اندیشمند انقلابی
دکتر شریف لکزایی
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
زندهیاد دکتر عماد افروغ تنها یک دوره بهعنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی برگزیده شد و در آن ایام بهعنوان ریاست کمیسیون فرهنگی مجلس هم ایفای نقش کرد، چرا که امید بسته بود که حضورش در مجلس شورای اسلامی میتواند در حوزه فرهنگ که متأسفانه اغلب مورد غفلت است، مؤثر واقع شود. اما با توجه به اینکه بعد از این دوره، دیگر بهعنوان نماینده مجلس کاندیدا نشد و با التفات به مجموعه اظهارنظرهای ایشان و فضای اندیشهورزی که در مسیر حیات سیاسی و فعالیتهای اجتماعی دنبال کرد، به نظر میرسد که از سیاستگذاری فرهنگی درست در ایران کمی ناامید شده است.
بعد از این تجربه سیاسی، زیست علمی ایشان به مقدار زیادی از همین دوره سیاستورزی در مجلس شورای اسلامی متأثر شد. زندهیاد دکتر افروغ بر این باور بود که «سیاستورزی فرهنگی» در ایران فاقد پشتوانه نظری است به همین دلیل ما بعد از 44 سال هنوز تمام و کمال نتوانستهایم آرمانهای انقلاب را اجرایی کنیم. به این اعتبار، خود او سعی داشت در این مسیر گامهای بلندی بردارد و انصافاً هم در این زمینه به «اندیشمندی مؤثر» بدل شد.
تلاش برای «فهم فلسفی»
از انقلاب اسلامی
زندهیاد دکتر افروغ «تبیین فلسفی از انقلاب اسلامی» را خلأیی در فعالیتهای علمی و آکادمیک میدید و سعی میکرد تا حد ممکن این خلأ را پر کند. ایشان در مسیر تأملات علمی خود به این نتیجه رسیده بود که انقلاباسلامی جز از مسیر خود انقلاب قابل درک و شناخت نیست، از همین رو به تحلیل اندیشه حضرت امام(ره) ورود کرد و امام(ره) را از همین مسیر فهم کرد و معتقد بود که اگر بخواهیم به «هستیشناسی انقلاب» بپردازیم، بایستی در واقع به فهم اندیشه و جهانبینی رهبر و نظریهپرداز انقلاب یعنی حضرت امام(ره) رجوع کنیم. از این منظر، ایشان به «نگرش صدرایی» در انقلاب اسلامی رسید و معتقد بود که ما باید به این اندیشه بپردازیم و خاستگاه این اندیشه را مورد توجه قرار دهیم و در این راستا، گفتارها و نوشتارهای زیادی در تبیین فلسفی انقلاب اسلامی از خود باقی گذاشت و بهدلیل اهمیتی که به این مسأله میداد با اینکه دانشآموخته جامعهشناسی بود و سالها در این حوزه تدریس میکرد اما خود را وارد حوزه جدیدی کرد تا از منظر فلسفی بتواند به فهم و شناخت انقلاب اسلامی کمک بیشتری کند.
جایگاه فرهنگ
در منظومه فکری دکتر افروغ
برای مرحوم افروغ آنچه اهمیت داشت، وجه فرهنگی، انسانی و معنوی انقلاب اسلامی بود. بنابراین هم آن تجربه سیاستورزی ناموفقاش در مجلس شورای اسلامی و هم تغییر شیفت تأملاتی و تفکراتیاش از «جامعهشناسی» به «فلسفه» به بنیان فکری انقلاب اسلامی برمیگردد.
اساساً انقلاب اسلامی یک انقلاب فکری، فرهنگی و معنوی بود و مرحوم افروغ این نقطه دانشی، فکری، فلسفی و فرهنگی انقلاب اسلامی را بهخوبی دریافت کرده بود و میکوشید تا ارزشها، اهداف، غایات و آرمانهای اسلامی را از این مسیر اولاً فهم و ثانیاً ترویج کند و مسیر انقلاب اسلامی را تداوم و حیات بخشد. این مسیری است که بسیاری از اهالی فکر و سیاست ما از آن عبور نکردهاند و این «حریت»، خاص او بود و در اندیشه او، حیات و تداوم انقلاب اسلامی جز از مسیر فرهنگی ممکن نخواهد بود.
درگذشت این استاد متفکر برای جامعه علمی، فرهنگی و فکری ایران یک فقدان بزرگ است و امید آن میرود که میراث فکری او بویژه در زمینه «فهم فلسفی انقلاب» تداوم پیدا کرده و مؤثر واقع شود.