگی ادامه دهیم. گاه امتحان کرده‌ایم با گوش کردن به یک موسیقی زیبا، خواندن صفحاتی از یک کتاب دلنشین و نوشیدن قهوه‌ای تلخ در کنار دوستی قدیمی می‌تواند احساسات زیبایی را برایمان رقم بزند. گوش کردن به موسیقی که روح ما را نوازش داده و وجودمان را به لرزه بیندازد در دسترس‌ترین چیزی است که می‌تواند در لحظه ما را به سرخوشی برساند، گوش جان را با سپردن به موسیقی دل‌انگیز نوازش می‌دهیم و لطافت و نشاط را تجربه می‌کنیم، اینها هستند فاکتورهایی از احساس خوشبختی که از دیرباز توصیه و تجربه شده‌اند. تصور کنید در محیطی امن حتی در کنار باغچه‌ای زیبا قهوه به دست با چشمانی نیمه‌باز به موسیقی دل‌انگیزی گوش فرا می‌دهید چه احساسی را تجربه می‌کنید، هرچند در انتخاب موسیقی مناسب باید دقت ویژه‌ای داشت و خود را به آهنگ‌هایی بسپارید که در پی آن کلام و یا ضرب‌آهنگی دل‌انگیز و هوشیارکننده موج بزند و یا می‌توان با خواندن صفحاتی از یک کتاب دوست‌داشتنی، کتابی که با خواندنش دور از زمان و مکان در لحظه حال احساس خوب رهایی را تجربه کرد، قهوه‌ای نوشید و با چشمانی بسته در سکوت دور از هیاهوی روزانه به عمق وجود سفر کرده و در سکوت درونی نشاط را تجربه کرد. شاید برای رسیدن به حال خوب و شور و نشاط گاهی نیاز باشد کودکی کنیم، بستنی بزرگی را با ولعی خاص گاز زده و نگران قضاوت کسی نباشیم، بلند بلند مانند کودکی صحبت کرده و بخندیم و با شور و هیجان در حرکت و تکاپو باشیم.